وقتی تفاوت میانگین سن ازدواج و سن طلاق را کنار هم میگذاریم، به یک عدد قابلتأمل میرسیم، تقریباً ۱۰ تا ۱۱ سال. یعنی رابطهها در همان زمانی فرو میریزند که بار اقتصادی خانواده به اوج میرسد،تربیت فرزند وارد مرحله حساس میشود،انتظارات اجتماعی افزایش مییابد،و هزینههای مسکن، بهداشت و آموزش فشار مضاعفی ایجاد میکند. دههای که باید دهه «پشتیبانی» باشد، در ایران به دهه «تنهایی مطلق» تبدیل شده است. خانوادهها رها شدهاند، سیستم حمایتی وجود خارجی ندارد، و بحران هویت و بحران اقتصادی روی هم تلنبار میشوند.
رکنا، شهروندان مطالبه گر در کنگان تاکید دارند که مسدودسازی خورهای کنگان با خاکریزیهای اخیر، چرخه هیدرولوژی ساحل را مختل کرده و خطر سیلاب، نشست زمین و کاهش کیفیت آب را بهطور مستقیم افزایش داده است؛ اقدامی که به نظر مطالعه محیطزیستی ندارد و شهر را در معرض ناپایداری جدی قرار میدهد.
رکنا، پس از آنکه کشتی یونانی در آذر ۱۴۰۳ زیر فشار سالها فرسایش سرانجام از میانه شکافت، سایه نگرانی بر ساحل باغو افتاد. فروپاشی این نماد قدیمی نهتنها پایان یک سازه آهنی، بلکه آغاز پرسشی بزرگ بود و آن اینکه دولت چه باید میکرد تا یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری کیش، در میان امواج زمان ناپدید نشود؟ و حال چه کار می تواند انجام دهد؟
رکنا، فعالان محیطزیست نسبت به تخریب بخشی از دیواره رودخانه کر هشدار دادهاند. به گفته آنها، دو دستگاه بیل مکانیکی بدون رعایت ضوابط ایمنی و نظارت کافی، در حال جمعآوری درختچهها و شاخههای رودخانه بودهاند؛ اقدامی که میتواند باعث آسیب به بستر طبیعی رودخانه و تهدید امنیت سیلابی زمینهای کشاورزی و سکونتگاههای اطراف شود.
مینو محرز، استاد بیماریهای عفونی، هشدار میدهد که زگیل تناسلی، بیماری مقاربتی شایع، حالا به نوجوانان ۱۷ ساله رسیده است. این سخن محرز در حالی مطرح است که وزارت آموزش و پرورش هنوز در حال بررسی پیشنویس سند واکسیناسیون است و محدودیت دسترسی به ابزارهای پیشگیری و نبود آموزش رسمی جنسی، بحران گسترش این بیماری را تشدید کرده است.
رکنا، شهروندان در دزفول می گویند که رودخانه دز، شاهرگ حیاتی کشاورزی و آب شرب خوزستان، این روزها با ورود پسابهای صنعتی شرکت هفتتپه و کاهش شدید آورد آب، به شدت آلوده شده و سلامت مردم و محیط زیست منطقه را تهدید میکند.
دکتر مهدی زارع، استاد زمینشناسی در گفت و گو با رکنا میگوید: «ریشه اصلی بحران بیآبی ایران بیشتر سوءمدیریت انسانی است که شرایط اقلیمی بالفعل و بالقوه تغییرات اقلیمی را به یک فاجعه تمامعیار تبدیل کرده است. برای بخش بزرگی از منابع آبی کشور، بحران به مرحله برگشتناپذیر رسیده، اما این به معنای پایان مطلق نیست و هنوز میتوان در برخی حوزهها اقدام کرد. ما دیگر در مرحله مدیریت منابع آب نیستیم، بلکه وارد مرحله مدیریت بحران و انطباق با کمبود مطلق شدهایم و نیازمند یک تحول اساسی در مدیریت کلان آب، اقتصاد آب، سیاستهای جمعیتی و الگوی توسعه هستیم.»
بحران آب ایران دیگر به آینده مربوط نیستند؛ بحران اکنون در برابر ماست. حمیدرضا خدابخشی، رئیس انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان، در گفتوگو با رکنا تأکید میکند که کشور وارد مرحلهای از «بحران ساختاری آب» شده است؛ مرحلهای که نه با مدیریت کوتاهمدت و نه با پروژههای سازهای قابل کنترل نیست. او میگوید ریشه اصلی بحران، در ضعف حکمرانی، قانونگذاری بخشینگر و بیتوجهی به تغییرات اقلیمی نهفته است؛ وضعیتی که امروز هم تهران را به محدودیت آب رسانده و هم خوزستان را به آستانهی فروپاشی زیستمحیطی و اقتصادی کشانده است.
رکنا، بیبارانی تهران حالا به عدد باورنکردنی ۲۰۰ روز رسیده است؛ از هفتم اردیبهشت تا امروز، حتی یک قطره باران بر این شهر نباریده. بحران اقلیمی تنها مقصر نیست؛ این نتیجه سالها تخریب طبیعت، ساختوساز افسارگسیخته، و بیاعتنایی مدیریتی به هشدارهای محیطزیستی است.
پاییزی که دیگر خنک نیست، فقط یک هشدار آبوهوایی نیست؛ نشانه بیسیاستی اقلیمی است..بر اساس دادههای سازمان هواشناسی و پژوهشهای اقلیمشناسی داخلی، اگر روند کنونی ادامه یابد، میانگین دمای ایران تا سال ۱۴۱۵ حدود ۲ تا ۲/۵ درجه دیگر افزایش خواهد یافت و میزان بارندگی سالانه تا ۲۰ درصد کاهش مییابد. این یعنی خشکی بیشتر، توفانهای گردوغبار شدیدتر، و پاییزهایی که هر سال بیش از پیش به تابستان شبیه خواهند شد.