در حالی که جمعیت جهان از مرز ۸ میلیارد نفر گذشته و کشورهای پرجمعیتتری چون هند و چین درگیر کنترل رشد جمعیتاند، ایران با بحرانی از جنس دیگر دستوپنجه نرم میکند: نرخ زاد و ولد به زیر سطح جایگزینی رسیده، جمعیت جوان در حال کاهش است و پیری، به تهدیدی جدی برای آینده تبدیل شده. این گزارش نگاهی دارد به تازهترین آمار جهانی، تجربه کشورهایی با وضعیت مشابه، و ظرفیت واقعی ایران برای یک جمعیت «سالم» و پایدار.
در میان اخبار هراسانگیز از گرمایش زمین و نشستهای بیحاصل سیاستمداران، کمتر کسی به نقش خودش در این فاجعه جهانی فکر میکند. اما حقیقت این است که بحران اقلیمی نه فقط از کارخانههای دودزا، که از اتاقخوابهای ما، کولرهای گازیمان و سبد خرید آنلاینمان تغذیه میشود. ما تنها مصرفکننده نیستیم؛ ما بخشی از ماشینی هستیم که زمین را گرمتر، آلودهتر و نابرابرتر میکند. اما اگر مقصریم، شاید هنوز قهرمان هم بشویم.
رکنا، ایران به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای جهان تبدیل شده است. دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران، در گفتوگو با رکنا از بیعملی دولت، نگاه امنیتی به مسئله اقلیم، و ناتوانی ساختاری سازمان محیط زیست پرده می گوید. او تأکید میکند که ایران بدون پیوستن به معاهده پاریس و بدون ارادهای سیاسی برای عبور از اقتصاد نفتی، نهتنها در مهار بحران اقلیمی ناکام است، بلکه به سمت فاجعهای زیستمحیطی گام برمیدارد.
رکنا، باز هم یک خبر کوتاه و تکراری اما تکاندهنده: مرگ کارگری دیگر زیر آوار بیکفایتی و بیتوجهی. امیر خسروی، کارگر معدن «شهید نیلچیان» در چهارمحال و بختیاری، قربانی تازهای شد از سلسله فجایعی که سالهاست در سکوت و بیعملی تکرار میشود. عباس قادریپور، کارشناس ایمنی معدن، در گفتوگویی بیپرده از تکنولوژی ۶۰ سال پیش، گازسنجهای زنگزده، تهویههای غیرفعال، و حذف رانتی مشاوران ایمنی پرده برمیدارد و هشدار میدهد: «معدن زغالسنگ تا وقتی با قانون و تکنولوژی بهروز نشود، نه محل کار، بلکه میدان مین است.»
در طول ۱۲۵ سال گذشته، جنگها و درگیریهای نظامی با بیش از ۱۳۰ تا ۲۳۰ میلیون قربانی، مرگبارتر از تمام زلزلهها، سونامیها، سیلها و خشکسالیهای ثبتشده در تاریخ بودهاند. بر پایه تحلیل دکتر مهدی زارع، استاد زمینشناسی، در همین بازه زمانی، سوانح طبیعی مجموعاً حدود ۹۵ میلیون قربانی داشتهاند، که بخش عمدهی آن ناشی از قحطیهاییست که خود نیز ریشه در جنگ، سرکوب و سوءمدیریت انسانی دارند. این آمار نشان میدهد فاجعهبارترین بحرانهای بشر، بیش از آنکه از دل طبیعت برخیزند، ساخته دست انسان بودهاند.
تهران دیگر زیر گردوغبار دفن نمیشود، در آن خفه میشود. تابستان ۱۴۰۴ هم مثل سالهای گذشته، نفس پایتخت را ذرات معلق بریدهاند، اما آنچه بیش از آلودگی هوا آزاردهنده است، شکل عجیب مدیریتیست: نهادهایی که باید برای مقابله با این بحران پیشقدم باشند، تنها تماشاگرند؛ هشدار میدهند، اما کاری نمیکنند. در حالی که سلامت مردم در گرو تصمیمهای فوری و اقدامهای واقعیست، گویا فقط یک کار بلد هستند: گفتن آنچه مردم پیش از آن با ریههایشان فهمیدهاند.
در حالی که سازمان حفاظت محیط زیست از مشاهده همزمان پنج یوز آسیایی در پارک ملی توران خبر داده، برخی کارشناسان احتمال دادهاند که این گروه ممکن است همان خانواده معروف «مهشاد» باشد؛ مادهی یوزی که سال گذشته همراه با چهار تولهاش ثبت شده بود. با وجود کیفیت پایین تصاویر و فاصله زیاد از محل رؤیت، این فرضیه که مهشاد و فرزندانش از زمستان گذشته تاکنون زنده ماندهاند، امید تازهای برای بقای یوز آسیایی در ایران ایجاد کرده است.
در کشوری که خشکسالی و آلودگی، نفس زمین و آسمان را بریدهاند، سازمان حفاظت محیطزیست به تماشا نشسته است. از یوز آسیایی تا فک خزری، از دریاچه ارومیه تا هورالعظیم، از جنگلهای در حال سوختن تا تالابهای بیجان، ایران زیستمحیطی در حال مرگ است. اما این نهادِ پرادعا، به جای کنشگری، تبدیل به دکور بیجان جلسات دولتی شده است. خانم شینا انصاری، مردم از شعار خستهاند؛ چرا سازمان شما فقط نگاه میکند؟
رکنا، تابستان پنجماهه شده در ایران و افزایش بیسابقه دما در کنار کاهش شدید منابع آب، کشور را به بحران ورشکستگی آبی کشانده است؛ بحرانی که با خشکسالی گسترده نیمی از سرزمین، کاهش ذخایر سدها و آبخوانها و بیتوجهی به مفهوم راهبردی «آب مجازی» در تولید و صادرات محصولات آببر، امنیت زیستی و اقتصادی ایران را بهشدت تهدید میکند و نیازمند بازنگری فوری در سیاستهای مدیریت منابع آب است.
در روزهایی که نقشه آلودگی هوای ایران به رنگ قرمز در آمده، استانهای غربی کشور با بحرانی بیسابقه در کیفیت هوا مواجهاند؛ بحرانی که شاخص آلودگی در برخی شهرها را به عدد ۵۰۰ رسانده، یعنی حداکثر میزان ممکن در استاندارد جهانی. قصرشیرین، سرپلذهاب، پاوه، کرمانشاه و اسلامآباد غرب عملاً در شرایطی قرار دارند که از نظر زیستی با مناطق جنگزدهی شیمیایی مقایسه میشوند.