حسین حبیبی، عضو هیأت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار به رکنا میگوید: «در مواردی که به واسطه قوه قهریه یا حوادث غیرقابل پیشبینی، کارگاه تعطیل شود، قرارداد کار منقضی نمیشود بلکه به حالت تعلیق درمیآید. دولت موظف است در این شرایط از نیروی کار حمایت کند و تامین معاش کارگران را بر عهده گیرد.» او هشدار میدهد که «اگر دولت به این وظیفه عمل نکند، بیکاری گسترده و شکاف اجتماعی عمیقتر خواهد شد.»
علی خدایی، عضو کانون عالی شوراهای اسلامی کار، با اشاره به وضعیت دشوار معیشتی کارگران، میگوید حتی افزایش حداقل دستمزد در سال گذشته هم تنها دو سوم هزینههای زندگی آنها را پوشش داده است. او تأکید میکند که در شرایط فعلی، سیاستگذاران باید فوراً به سراغ احیای چرخه تولید، کاهش بوروکراسی اداری و اجرای سیاستهای حمایتی هدفمند مانند توزیع مستقیم کالاهای اساسی بروند. خدایی هشدار میدهد که ادامه رکود کارخانهها، تعلیق کسبوکارها و بیتوجهی به بیکاری، آسیبهای اجتماعی و روانی جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. او معتقد است راهکارهای کمهزینه اما کارآمد، تنها مسیر حفظ معیشت طبقات فرودست در این وضعیت بحرانی است.
همزمان با پیشروی تابستان ۱۴۰۴، گزارشها از افت نگرانکننده ذخایر آبی در بسیاری از استانهای کشور خبر میدهند؛ کاهش ورودی آب به سدهای مهم، خالی ماندن مخازن و برداشت بیش از ظرفیت از آبخوانها، چشمانداز آینده منابع آبی ایران را بیش از همیشه در معرض خطر قرار داده است. کارشناسان از این وضعیت به عنوان "بحران خاموش آب" یاد میکنند؛ بحرانی که در صورت بیتوجهی، پیامدهای گستردهای برای کشاورزی، امنیت زیستی و پایداری سرزمینی در پی خواهد داشت.
سالانه بیش از سه میلیون تُن پلاستیک در ایران تولید میشود و هر ایرانی به طور میانگین سه کیسه پلاستیکی در روز مصرف میکند؛ کیسههایی که عمر استفادهشان تنها ۱۲ دقیقه است اما ردپایشان تا ۳۰۰ سال در طبیعت باقی میماند. در حالی که بخش زیادی از مردم به زباله نریختن عادت کردهاند، زیرساختهای ناکافی، نبود سیاستگذاری مؤثر، و رهاشدگی شهرهای گردشگری شمال کشور در کوههای زباله، بحران پلاستیک را به یکی از پنهانترین فجایع زیستمحیطی ایران تبدیل کرده است.
دکتر مهدی زارع، استاد تمام زمین شناسی در گفت و گو با رکنا، با اشاره به آمار رسانه های غربی که مدعی شده اند بیش از ۱۵۰۰ انفجار در حملات اخیر به ایران صورت گرفته است، هشدار داد که این انفجارها می توانند مناطق مستعد فروچاله در تهران، تبریز و دیگر شهرها را به بحران ژئوتکنیکی جدی بکشانند؛ خطر فروچالههایی که با بارشهای ماه های آینده شدید و سیلابها تشدید میشود و امنیت شهری را بهشدت تهدید میکند. پایش ژئوتکنیکی فوری و ضروری است.
مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی، با نقد نسبت به سیاستهای محدودکننده در قبال شبکههای اجتماعی، هشدار داد که فیلترینگ، ایران را از کارزار جهانی سایبری و رسانهای عقب انداخته است. او با تأکید بر اینکه نمیتوان با تکنولوژی جنگید، گفت: «با بستن اینترنت و فیلتر کردن پلتفرمها نهتنها تهدیدها رفع نمیشود، بلکه فرصتها را هم از مردم میگیریم. آموزش، آگاهی و حضور فعالانه، تنها راهکار ایمنسازی جامعه است.»
رکنا، حمله به تأسیسات زیربنایی و هستهای در جنگ ایران و اسرائیل، فقط یک تقابل نظامی نبود؛ یک جنایت زیستمحیطی بود که عواقب آن سالها ادامه خواهد داشت. صدرالدین علیپور، دکترای محیط زیست در گفت و گو با رکنا تأکید میکند: «باید غرامت محیطزیستی پرداخت شود. مستندسازی علمی، کلید مطالبهگری است؛ ایران نباید این آسیبها را بیهزینه بپذیرد.
رکنا، در عصر جنگهای سایبری که نبردها دیگر نه با گلوله که با داده، الگوریتم و مهندسی روانی پیش میروند، فیلترینگ گسترده و سیاستهای انسدادی در ایران نهتنها ابزار دفاعی نیستند، بلکه به عاملی برای تضعیف امنیت ملی، حذف از چرخه تولید دانش، و فروپاشی زیرساخت دیجیتال کشور تبدیل شدهاند. درحالیکه قدرتهای جهانی با استفاده از هوش مصنوعی و پلتفرمهای مستقل، میدان بازی را بازتعریف میکنند، ایران در چنبره محدودیت، بیاعتمادی و ضعف فناورانه، روزبهروز از کارزار اطلاعاتی جهان عقبتر میماند.
رکنا، در پی جنگ ۱۲ روزه و آشکار شدن ابعاد امنیتی حضور مهاجران غیرقانونی در کشور، مسئله ساماندهی اتباع افغانستانی بار دیگر به کانون توجه افکار عمومی و تصمیمگیران بازگشته است. خروج تدریجی کارگران افغان از بازار کار ایران، اگرچه در ظاهر اقدامی برای احیای نظم قانونی تلقی میشود، اما در لایههای پنهان خود، زنگ هشداری است برای بحرانی عمیقتر: خلأ ناگهانی در نیروی کار، ضعف زیرساختهای اشتغال، و شکنندگی ساختار نظارتی در حوزه روابط کار. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: آیا اقتصاد ایران بدون کارگران مهاجر دوام خواهد آورد؟ و آیا دولت، برای این جراحی پرهزینه، آمادگی ساختاری و اجتماعی دارد؟ در این گزارش سعی شده است به این سوالات پاسخ داده شود.
رکنا، طبیعت قربانی خاموش جنگهاست. نه صدا دارد، نه لابی، نه تیتر خبرساز. اما زخمهایی که بر خاک، گیاه و پرنده مینشیند، دیرتر التیام مییابند و در بلندمدت، امنیت زیستی و حتی اقتصادی یک جامعه را تهدید میکنند. درگیری اخیر، بار دیگر یادآور این حقیقت تلخ بود که جنگ، حتی اگر کوتاهمدت باشد، در اعماق زمین و آسمان، اثراتی بهجا میگذارد که تنها با دیدن، شمردن یا بازسازیهای سختافزاری قابل جبران نیست.