رکنا، دکتر مریم سامانی، روانشناس بالینی و متخصص تحلیل رفتارهای جنایی، به بررسی ابعاد پیچیده قتلهای همراه با سرقت پرداخت؛ پدیدهای چندعاملی که برخاسته از تعامل مخرب اختلالات شخصیتی، فقدان تنظیم هیجانی، تجربیات آسیبزای کودکی و تاثیرات محیطی است. او با اشاره به یافتههای علوم اعصاب و آمارهای رسمی، تأکید میکند که تحلیل دقیق روانی مجرمان میتواند گام مهمی در پیشگیری، شناسایی و کاهش جرایم خشونتآمیز باشد.
در حالیکه دو غول تاکسی اینترنتی کشور بخش بزرگی از حملونقل شهری را در اختیار دارند، بررسی صلاحیت روانی و رفتاری رانندگان همچنان در سایه استعلام ساده سوءپیشینه باقی مانده است. اما آیا استعلام کیفری میتواند تضمینی برای امنیت روانی مسافر باشد؟ بیتوجهی به این موضوع، آن هم در مقیاسی چندمیلیونی، میتواند تبعاتی جبرانناپذیر برای اعتماد عمومی و امنیت اجتماعی به همراه داشته باشد.
رشد اقتصادی ۲.۵ درصد، شاید عددی کوچک باشد، اما پیامدهای بزرگی دارد. اقتصاد متوقف، سرمایه گذاری ایست کرده و هزینهها سر به فلک کشیده و درآمدها ثابت مانده؛ این ترکیب مرگ تدریجی رفاه و آرامش طبقه متوسط این قشر حیاتی جامعه را رقم زده است.
در حالیکه پلتفرمهای حملونقل اینترنتی و سامانههای شهری هر روز گستردهتر میشوند، غفلت از پایش سلامت روان رانندگان، همچون بمبی ساکت در حال تیکتاک است. وقت آن رسیده که قانونگذاران، وزارت کشور، شهرداریها و شرکتهای خصوصی مسئولیت خود را در برابر امنیت روانی و جانی مردم جدی بگیرند.
الهه حسیننژاد مرد، این جنایت، زنگ بیدارباشیست برای همه ما؛ نظام آموزشی، دولت، دستگاه قضایی، رسانهها و خانوادهها. ما نیازمند آموزش عمومی درباره خشونت جنسی، سواد جنسی، مرزهای روانی، اختلالات رفتاری و مسئولیت اجتماعی هستیم. مجرمان جنسی نباید تا لحظهی قتل، بیصدا در دل جامعه حرکت کنند و زنان نباید برای زنده ماندن، به سکوت پناه ببرند.
دکتر مهدی زارع، استاد زمینشناسی، هشدار میدهد: ایران با بحران کمآبی، نابودی اکوسیستمها و انقراض گونههای بومی در پی گرم شدن زمین مواجه است و اگر تدابیر فوری و گسترده اتخاذ نشود، ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال آینده فروپاشی بومسامانههای کشور اجتنابناپذیر خواهد بود.
افزایش چشمگیر کیفقاپی، سرقت موبایل و خشونتهای خیابانی تا حد قتل و جنایت در شهرهای بزرگ ایران، بازتابی از بحرانهای عمیقتر اقتصادی و روانی است. کارشناسان جامعهشناسی و روانشناسی، این بحران را نتیجه بیگانگی اجتماعی، نابرابری اقتصادی و فروپاشی سلامت روان جمعی میدانند که بدون راهکارهای کلان و میانرشتهای، امنیت و آرامش جامعه را تهدید میکند.
یک هفته است یک توله خرس در فضای وسیع ۳۰۰ هکتاری پارک پردیسان گم شده و با توجه به نزدیکی این بوستان به اتوبانهای پرتردد تهران، جان حیوان و امنیت شهروندان در خطر است. یعنی سازمان حفاظت محیط زیست حتی از کمترین امکانات تخصصی مانند سگهای جستجوی حیات وحش محروم است؛ نادیدهگرفتن این بحران میتواند به فاجعهای غیرقابل جبران منجر شود.
رکنا، قتل الهه حسیننژاد فقط یک جنایت شخصی نبود؛ این حادثه هشداری جدی درباره وضعیت نابسامان ناوگان حملونقل شهری تهران است. رانندهای که جان الهه را گرفت، نه تهرانی بود، نه راننده رسمی و شناختهشده، بلکه یکی از هزاران مهاجری بود که برای تامین معاش و درآمد، از شهرستانها به پایتخت آمدهاند. این وضعیت نشان میدهد که رهاشدگی و نبود نظارت مؤثر بر تاکسیرانی و مسافرکشهای شخصی، بستر مناسبی برای شکلگیری جرایم ناامنکننده شهروندان فراهم کرده است. مرتضی کیارسی- پژوهشگر اجتماعی به رکنا گفت:دولت، در برابر تأمین امنیت شهروندان مسئول است.
قتل تلخ الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای که تنها میخواست از محل کار به خانه بازگردد، بار دیگر واقعیتی دردناک را پیش چشم جامعه نهاد؛ ناامنی ساختاری در حملونقل شهری تهران. الهه قربانی مسافرکشی شد که هیچ نهاد رسمی او را نمیشناخت؛ نه شهرداری، نه تاکسیرانی، نه پلیس. اینبار فقط یک قاتل محاکمه نمیشود؛ مجموعهای از نهادهای مسئول در نظارت، ساماندهی و ایمنی حملونقل شهری نیز باید پاسخگو باشند. وقتی خیابانها به جولانگاه رانندگان ناشناس تبدیل شده و سازوکار قانونی بازدارنده وجود ندارد، امنیت نهتنها تهدید، بلکه قربانی میشود.