رکنا، سیبزمینی سرخکرده؛ خوشطعم، همهجا، و تا حدودی ترسناک. این خوراکی به ظاهر ساده، حالا به یکی از عناصر ثابت سبک زندگی نسل جوان ایرانی بدل شده است؛ نسلی که در میانهی بحرانهای اقتصادی، اضطرابهای آینده و فستفودهای ارزان، به سراغ انتخابی میرود که هم ارزان است، هم خوشمزه، و هم تسکیندهنده. اما زیر لایهی طلایی و ترد این خوراکی، واقعیتی نهفته است که میتواند به بهای سلامت یک نسل تمام شود. روز جهانی سیبزمینی سرخکرده بهانهایست برای نگاهی دوباره به این رابطهی وسوسهانگیز اما پرهزینه؛ رابطهای که بیش از ۷۰ درصد جوانان ایرانی آن را حداقل سه بار در هفته تکرار میکنند.
۴۲ درصد تالابهای ایران خشک شدهاند و برخی، مثل گاوخونی، با خشکی ۹۹ درصدی عملاً دیگر وجود ندارند. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، صراحتاً اعلام میکند که نه تنها بودجه کافی برای نجات این اکوسیستمهای حیاتی وجود ندارد، بلکه آنچه امروز با عنوان «احیای تالاب» اجرا میشود، در بهترین حالت تلاش برای چسباندن وصله بر زخمهای عمیق و تاریخی است. او هشدار میدهد که تالابِ بیآب، نهتنها دیگر کارکرد مثبتی ندارد، بلکه خودش به منبع تهدیدی برای سلامت، امنیت و اقتصاد کشور تبدیل شده است.
۶۰ درصد ایرانیاند، ۴۰ درصد اتباع. ۷۶ درصدشان بهدلیل فقر یا اعتیاد والدین مجبور به کار شدهاند. نیمی از آنها از تحصیل بازماندهاند و یکپنجم با سوءتغذیه دستوپنجه نرم میکنند. اینها آمار نیستند؛ روایت زندگی کودکانیاند که در سایه سیاستزدگی و ناهماهنگی نهادها، قربانی چرخهای معیوب شدهاند. چرخهای که در آن، طرحها میآیند و میروند، اما کودکان کار میمانند؛ تنها، خاموش، و بیپناه.
بسیاری از کانالهای سنتی و نیمهمدرن آبرسانی در روستاهای گیلان به دلیل انباشت گلولای و زباله دچار انسداد و آلودگی شدهاند. این بحران، عملکرد کشاورزی و تولید برنج را تهدید می کند.
مسئول کلینیک بازپروری حیاتوحش پردیسان گفت: نظر قطعی در مورد اینکه توله خرس گم شده در پارک پردیسان ربوده شده یا فرار کرده، قابل اظهار نیست.
آخرین گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تحولات جمعیتی، تصویری نگرانکننده از آینده ایران ترسیم میکند؛ کشوری که در حال عبور از پنجره جمعیتی، با سرعت به سمت سالخوردگی، کاهش زادآوری و بحران نیروی کار پیش میرود. با کاهش نرخ باروری به ۱.۶۵ فرزند و هشدار درباره رسیدن به رشد جمعیتی صفر تا سال ۱۴۰۹، سیاستگذاران همچنان به نسخههایی سیاسی و سنتی متوسل شدهاند؛ بیتوجه به ریشههای واقعی بحران از جمله بیکاری، مهاجرت، تورم، مسکن و تحولات سبک زندگی نسل جوان.
در حالی که جمعیت جهان از مرز ۸ میلیارد نفر گذشته و کشورهای پرجمعیتتری چون هند و چین درگیر کنترل رشد جمعیتاند، ایران با بحرانی از جنس دیگر دستوپنجه نرم میکند: نرخ زاد و ولد به زیر سطح جایگزینی رسیده، جمعیت جوان در حال کاهش است و پیری، به تهدیدی جدی برای آینده تبدیل شده. این گزارش نگاهی دارد به تازهترین آمار جهانی، تجربه کشورهایی با وضعیت مشابه، و ظرفیت واقعی ایران برای یک جمعیت «سالم» و پایدار.
در میان اخبار هراسانگیز از گرمایش زمین و نشستهای بیحاصل سیاستمداران، کمتر کسی به نقش خودش در این فاجعه جهانی فکر میکند. اما حقیقت این است که بحران اقلیمی نه فقط از کارخانههای دودزا، که از اتاقخوابهای ما، کولرهای گازیمان و سبد خرید آنلاینمان تغذیه میشود. ما تنها مصرفکننده نیستیم؛ ما بخشی از ماشینی هستیم که زمین را گرمتر، آلودهتر و نابرابرتر میکند. اما اگر مقصریم، شاید هنوز قهرمان هم بشویم.
رکنا، ایران به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای جهان تبدیل شده است. دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران، در گفتوگو با رکنا از بیعملی دولت، نگاه امنیتی به مسئله اقلیم، و ناتوانی ساختاری سازمان محیط زیست پرده می گوید. او تأکید میکند که ایران بدون پیوستن به معاهده پاریس و بدون ارادهای سیاسی برای عبور از اقتصاد نفتی، نهتنها در مهار بحران اقلیمی ناکام است، بلکه به سمت فاجعهای زیستمحیطی گام برمیدارد.
رکنا، باز هم یک خبر کوتاه و تکراری اما تکاندهنده: مرگ کارگری دیگر زیر آوار بیکفایتی و بیتوجهی. امیر خسروی، کارگر معدن «شهید نیلچیان» در چهارمحال و بختیاری، قربانی تازهای شد از سلسله فجایعی که سالهاست در سکوت و بیعملی تکرار میشود. عباس قادریپور، کارشناس ایمنی معدن، در گفتوگویی بیپرده از تکنولوژی ۶۰ سال پیش، گازسنجهای زنگزده، تهویههای غیرفعال، و حذف رانتی مشاوران ایمنی پرده برمیدارد و هشدار میدهد: «معدن زغالسنگ تا وقتی با قانون و تکنولوژی بهروز نشود، نه محل کار، بلکه میدان مین است.»