دشت آزادگان در خوزستان وارد وضعیت قهوه ای شد! / نشانه‌ فروپاشی سیاست‌های محیط‌زیستی در جنوب ایران / زندگی در وضعیت اضطرار دائمی
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ۱۴ شهر خوزستان در نخستین روزهای آبان، رسماً وارد محدوده‌ی خطر شدند. شاخص آلودگی هوا در دشت آزادگان به عدد ۳۱۰ میکروگرم بر مترمکعب رسیده؛ یعنی دقیقاً در محدوده‌ی «قهوه‌ای»،بالاترین سطح هشدار که وضعیت «خطرناک» نام دارد. عددی که از مرز هشدارهای زیست‌محیطی گذشته و عملاً به مرز تهدید سلامت عمومی رسیده است.

بر اساس اعلام مرکز پایش کیفی هوای کشور، ۱۴ شهر خوزستان از جمله اهواز، سوسنگرد، آبادان، ماهشهر، شادگان، و دزفول در وضعیت‌های «قرمز»، «نارنجی» و «قهوه‌ای» قرار دارند. تصاویری که از صبح دوشنبه در شبکه‌های محلی دست‌به‌دست شد، آسمانی را نشان می‌داد که دیگر آبی نیست؛ نه حتی خاکستری، بلکه قهوه‌ای تیره، با دید افقی کمتر از چندصد متر.

ریه‌هایی در محاصره خاک و ریزگرد

آنچه در خوزستان جریان دارد، فقط یک پدیده‌ی اقلیمی نیست، بلکه نشانه‌ی فروپاشی سیاست‌های محیط‌زیستی در جنوب ایران است. منشأ گردوغبارها، هم داخلی است و هم خارجی؛ بیابان‌های خشک‌شده‌ی عراق و سوریه در کنار زمین‌های رهاشده و تالاب‌های خشک‌شده‌ی ایران، مرز میان «منشأ» و «پیامد» را از بین برده‌اند.

در تمام سال‌های گذشته، دولت‌ها برنامه‌هایی چون «احیای تالاب هورالعظیم»، «کاشت کمربند سبز»، و «مدیریت ریزگردهای فرامرزی» را وعده داده‌اند. اما خروجی این طرح‌ها، چیزی جز کاغذهای بایگانی‌شده در استانداری‌ها نبوده است.

تالاب هورالعظیم، که روزی به‌عنوان سپر طبیعی خوزستان عمل می‌کرد، اکنون بخش‌هایی از آن خشک یا آلوده به نفت است. صنایع نفتی و پتروشیمی در اطراف اهواز، بدون نصب سامانه‌های پایش آلاینده، به انتشار گازهای سمی ادامه می‌دهند. در همان حال، بودجه‌ی سازمان حفاظت محیط‌زیست در سال ۱۴۰۴ کمتر از یک‌پنجم نیاز کارشناسان برآورد شده است.

این یعنی سیاست‌های زیست‌محیطی در ایران، هنوز در سطح شعار باقی مانده‌اند. هیچ راهبرد الزام‌آور یا نظام پاسخ‌گویی مؤثری برای پایش و کنترل آلودگی وجود ندارد، و استانداران عملاً نقش سخنگوی بحران را دارند، نه مدیر بحران.

زندگی در وضعیت اضطرار دائمی

مدارس در اهواز، دشت آزادگان و آبادان تعطیل شدند. پروازها لغو و اورژانس‌های بیمارستانی شلوغ‌تر از همیشه‌اند. اما بحران هوا فقط یک روز یا یک فصل نیست؛ در خوزستان، زندگی در وضعیت اضطرار تبدیل به قاعده شده است. کودکان این استان با ماسک به مدرسه می‌روند، اگر اصلاً مدرسه‌ای باز باشد. سالمندان با تنگی نفس مزمن زندگی می‌کنند، و پزشکان از افزایش موارد آسم در میان کودکان خبر می‌دهند.

پرسش اصلی اینجاست که  در استانی که بیشترین سهم را از منابع نفتی کشور دارد، چرا مردم باید با هوایی تنفس کنند که از استاندارد جهانی چهار تا پنج برابر آلوده‌تر است؟ خوزستان، استانی ثروتمند و زخمی، اکنون درگیر یکی از مزمن‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی ایران است و مردم که میان خاک و دود، هنوز امید به زندگی را تمرین می‌کنند.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی