در هفت ماه امسال، دولت از هر نخ سیگار ۱۰.۷ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرده، در حالی که از کل معاملات مسکن تنها ۶۵۰۰ میلیارد تومان مالیات گرفته است؛ یعنی فشار مالی بر مصرفکننده و غفلت از سفتهبازان خانهها ۱.۶ برابر شده است.
رکنا، در تهران، شهری با بالاترین میزان استفاده از تاکسیهای اینترنتی در جهان، حدود سه میلیون نفر از این مسیر ارتزاق میکنند. اما این رفاه ظاهری، حاصل سیاستهای یارانهای دولت است که مصرف سوخت و تقاضا برای تاکسیهای اینترنتی را به شکل مصنوعی افزایش داده است. بسیاری از این رانندگان، شغل اصلی یا دوم خود را در این بازار غیررسمی و پرریسک پیدا کردهاند، بدون بیمه و امنیت شغلی، و درآمدشان همواره در معرض نوسانهای اقتصادی قرار دارد. این وضعیت، تصویری هشداردهنده از ناکارآمدی بازار کار رسمی و بحران اقتصادی خانوارها ارائه میکند.
آلودگی هوا فقط سلامت کودکان را تهدید نمیکند؛ تعطیلیهای مکرر مدارس چرخهای از اختلالات اقتصادی، اجتماعی و اداری ایجاد کرده که کشور را به عقب میراند. پروژهها متوقف، کسبوکارها فلج و خانوادهها تحت فشارند، اما هیچ سیستم جایگزین و مدیریتی برای مقابله با این بحران طراحی نشده است. ناکارآمدی نهادها، ضعف زیرساختها و سیاستگذاری ناقص، نه تنها بحران امروز، بلکه تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و رقابتپذیری آینده کشور است.
شب یلدا نزدیک است، اما سفرههای ایرانیان امسال زیر فشار گرانی و تورم رنگ دیگری گرفته است. قیمت آجیل و خشکبار در یک سال اخیر بین ۴۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش یافته و این موضوع باعث کاهش فروش در بازارهای عمدهفروشی تهران تا ۲۰ درصد و در مناطق جنوبی شهر تا ۵۰ درصد شده است.
جلسات شورای عالی کار، که باید ماهانه برگزار شوند و تضمینکننده افزایش بهموقع دستمزد کارگران باشند، امروز بهطور منظم برگزار نمیشوند. غیبت مداوم دولت و تأخیر در تصمیمگیری، عملاً فشار تورمی را بر کارگران دوچندان کرده است.
رکنا، با وجود الزام قانونی برای برگزاری جلسات منظم شورای عالی کار تا پایان آذر، هیچیک از روندهای تعیین مزد و صیانت از قدرت خرید کارگران پیش نرفته است. احسان سهرابی، فعال کارگری، با انتقاد از تعلل وزارت کار و تصمیمگیریهای شتابزده و غیرکارشناسی در روزهای پایانی سال، هشدار میدهد که تعیین مزد بر اساس تورم سال گذشته در اقتصادی بیثبات نهتنها قدرت خرید را ترمیم نمیکند، بلکه راه را برای موج تازهای از گرانیها و نابسامانیهای اجتماعی باز میکند.
برای دههها، مدارس ایران با انشایی ساده اما فریبنده، ذهن دانشآموزان را محدود کردهاند: «علم بهتر است یا ثروت؟» پرسشی که نه تنها واقعیت پیچیده زندگی را نادیده میگیرد، بلکه با تحمیل یک دوگانگی ساختگی، صداقت فکری و خلاقیت نسلها را سرکوب کرده و آنان را به تبعیت از استانداردهای آموزشی بیارتباط با زندگی واقعی وادار میکند.
ایران با حدود ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر سالانه، همچنان در بسیاری مناطق با کمبود شدید آب مواجه است. کارشناسان هشدار میدهند که سادهسازی مسئله با این استدلال که «اگر کشاورزی اولویت آخر باشد، آب برای همه کافی است» خطرناک است؛ راه حل واقعی اصلاح مدیریت آب، کاهش اتلاف و بهینهسازی مصرف در بخش کشاورزی است، نه صرفاً تغییر اولویتها.
نقشه بارش کشور شبیه کارنامهای است که پیش از بازکردنش هم میشد حدس زد اتفاق خوبی در آن نیست؛ از گیلانِ همیشهبارانی تا سیستانوبلوچستانِ خشک، همه ستونها قرمز و همه عددها منفی. کاهش ۲۰۱ میلیمتری بارش در گیلان و افت بارش در تمام ۳۱ استان کشور نشان میدهد ایران نه با یک «سال خشک»، بلکه با یک بحران ملی آب و فروپاشی الگوی اقلیمی روبهروست.
رکنا، تهران دوباره در گرداب آلودگی گرفتار شد؛ میانگین ۲۴ ساعته ذرات معلق PM2.5 در برخی مناطق شهر به بیش از ۱۴۰ میکروگرم بر مترمکعب رسید،رقمی حدود ۱۰ برابر حد مجاز سازمان جهانی بهداشت. دادههای رسمی نشان میدهد ترکیبی از سوختهای بیکیفیت، ناوگان دیزلی فرسوده و فعالیت واحدهای صنعتی، همراه با بادهای غالب غربی و جنوبغربی، باعث شد ذرات آلاینده از جنوب و غرب وارد شهر شوند و کیفیت هوا را به سطح هشدار اضطراری برسانند. این بحران اما تنها یک مشکل جوی نیست؛ ضعف نظارت، پراکندگی منابع آلاینده و سیاستگذاری ناقص، تهران را در یک چرخه تکراری آلودگی گرفتار کرده است.