الهه حسیننژاد مرد، این جنایت، زنگ بیدارباشیست برای همه ما؛ نظام آموزشی، دولت، دستگاه قضایی، رسانهها و خانوادهها. ما نیازمند آموزش عمومی درباره خشونت جنسی، سواد جنسی، مرزهای روانی، اختلالات رفتاری و مسئولیت اجتماعی هستیم. مجرمان جنسی نباید تا لحظهی قتل، بیصدا در دل جامعه حرکت کنند و زنان نباید برای زنده ماندن، به سکوت پناه ببرند.
دکتر مهدی زارع، استاد زمینشناسی، هشدار میدهد: ایران با بحران کمآبی، نابودی اکوسیستمها و انقراض گونههای بومی در پی گرم شدن زمین مواجه است و اگر تدابیر فوری و گسترده اتخاذ نشود، ظرف ۲۰ تا ۳۰ سال آینده فروپاشی بومسامانههای کشور اجتنابناپذیر خواهد بود.
افزایش چشمگیر کیفقاپی، سرقت موبایل و خشونتهای خیابانی تا حد قتل و جنایت در شهرهای بزرگ ایران، بازتابی از بحرانهای عمیقتر اقتصادی و روانی است. کارشناسان جامعهشناسی و روانشناسی، این بحران را نتیجه بیگانگی اجتماعی، نابرابری اقتصادی و فروپاشی سلامت روان جمعی میدانند که بدون راهکارهای کلان و میانرشتهای، امنیت و آرامش جامعه را تهدید میکند.
یک هفته است یک توله خرس در فضای وسیع ۳۰۰ هکتاری پارک پردیسان گم شده و با توجه به نزدیکی این بوستان به اتوبانهای پرتردد تهران، جان حیوان و امنیت شهروندان در خطر است. یعنی سازمان حفاظت محیط زیست حتی از کمترین امکانات تخصصی مانند سگهای جستجوی حیات وحش محروم است؛ نادیدهگرفتن این بحران میتواند به فاجعهای غیرقابل جبران منجر شود.
رکنا، قتل الهه حسیننژاد فقط یک جنایت شخصی نبود؛ این حادثه هشداری جدی درباره وضعیت نابسامان ناوگان حملونقل شهری تهران است. رانندهای که جان الهه را گرفت، نه تهرانی بود، نه راننده رسمی و شناختهشده، بلکه یکی از هزاران مهاجری بود که برای تامین معاش و درآمد، از شهرستانها به پایتخت آمدهاند. این وضعیت نشان میدهد که رهاشدگی و نبود نظارت مؤثر بر تاکسیرانی و مسافرکشهای شخصی، بستر مناسبی برای شکلگیری جرایم ناامنکننده شهروندان فراهم کرده است. مرتضی کیارسی- پژوهشگر اجتماعی به رکنا گفت:دولت، در برابر تأمین امنیت شهروندان مسئول است.
قتل تلخ الهه حسیننژاد، دختر ۲۴ سالهای که تنها میخواست از محل کار به خانه بازگردد، بار دیگر واقعیتی دردناک را پیش چشم جامعه نهاد؛ ناامنی ساختاری در حملونقل شهری تهران. الهه قربانی مسافرکشی شد که هیچ نهاد رسمی او را نمیشناخت؛ نه شهرداری، نه تاکسیرانی، نه پلیس. اینبار فقط یک قاتل محاکمه نمیشود؛ مجموعهای از نهادهای مسئول در نظارت، ساماندهی و ایمنی حملونقل شهری نیز باید پاسخگو باشند. وقتی خیابانها به جولانگاه رانندگان ناشناس تبدیل شده و سازوکار قانونی بازدارنده وجود ندارد، امنیت نهتنها تهدید، بلکه قربانی میشود.
پنج روز از ناپدید شدن توله خرس قهوهای در پارک پردیسان تهران میگذرد؛ بوستانی ۳۰۰ هکتاری که مرکزیت سازمان حفاظت محیط زیست کشور است. حیوانی که هنوز به تغذیه مادر وابسته و توان بقا در طبیعت را ندارد، در محیطی محدود و تحت نظارت سازمان، به کلی ناپدید شده است. با این حال، نه تنها هیچ نشانهای از وی یافت نشده، بلکه روند و روشهای جستوجو در پردیسان با ابهامات و نقصهای جدی مواجه است؛ از نبود نقشه عملیاتی مشخص و تجهیزات تخصصی مانند سگهای ردیاب حیاتوحش و پهپادهای حرارتی تا عدم اطلاعرسانی شفاف و فراخوان عمومی برای مشارکت مردم.
امروز سالروز تأسیس شهرداری تهران است؛ نهادی که متولی ساماندهی پایتخت شده اما هنوز چالشهای بزرگ شهری، از ترافیک و آلودگی هوا تا کمبود فضای سبز و مدیریت ناکارآمد زباله، سایه سنگینی بر سر آن دارد. در این روز ،سید رضا حسینی لاهیجی، استاد دانشگاه و کارشناس مدیریت شهری، از واقعیتهای مدیریت شهری تهران و راهکارهای نجات پایتخت گفت.
رکنا،صبح پنجشنبه است و جوانی با دوچرخهاش در خیابان فلسطین تهران میان بوق موتوریها و فریاد رانندهها جاخالی میدهد. شهری که بیلبوردهایش شعار «حملونقل پاک» میدهند، اما خیابانهایش حتی یک مسیر امن برای رکابزدن ندارند. تنها مسیر دوچرخهسواریِ پرادعای تهران، بین پارک پردیسان و نهجالبلاغه، بیشتر به تفرجگاه میماند تا راهی برای عبور روزمره. در شهری که همهچیز برای خودرو و موتورسیکلت طراحی شده، دوچرخهسواری نه فقط دشوار، بلکه نوعی مقاومت مدنی است؛ مقاومتی خاموش در برابر خیابانهایی که علیه زندگی و علیه انسان ایستادهاند.
در یک روز داغ بهاری، دو نقطه حیاتی از طبیعت ایران در آتش سوختند. پارک ملی گلستان در شمالشرق و ارتفاعات دالاهو در غرب کشور. یکی مأمن گونههای کمیاب حیاتوحش، دیگری پناهگاه هزاران بلوط کهنسال. آتشسوزیهایی که تنها درختان را خاکستر نکردند، بلکه نشان دادند چگونه مدیریت منابع طبیعی ما در برابر تهدیدهای همیشگی، هنوز هم بیبرنامه، کمتجهیزات و ناهماهنگ عمل میکند. چرا هر سال، با وجود تکرار خطر، همچنان غافلگیر میشویم؟