رکنا، تهران یک هفته تمام در وضعیت قرمز و تهدیدکننده سلامت عمومی نفس کشیده است؛ هفت روز تمام، حق مردم به هوای پاک آشکارا نقض شد. اکنون نگاهها به قوه قضائیه دوخته شده است تا با ورود قاطع و شفاف، نهادهای مسئول در مدیریت سوخت، کنترل آلایندهها، حملونقل و پایش محیطزیست را به اجرای علمی و کامل قانون هوای پاک وادار کند. این بحران دیگر «شرایط عادی زمستان» نیست؛ آزمونی بزرگ برای دستگاه قضایی در دفاع از حقوق عمومی است.
هر پاییز در ایران، آلودگی هوا بحران میآفریند و تنها واکنش رسمی، تعطیلی مدارس و دورکاری محدود ادارات دولتی است. بخش خصوصی اما بدون هیچ حمایتی کار میکند، کودکان در خانه سرگردان میشوند و آموزش و اقتصاد زیر فشار مستقیم قرار میگیرند. سالهاست این چرخه تکراری ادامه دارد؛ نه آلایندهها کاهش یافتهاند نه متخلفی دادگاهی شده است و نه سیاست مدیریتی وتغییر کرده است.
رکنا، در حالی که دادههای ۵۶ ساله نشان میدهد بارش ایران همواره در حدود ۲۳۵ میلیمتر نوسان داشته، امروز کشور با بزرگترین بحران آبی تاریخ خود روبهروست؛ بحرانی که ریشهاش نه در آسمان خشک، بلکه در نیمقرن سیاستگذاری اشتباه، برداشت بیرویه و نابودی آبخوانهاست.
کوههای ایران، از البرز تا زاگرس، تنها تودههای سنگ و خاک نیستند؛ آنها فرمانروایان باران و معماران آب و هوا هستند. هر توده هوای مرطوب که به دامنههای پرشیب این رشتهکوهها میرسد، مجبور به صعود میشود و با کاهش دما و تراکم رطوبت، ابر شکل میگیرد و بارش آغاز میشود. همین سازوکار طبیعی، دامنههای غرب زاگرس را به پر بارانترین نقاط کشور تبدیل کرده و در مقابل، فلات مرکزی و شرق ایران را در سایه باران قرار داده است. کوهها مسیر بادها را تغییر میدهند، مانع نفوذ رطوبت به مرکز کشور میشوند و در نهایت، نقش اصلی را در تقسیمبندی مناطق خشک و تر ایران ایفا میکنند.
هر زمستان تهران زیر پتوی دود و ذرات معلق خفه میشود، اما مسئولان تنها علت را میدانند و بیعملیشان را پشت آمار پنهان میکنند و فقط می گویند ۶۰ درصد ذرات معلق و ۸۰ درصد آلایندههای گازی پایتخت از خودروها، موتورها و کامیونهای فرسوده ناشی میشود، اما برنامهای واقعی برای کاهش آن وجود ندارد.
درحالیکه تهران همچنان درگیر بحران کمآبی و توسعه بیضابطه است، دادههای رسمی نشان میدهد که میزان فرونشست زمین در جنوب پایتخت طی تنها دو سال، سه برابر شده است؛ افزایشی بیسابقه که متخصصان آن را نشانه ورود تهران به مرحله «ناپایداری بحرانی» میدانند. برداشت گسترده آب شرب از چاههای کشاورزی، آبخوانهای این منطقه را با سرعتی فراتر از توان طبیعیشان خالی کرده و اکنون زمین با آهنگی نگرانکننده در حال نشست است؛ پدیدهای که پیامدهای آن میتواند زیرساختهای حیاتی پایتخت را در سالهای پیشرو با تهدیدی جدی مواجه کند.
اهالی صادقآباد گلستان اعلام کردند که آتش جنگلهای منطقه کاملاً مهار شده و هماکنون تنها عملیات لکهگیری برای اطمینان از خاموشی کامل ادامه دارد.
عکس دماوند بیبرف در میانهی پاییز شبیه یک هشدار رسمی نیست؛ یک بیانیهی تکاندهنده از دل طبیعت است. این تصویر نشان میدهد بحران آب در ایران دیگر در حد جدولهای بارش، درصد مخازن سدها یا نشست زمین نیست. بحران به جایی رسیده که بلندترین کوهِ خاورمیانه توان نگهداشتن برف، این ذخیره حیاتی آب، را از دست داده است.
رکنا: پروفسور مهدی زارع هشدار داد که خشکسالی شدید، زیرساختهای فرسوده و کمبود فناوریهای نوین، آتشسوزیهای جنگلی ایران را تشدید کرده و مقابله با آنها را بسیار دشوار کرده است.
رکنا، کودکان ایران در هوای آلوده خفه میشوند و قانون هوای پاک هنوز عملی نشده است. پدرام کمالی، فعال حوزه کودک، میگوید وضعیت به حدی وخیم است که حتی نوزادان هفت ماهه به اسپری آسم نیاز دارند و فرصت بازی و آموزش حضوری از آنها گرفته شده است. او هشدار میدهد که وعدههای کلی مسئولان و پیگیریهای مبهم هیچ تضمینی برای حق حیاتی نفس کشیدن کودکان ایجاد نمیکند و تا زمانی که قانون اجرایی نشود، جان آنها در خطر است.