رکنا، در حالی که دشتهای ایران هر روز بیشتر فرومینشینند و تالابها در سکوت میمیرند، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست کشور بر عرشه کشتی کروز برزیل ایستاده است؛ سفری پرهزینه و پرجمعیت، پس از دو مأموریت بیخروجی به چین و ترکیه. این پرسش حالا جدیتر از همیشه مطرح است که سازمانی که باید از طبیعت ایران محافظت کند، چرا این روزها بیشتر به وزارت گردشگری شباهت دارد؟
هلیا، یوز آسیایی متولد بهار ۱۳۹۸، پس از گذشت بیش از شش سال، در سومین زایمان خود چهار توله به دنیا آورده است. به گفتهی پویان بهنود، کارشناس تحلیل دادهها در پروژهی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، بررسی و تطبیق تصاویر جدید با بانک اطلاعاتی ملی یوزپلنگ آسیایی ــ بهویژه عکسی که آرش مودی، عکاس حیاتوحش، در مرداد ۱۴۰۱ از او ثبت کرده بود ــ نشان میدهد یوز مادهی دیدهشده در میاندشت با توله هایش به احتمال بسیار زیاد «هلیا» با کد شناسایی TR-CH006-F است.
رکنا، در حالی که دولت از «مهار تورم» سخن میگوید، هزاران کارمند در وزارتخانههایی چون جهاد کشاورزی، آموزشوپرورش ، کار در بخش بهزیستی، از زندگی زیر خط فقر روایت میکنند.
مرگِ احتمالی «امید» درنای سیبری، فقط پایان پرواز یک پرنده نیست؛ نشانهی خاموشی کامل یکی از سه جمعیت درنای سیبری در جهان و نماد شکست یک سیاست حفاظتی در ایران است. پرندهای که هر پاییز از سرمای سیبری تا گرمای فریدونکنار پرواز میکرد، سه سال است که دیگر به آسمان شمال ایران بازنگشته — و با او، آخرین نشانه از حیات جمعیت غربی این گونه ناپدید شده است.
ثبت تصویری از یک یوزپلنگ ماده بههمراه چهار توله در شمال پناهگاه حیاتوحش میاندشت در خراسان شمالی، پس از نزدیک به یک دهه، نخستین نشانه قطعی از زادآوری طبیعی این گونه در منطقه به شمار میرود. کارشناسان، این رویداد را نتیجه اقدامات حفاظتی مستمر و همکاری مؤثر جوامع محلی دانسته و آن را نقطه عطفی در مسیر احیای جمعیت یوزپلنگ آسیایی در زیستگاههای طبیعی کشور ارزیابی میکنند.
آبان با نفسهای بریده به خوزستان رسید؛ استانی که حالا در نقشهی آلودگی هوا، تمام رنگهای هشدار را تجربه میکند. از اهواز تا دشت آزادگان، شاخص آلودگی به مرز «قهوهای» رسیده؛ عددی که معنایش ساده است، هوا برای همه، خطرناک است. پشت این رنگ تیره، ضعف دیپلماسی آبی ، بیتوجهی به تالابها، مدیریت آب، و رهاشدگی سیاستهای محیطزیستی مشاهده می شود.
علیرضا حیدری، کارشناس حوزه آموزش، در گفتوگو با رکنا، وضعیت امروز نظام آموزشی ایران را نه نتیجه «یأس نسل جدید»، بلکه حاصل «فاصله عمیق میان دو نظام ارزشی» دانست و هشدار داد: آموزشوپرورش ایران در حالی در ساختار متمرکز و نگاه سنتی خود منجمد مانده که نسل جدید دیگر مخاطب دیروز نیست. او گفت اگر این نهاد به ضرورت تغییر باور نداشته باشد و دانشگاهها و رسانهها نیز نقشی فعال در نقد و بازنگری آن ایفا نکنند، بحران بیاعتمادی عمومی به آموزش رسمی هر روز عمیقتر خواهد شد.
رکنا، اسمش «امید» بود، و نامش به او میآمد. پسربچهای افغانستانی، لاغر و آفتابسوخته، که صبحها تا بالای تپه ای در سعادت آباد تهران میرود با دستانی که بوی خاک میدهد و نگاهی که زمین را میفهمد. قوطیهای فلزی کنار درختها میبندد تا آتش نگیرند، تا سبزی بماند. تمام آرزویش همین است: «تهسیگار را نریزید...» ایمان کوچکی که شاید دنیا را نجات دهد.
کارمندان وزارت جهاد کشاورزی از وضعیت حقوقی خود بهشدت نگران هستند؛ با وجود مسئولیت گسترده این وزارتخانه در تأمین امنیت غذایی کشور، حقوق پایه بسیاری از کارکنان بین ۱۳ تا ۱۵ میلیون تومان است و حتی با اضافهکاری و مزایا، پاسخگوی نیازهای زندگی روزمره نیست. هزاران کارمند و خانوادههایشان تحت فشار اقتصادی قرار دارند و پیگیری اجرای مصوبات مربوط به فوقالعاده امنیت غذایی هنوز به نتیجه نرسیده است.
در میانهی یکی از خشکترین پاییزهای دو دههی اخیر، وزیر نیرو به جای پاسخگویی دربارهی شکست سیاستهای آبی، مردم را تهدید میکند: اگر زیاد مصرف کنید، آبتان قطع میشود. پشت این هشدار ظاهراً فنی، یک واقعیت تلختر نهفته است و آن بنبست مدیریتی وزارت نیرو در مهار بحران، فرسودگی زیرساختها و فرار از مسئولیت سیاستگذاری.