رکنا، در دل زاگرس، جایی میان پیچوخمهای کوهستانی کرمانشاه، جنگلی خاموش در حال جان دادن است. درختان بلوطی که دههها زیستهاند و بخشی از حافظه زیستی منطقهاند، امروز در دهستانهای جلالوند و عثمانوند فیروزآباد، به بهای ناچیز سوختن در گودالهای ذغال، قربانی فقر و بیتوجهی مسئولان میشوند. هر گونی ذغال، برابر است با مرگ دو درخت کهنسال؛ و سود این سودا، کمتر از آن است که حتی زندگی یک خانواده را نجات دهد.
با اینکه زنان در دهههای اخیر سهم بیشتری از میدان علم را به خود اختصاص دادهاند، هنوز در علوم پایهای چون ریاضی و فیزیک، غیبت جدی دارند ،غیبتی که نه از ناتوانی، بلکه از کلیشههای ریشهدار فرهنگی، آموزشی و نداشتن ساختار شناسایی استعداد ناشی میشود. محمدرضا نیکنژاد، در گفتوگو با رکنا، از روند آموزش نامناسب با زمان حال میگوید:«گرفتاریهای آموزش در ایران ریشهدار هستند و فقط یک عامل ندارد؛ بلکه مجموعهای از عوامل فرهنگی، ساختاری و سیاستگذاریهای غلط دست به دست هم دادهاند»
رکنا: نرجس سلیمانی گفت: طبق تصمیم دولت، مسئولیت تأمین مسکن آسیبدیدگان جنگ به شهرداری تهران واگذار شده، اما هنوز جزئیات اجرا و نحوه تأمین بودجه بهطور شفاف مشخص نیست. و اما باید دقت داشت که به هر حال شهرداری تهران در این شرایط خاص، مسئولیت ساماندهی به وضعیت آسیب به منازل شهروندان را بر عهده گرفته است و امیدواریم که از این مسئولیت سربلند خارج شود.
دکتر سیدرضا مهرنیا، زمینشناس برجسته، در گفتوگویی ویژه با رکنا، از داستان شگفتانگیز سنگها میگوید؛ از اعماق زمین تا خیابانهای سنگفرششده شهرها. او نشان میدهد چگونه سنگها، نه تنها پایههای استحکام تاریخی تمدنها بودهاند، بلکه امروز میتوانند نماد بازگشت به اصالت و راهحلی برای بحرانهای زیستمحیطی در شهرسازی مدرن باشند. این گفتوگو دریچهای نو به نقش فراموششده سنگها در حفظ هویت و آیندهای پایدار باز میکند.
رکنا، سیبزمینی سرخکرده؛ خوشطعم، همهجا، و تا حدودی ترسناک. این خوراکی به ظاهر ساده، حالا به یکی از عناصر ثابت سبک زندگی نسل جوان ایرانی بدل شده است؛ نسلی که در میانهی بحرانهای اقتصادی، اضطرابهای آینده و فستفودهای ارزان، به سراغ انتخابی میرود که هم ارزان است، هم خوشمزه، و هم تسکیندهنده. اما زیر لایهی طلایی و ترد این خوراکی، واقعیتی نهفته است که میتواند به بهای سلامت یک نسل تمام شود. روز جهانی سیبزمینی سرخکرده بهانهایست برای نگاهی دوباره به این رابطهی وسوسهانگیز اما پرهزینه؛ رابطهای که بیش از ۷۰ درصد جوانان ایرانی آن را حداقل سه بار در هفته تکرار میکنند.
۴۲ درصد تالابهای ایران خشک شدهاند و برخی، مثل گاوخونی، با خشکی ۹۹ درصدی عملاً دیگر وجود ندارند. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، صراحتاً اعلام میکند که نه تنها بودجه کافی برای نجات این اکوسیستمهای حیاتی وجود ندارد، بلکه آنچه امروز با عنوان «احیای تالاب» اجرا میشود، در بهترین حالت تلاش برای چسباندن وصله بر زخمهای عمیق و تاریخی است. او هشدار میدهد که تالابِ بیآب، نهتنها دیگر کارکرد مثبتی ندارد، بلکه خودش به منبع تهدیدی برای سلامت، امنیت و اقتصاد کشور تبدیل شده است.
۶۰ درصد ایرانیاند، ۴۰ درصد اتباع. ۷۶ درصدشان بهدلیل فقر یا اعتیاد والدین مجبور به کار شدهاند. نیمی از آنها از تحصیل بازماندهاند و یکپنجم با سوءتغذیه دستوپنجه نرم میکنند. اینها آمار نیستند؛ روایت زندگی کودکانیاند که در سایه سیاستزدگی و ناهماهنگی نهادها، قربانی چرخهای معیوب شدهاند. چرخهای که در آن، طرحها میآیند و میروند، اما کودکان کار میمانند؛ تنها، خاموش، و بیپناه.
بسیاری از کانالهای سنتی و نیمهمدرن آبرسانی در روستاهای گیلان به دلیل انباشت گلولای و زباله دچار انسداد و آلودگی شدهاند. این بحران، عملکرد کشاورزی و تولید برنج را تهدید می کند.
مسئول کلینیک بازپروری حیاتوحش پردیسان گفت: نظر قطعی در مورد اینکه توله خرس گم شده در پارک پردیسان ربوده شده یا فرار کرده، قابل اظهار نیست.
آخرین گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تحولات جمعیتی، تصویری نگرانکننده از آینده ایران ترسیم میکند؛ کشوری که در حال عبور از پنجره جمعیتی، با سرعت به سمت سالخوردگی، کاهش زادآوری و بحران نیروی کار پیش میرود. با کاهش نرخ باروری به ۱.۶۵ فرزند و هشدار درباره رسیدن به رشد جمعیتی صفر تا سال ۱۴۰۹، سیاستگذاران همچنان به نسخههایی سیاسی و سنتی متوسل شدهاند؛ بیتوجه به ریشههای واقعی بحران از جمله بیکاری، مهاجرت، تورم، مسکن و تحولات سبک زندگی نسل جوان.