با گذشت سالها از آخرین بهروزرسانی دهکبندی اقتصادی، بسیاری از خانوارهای پیشتر مرفه به طبقه متوسط و حتی کمدرآمد سقوط کردهاند اما دهکبندی اقتصادی مورد استفاده در سیاستگذاریها همچنان بر مبنای دادهها و شاخصهای قدیمی و بهروز نشده باقی مانده است. این موضوع باعث شده تا سیاستهای حذف یارانه از دهکهای بالاتر، بهویژه دهکهای ۸، ۹ و ۱۰، که ظاهراً باید برخوردار باشند، به درستی اجرا نشود.
رکنا،یک مقام عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی اعلام کرده که «تا پایان امسال ۱۵ هزار مگاوات برق تجدیدپذیر با استفاده از تسهیلات این صندوق در کشور ایجاد خواهد شد.» ولی آیا زیرساختهای فرسوده، اتلاف بالای شبکه انتقال و رشد افسارگسیخته مصرف، اجازه میدهند این ظرفیت واقعاً حس شود؟
وقتی سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ایران هنوز به یک درصد هم نمیرسد، معنایش این است که بحران نه پشت در، بلکه وسط خانه ایستاده است. سدهای خشکیده، برقهای خاموش و روشن، گاز کم و آسمان خاکستری، همه در کشوری که خورشید و بادش بیکار ماندهاند، تصویر آینده را واضح کردهاند: سرزمینی که منابعش ته میکشد، زمینش ترک میخورد و مردمش یا کوچ میکنند یا زیر سقف دود نفس میکشند.
نیکنژاد معتقد است برای آمادهسازی نوجوانان به همکاری و کار تیمی در آینده، برگزاری اردوها و برنامههای مشترک دختران و پسران در مدارس ضروری است تا آنها بتوانند تعامل طبیعی و سالم بین جنسیتها را تجربه کنند و مهارتهای لازم برای زندگی اجتماعی و کاری را بیاموزند.
رکنا، با وجود تعطیلی ادارات دولتی در هفته گذشته بهنام صرفهجویی انرژی، دکتر هاشم اورعی، استاد دانشگاه شریف، این تصمیم را «مسکن موقت برای سرطان مزمن انرژی» میخواند؛ او با استناد به آمار و تجربه، این تعطیلیها را ناکارآمد، زیانبار برای اقتصاد، تشدیدکننده بحران مصرف سوخت، و حاصل گزارشهای نادرست وزارت نیرو میداند که به جای اصلاح ساختار مصرف، دولت را به تصمیمهای شتابزده و بیاثر سوق دادهاند.
امروز، خبرنگار اجتماعی بودن صرفاً روایتگر بودن نیست. در عصر تغییرات پرشتاب رسانهای، در زمانهای که نسلهای تازه با زبان، ادبیات، ابزار و حساسیتهای متفاوتی به جهان مینگرند، خبرنگار اجتماعی باید چیزی فراتر از راوی باشد؛ باید مفسر، کنشگر و آموزگار مطالبهگری باشد.
رکنا، نرخ تورم مواد غذایی از ۲۳.۸ درصد در شهریور ۱۴۰۳ به ۴۷.۴ درصد در تیرماه ۱۴۰۴ رسیده است؛ یعنی در کمتر از یک سال، هزینه خوراک خانوارها تقریباً دو برابر شده است. این جهش بیسابقه، زنگ خطر جدی برای معیشت، سلامت و امنیت اجتماعی در کشور است.
مهدی زارع، استاد زمینشناسی، هشدار میدهد که برداشت گسترده و غیرمسئولانه آبهای زیرزمینی در تهران و حومه، فشار سازندهای زمینشناسی را کاهش داده و باعث افزایش غیرمعمول زلزلههای سطحی و کمعمق شده است؛ پدیدهای که نه تنها تهران را به یک منطقه لرزهخیز پرخطر بدل کرده، بلکه احتمال وقوع زلزلههای بزرگ و مخرب در آیندهای نزدیک را به شدت افزایش داده است. او از فروپاشی زیرساختها و نشست زمین به عنوان پیامدهای فاجعهبار این روند یاد میکند و از مسئولان میخواهد هر چه سریعتر برای مدیریت بحران وارد عمل شوند.
در حالیکه شمار قربانیان میان محیطبانان رو به افزایش است و درگیریهای مستقیم با شکارچیان مسلح جان نیروهای خط مقدم حفاظت را تهدید میکند، سازمان حفاظت محیط زیست همچنان از تجهیز یگانها به ابزارهای نوین مانند پهپادهای شناسایی دور مانده است. فعالان و تشکلهای محیط زیستی بارها خواستار استفاده از پهپاد برای پایش مناطق حفاظتشده شدهاند، اما پاسخ موثر و کافی نگرفتند.نتیجه، تکرار خون و تسلیت است.
رکنا، بر اساس قوانین موضوعه کشور، سازمانها و وزارتخانههای مرتبط موظف به مدیریت و تأمین خدمات اضطراری پس از وقوع بحرانها هستند، اما در پی جنگ ۱۲ روزه اخیر، عملکرد نهادهای دولتی در حوزه امدادرسانی و بازسازی با تأخیر و کمبود منابع مواجه بوده است. در این میان، شهرداری تهران با بهرهگیری از منابع داخلی و فراتر رفتن از اختیارات قانونی خود، بخش قابل توجهی از بار سنگین حمایت از آسیبدیدگان را به دوش کشیده است، که ضرورت بازنگری جدی در ساختار اجرایی مدیریت بحران را مطرح میکند.