جنگ شناختی ، سنگر سازی ذهنی

به گزارش رکنا، جنگ شناختی نقطه تلاقی سه محور ۱- روانشناسی سایبری ۲- تاثیر گذاری سایبری ۳- نظامی سازی علوم اعصاب است 

در این مسیر قدرت نرم که شامل فرهنگ ، ارزش سیاسی و سیاست خارجی است از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که حیطه  عملکرد جنگ شناختی در منطقه خاکستری ( فضای داخلی ) می باشد. در این نبرد دشمنان به سمت مشروعیت زدایی، اعتبار زدایی ، اعتماد زدایی و قداست زدایی هستند نتیجه طبیعی این فراراهبرد دشمن نا امید سازی و نا کار آمد نمایی می باشد چرا که رویگردانی اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی هدف نهایی ۴۵ سال اخیر دشمنان مغز افزارخارجی ،جنگ هیبریدی است، حاکمیت هوشمند پلتفرمی با پیوست دانش اَبری و کاربست یادگیری عمیق و تحلیل داده ها از طریق پردازش زبان های طبیعی حکمرانی جدیدی را به رخ همگان کشید.

در این میان سکو های خبری با قابلیت های یادگیری ، پیش بینی ، مدیریت دانش شبکه ای و تصمیم سازی رویکرد توصیه گرایانه به ظاهر مشفقانه را به مخاطبان تحمیل و تلقین می کنند. بازیگران و ذینفعان این میدان لایه سازمانی ( هسته ) ، لایه میانی(مخاطبان) و لایه بیرونی ( پایش گران) هستند که لایه  پایش گران مهم ترین بازیگر جنگ شناختی و هیبریدی است در حالی که مهم ترین ذینفع لایه مخاطبان می باشند وظیفه و آرمان لایه سازمانی ایجاد ارتباط عقلانی و منطقی بین بازیگر و مخاطب است. در جنگ شناختی میدان نبرد احساسات و سلاح اصلی ،اطلاعات است. از یاد نبریم که عملکرد  جریان سازی رسانه ای بر روی فضای مجازی میباشد که به دنبال دستکاری و تغییر هنجار های مخاطبان است . تا از طریق شکاف دیجیتالی پیامد های اجتماعی و اقتصادی را متناسب با الگوی مد نظر مهاجمان طراحی کند. پیش بینی رفتار آینده مخاطبان از طریق تحلیل الگوی ۶۰ نقطه ای صورت جهت شناسایی چهره و تشخیص احساسات مسیر پروژه های پُر مخاطب ساز را رهگیری می کند. بردار سازی داده های متنی ( کلمات، جملات ، پاراگراف) به شکل اعداد و بردار قابل تحلیل الگوریتم های کنشگران اجتماعی و اقتصادی را ارائه می دهد تا از این طریق فرهنگ راستی آزمایی و راهبرد های صحیح و بومی جامعه مخاطب را مهار ، کنترل و مدیریت کند .نفوذ درساختار فکری ، بی ثباتی در مدیریت ادارک و بی اعتمادی در باور و ارزش میدان عملکرد جدید جنگ شناختی است .متقاعد سازی به همراه  اقناع محوری ، زیست اجتماعی و بلوغ دیجیتال مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهد تا از طریق الگو های جدید آموزه های سکو محوری را به روزرسانی کند و در نهایت احساسات مثبت ، منفی و خنثی را مانند مغز فرماندهی کند .

محمد رضا طورانی فوق دکتری رسانه های اجتماعی