در تهران امروز، دیگر یک حقوق برای زندگی کافی نیست. زوجهای شاغل برای تأمین یک واحد مسکونی متوسط، ناچارند حقوق زن و مرد را روی هم بگذارند؛ و حتی پس از این جمعبندی، نصف درآمد مشترک آنها تنها صرف اجاره خانه میشود. نتیجه این فشار اقتصادی، حذف فرصتهای پسانداز، کاهش کیفیت زندگی و محدود شدن امکان فرزندآوری است. آمار رسمی میگوید ۵۷ درصد درآمد تهرانی ها صرف مسکن میشود، اما واقعیت میدانی نشان میدهد که برای طبقه متوسط، این نسبت بسیار بیشتر و تلختر است.
به گفته نماینده سابق مجلس ، نتایج یک نظرسنجی از هزار نفر با تحصیلات کارشناسی و بالاتر نشان میدهد اکثریت پاسخدهندگان چشمانداز اقتصادی کشور را منفی ارزیابی کردهاند؛ بهطوریکه ۹۱ درصد کاهش قدرت خرید، ۸۰ درصد افزایش فرار سرمایه و ۷۶ درصد تشدید روند مهاجرت را محتمل دانستهاند.
رکنا، انتشار اظهارنظر اخیر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه، درباره «میوههای در دست مردم و بوی کباب در پارکها»، موجی از بحث در فضای مجازی به راه انداخت. اما آنچه در نگاه اول تصویری از رفاه عمومی به نظر میرسد، در آینه علم اقتصاد معنای دیگری پیدا میکند. جامعهای گرفتار تورم افسارگسیخته، شکاف طبقاتی عمیق و مصرفگرایی نمایشی، که خریدهای کوچک و لوکس را به مُسکن روانی تبدیل کرده است یعنی اثر رژ لب بر اقتصاد.
در حالی که رئیسجمهور بار دیگر از آمادگی دولت برای شنیدن و اجرای طرحهای کارشناسی سخن میگوید کارشناسان انرژی معتقدند این سخنان بیش از آنکه ارادهای واقعی برای اصلاح باشد، مصرف تبلیغاتی دارد. دکتر سیدهاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای انرژی ایران، در گفتوگو با رکنا هشدار میدهد که بحران آب و انرژی کشور امروز به مرحله ورشکستگی رسیده است.به گفته او، طرحهای کارشناسی که شخصاً به معاون اول رئیس جمهور ارائه شدهاند، بیپاسخ مانده و وزارتخانهها، به ویژه وزارت نیرو، هیچ تمایلی به استفاده از ایدههای بیرونی ندارند.
پژمان بازغی،رییس انجمن بازیگران سینمای ایران ، در روز سینما با انتقاد از ساختار اقتصاد سینما تأکید میکند که تا وقتی شغل بازیگری در قوانین کشور تعریف رسمی و روشن نداشته باشد، هیچ امنیت شغلیای برای سینماگران به وجود نخواهد آمد. او معتقد است دوگانگی نظارت وزارت ارشاد و وزارت کار تنها باعث سردرگمی شده و راه پیشرفت سینما ایجاد سندیکاهای مستقل و قدرتمند است؛ سندیکاهایی که بتوانند همانند نمونههای جهانی دستمزدها را تعیین کنند، از حقوق صنفی دفاع کند و بیکاری ها در سینما را سامان دهد.
رکنا، نسلهایی که روزی زمینهای آبادان و خوزستان را آباد میکردند و ثروت نخلستانها و باغهای مرکباتشان زندگی خانوادگی را تامین میکرد، امروز خودشان کارگران فصلیاند. شوری بیسابقه آب، از بین رفتن دام و محصولات کشاورزی و کاهش شدید برداشت خرما، هزاران خانواده را به آستانه نابودی معیشتی کشانده است و کودکانشان با نداشتن حتی لوازم مدرسه دست و پنجه نرم میکنند.
رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفت و گو با رکنا گفت: بیش از نیمی از فعالان سینمای ایران در یک تا دو سال اخیر بیکار یا نیمهبیکار بودهاند؛ ۶۰ درصد آنها مرد و زنان به دلیل تبعیض و محدودیت نقشها آسیب بیشتری دیدهاند.ایجاد یک صندوق پایدار ملی سینما ضروری است؛ نه بهعنوان صدقه، بلکه بهعنوان حق قانونی سینماگران.
رکنا، آبادان دیگر بوی خرما نمیدهد؛ نخلستانهایی که روزگاری مایه هویت و معیشت جنوب بودند، حالا یکییکی زیر تیغ شوری آب خم میشوند و میمیرند. شوری آب در برخی ایستگاهها به اندازه آب دریا رسیده و برداشت خرما از ۱۲۰ هزار تن به ۶۲ هزار تن سقوط کرده است؛ فاجعهای که تنها در یک فصل، ۲۸۰۰ میلیارد تومان خسارت مستقیم برجای گذاشته و هزاران خانواده را در فقر فرو برده است.
رکنا: امیر رفیعی از بینظمی، وعدههای توخالی و پرداختهای سلیقهای شهرداری تهران در جبران خسارات جنگ اخیر انتقاد کرد.
رکنا، 76 روز از حمله موشکی به آستانه اشرفیه میگذرد؛ شهری که صدها خانهاش ویران یا نیمهویران باقی مانده است. در حالیکه شهرداری تهران بازسازی بخشی از خانههای آسیبدیده پایتخت را آغاز کرده، بسیاری از خانوادهها در شهرستانها همچنان بیسرپناه و بیپاسخ ماندهاند. علی شفیعی ثابت، گریمور سینما که خانهاش در این حمله نابود شد، روایت میکند: «نه ستاد بحران، نه استانداری و نه وزارتخانهها هیچ اقدامی برای ما نکردند. همه هزینهها بر دوش خودمان بود و تنها دوستان هنریام یاری کردند.»