روز ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ریزش کوه در محور دوآب به بلده موجب واژگونی یک وانتبار و مرگ دو سرنشین آن شد؛ حادثهای که بهدلیل زمینلغزش ناشی از برداشت بیرویه معادن رخ داد. با وجود ورود دادستانی و اعتراض مردم، فعالیت معادن با نفوذ سرمایهگذاران همچنان ادامه دارد و جان انسانها و طبیعت را به خطر میاندازد.
رکنا، بحران کمآبی در تهران دیگر یک هشدار نیست، بلکه به واقعیتی روزمره تبدیل شده است. در تابستان ۱۴۰۴، افت شدید ذخایر سدهای حیاتی و فرسودگی شبکههای آبرسانی، بخشهای وسیعی از پایتخت را با خطر قطعی یا افت شدید فشار آب مواجه کرده است. حالا این پرسش مطرح است که کدام مناطق در اولویت بحران قرار دارند و چرا؟ گفتوگوی رکنا با مینا نیکزاد، کارشناس حوزه آب، پاسخهای روشنی به این پرسشها میدهد.
اینجا آسمان سایه ندارد. آفتاب تا مغز استخوان نفوذ کرده و دکلها مثل ستونهای آهنی داغ در دل زمین فرو رفتهاند. اینجا کار سادهای نیست؛ حفاری است در گرمایی که فلز را نرم میکند. اما مردانی با چهرههای سوخته، زیر این دکلها ایستادهاند، بیادعا، خسته، اما وفادار به خاک و صنعت ملی. هر روزشان روایتی است از مقاومت، از عرق، از سکوتی که صدای مته آن را میشکند.
رکنا، بحران آب تهران، محصول تجمیع سیاستهای غلط، بیتوجهی به ظرفیتهای اقلیمی، ضعف در قانونگذاری، و ناکارآمدی ساختاری در نظام حکمرانی منابع آب است. در چنین وضعیتی، اولویت باید بازنگری در تخصیص منابع، اصلاح الگوهای بهرهبرداری، استفاده از فناوریهای نوین تصفیه و بازچرخانی، و مهمتر از همه تدوین و اجرای قوانین الزامآور و شفاف باشد.
در حالیکه مدیرعامل آبفای تهران سال گذشته از هدررفت ۲۲ درصدی آب در شبکهی فرسودهی این کلانشهر پرده برداشت، حالا همان مسئولان در تابستان بحرانزدهی ۱۴۰۴، مردم را عامل کمبود آب معرفی میکنند. این گزارش به بررسی فرافکنی ساختاری، اولویتبندی غلط بودجهها، و نقش پنهان فساد و ناکارآمدی در تعمیق بحران آب میپردازد.
رکنا، جنگ 12روزه فقط با آوار و انفجار خانهها پایان نیافت؛ وقتی ساکنان مجتمع کوهسار ،یکروز پس از حمله هوایی به زندان اوین به خانههای ویرانشان بازگشتند، نهفقط دیوارها، بلکه داراییها، طلاها، مدارک و یادگاریهای خانوادگیشان نیز ناپدید شده بود. در تاریکی ناشی از قطع برق و دوربینهای از کار افتاده، خانههای جنگزده طعمه سارقان شدند و اما حالا با وجود وعدههای کمک دولتی، تنها چیزی که نصیبشان شده، برآوردهای غیرواقعی شهرداری، عدم پرداخت خسارت وسایل و سردرگمی در کوچههای بیپناه تهران است.
در پی افزایش بیسابقه شاخص تابش فرابنفش خورشید (UV) در تهران و برخی نقاط کشور، دولت تعطیلی رسمی اعلام کرده است. شاخص UV با رسیدن به عدد ۱۱ وارد محدوده "فوق بحرانی" می شود؛ وضعیتی که سلامت عمومی را بهشدت تهدید میکند و میتواند تنها در عرض چند دقیقه، آسیبهای پوستی، چشمی و ایمنی جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
رکنا، بحران کمآبی دیگر نه یک هشدار زیستمحیطی دوردست، بلکه واقعیتی نزدیک برای پایتخت ایران است. به گزارش رکنا، ذخایر سدهای تهران ممکن است بین شهریور تا آذر به نقطهای برسند که تأمین آب شرب را در موقعیت قرمز برساند. در شرایطی که بارشها کمتر از حد نرمال، دما رو به افزایش، و مصرف بیرویه ادامه دارد، مینا نیکزاد، کارشناس آب، تأکید میکند که ادامه این مسیر بدون آموزش عمومی، تغییر الگوی مصرف و اقدام فوری، کشور را با وضعیتی روبهرو میکند که در ۵۷ سال گذشته بیسابقه بوده است.
رکنا، در روزهایی که میلیونها ایرانی با بیآبی، خاموشی، فرونشست زمین و خشکسالی بیوقفه دستوپنجه نرم میکنند، وزارت جهاد کشاورزی مصرفکننده بیش از ۹۰ درصد منابع آبی کشور،نهتنها هیچ مسئولیتی در قبال بحران فاجعهبار منابع طبیعی نمیپذیرد، بلکه با بیعملی مطلق، سیاستهای ورشکستهای را تکرار میکند که سالهاست زیستبوم ایران را به لب مرز فروپاشی کشاندهاند. در فقدان آمایش سرزمینی، بدون اصلاح الگوی کشت و با استمرار سیاستهای ناکارآمد، این وزارتخانه از بازوی توسعه، به موتور ویرانی سرزمین بدل شده است.
در حالی که دولت مهلتی موقت تا پانزدهم شهریور برای ماندن اتباع غیرمجاز به دلیل گرمای هوا تعیین کرده، این تصمیم تنها یک تعلیق انسانی نیست؛ بلکه پردهبرداری از بحران عمیقتری در بازار کار ایران است. از ساختوساز و شهرداری تا صنایع حاشیهای، میلیونها مهاجر—اغلب بدون مجوز—نقشی حیاتی در چرخ اقتصاد غیررسمی ایران ایفا میکنند. در گفتوگویی با حمید حاجاسماعیلی، کارشناس حوزه کار، از واقعیتهای پنهان حضور این نیروها، و چشمانداز جایگزینی نیروی کار ایرانی پس از خروج آنها پرده برداشتیم.