تنبل ها هم می توانند موفق باشند: چرا تنبلی شاید یک مشکل نباشد؟
رکنا: بازتعریفی از تنبلی: بسیاری از آنچه تنبلی میخوانیم، میتواند نشانه بحرانهای روانی یا عدم هماهنگی با ارزشهای واقعی زندگی باشد؛ با تمرکز بر اهداف حقیقی، از احساس گناه بهرهوری پایین بکاهید!
به گزارش رکنا، یک استاد فلسفه در دانشگاه آکسفورد با بررسی نوینی درباره مفهوم « تنبلی » باور رایج را به چالش کشیده و میگوید بسیاری از رفتارهایی که به «تنبلی» تعبیر میکنیم، میتواند نشاندهنده فشارهای روانی یا اجتماعی و همچنین تضاد با اولویتها و ارزشهای واقعی زندگی باشد.
بر اساس گزارشی از «اینک»، اگر شما نیز تا به حال به خود برچسب «تنبل» زدهاید، مطمئن باشید که تنها نیستید. بسیاری از افراد در طول روز زمان زیادی را صرف انجام کارهای کوچک و غیرضروری میکنند تا ظاهر بهرهور بودن خود را حفظ کنند. فضای اینترنت پر شده از سؤالاتی مانند: «آیا من تنبلم یا دچار خستگی روحی هستم؟» یا «آیا مشکل من تمرکز است؟» این مسئله به یکی از دغدغههای رایج در جوامع امروزی تبدیل شده است.
تنبلی؛ بازتاب بحرانی درونی یا خارجی
روانشناسان سالهاست که تأکید دارند چیزی که ما «تنبلی» مینامیم، غالباً نشاندهنده بحرانهای روانی یا شرایط سختی است که افراد تجربه میکنند. بهعنوان مثال، زمانی که از انجام یک تماس مهم یا نوشتن گزارش اجتناب میکنید، احتمالاً دلیل آن، ترس از شکست، خستگی عمیق، یا حتی نبود حمایت کافی است. به عبارتی، مشکل به ندرت به «ماهیت تنبل» شما بازمیگردد.
دِوین پرایس، استاد روانشناسی در دانشگاه لویولا، در مقالهای پیشنهاد کرده که مدیران به جای قضاوت درباره کارکنان، رفتار آنان را با کنجکاوی بررسی کنند. آن هِلِن پیترسن، روزنامهنگار آمریکایی، نیز در کتاب خود با عنوان «نمیتوانیم حتی…» به مسائلی مانند تأثیر انتظارات بالا و شرایط اقتصادی ناعادلانه اشاره میکند که باعث شده ظاهر «تنبلی» نسل جوان بیشتر به فرسودگی مرتبط باشد.
تعریف دوباره «تنبلی»
در این دیدگاه جدید، تنبلی دیگر یک ویژگی منفی تلقی نمیشود، بلکه نمایانگر مشکل یا مانعی خارجی است. اما کاتریِن دِوُلدِر، فیلسوف دانشگاه آکسفورد، پیشنهاد میکند که فراتر رفته و حتی تعریف خود از واژه «تنبلی» را مجدداً بررسی کنیم.
او معتقد است که بسیاری از اوقات، رفتارهایی که تنبلانه تلقی میشوند، دلیلی منطقی پشت خود دارند. مثلاً وقتی فردی به دلیل بیماری یا خستگی نمیتواند کاری انجام دهد، یا از انجام کارهای بیمعنا اجتناب میکند تا برای فکر کردن وقت داشته باشد، نمیتوان او را تنبل دانست. از منظر پژوهش او، تعریف اصلی تنبلی عبارت است از «کاهش تلاش بدون داشتن دلیل موجه».
ارزشها، راهی برای پایان دادن به تنبلی
تعدادی از متخصصان معتقدند بسیاری از رفتارهای تنبلانه به ظاهر، در بحرانهای بیرونی مانند اقتصاد ناعادلانه یا مسائل حلنشده روانی ریشه دارند. اما تغییرات اقتصادی یا راهحلهای طولانیمدت ممکن است زمانبر باشند. بنابراین، پیشنهاد میشود هر فرد بهصورت شخصی بررسی کند که آیا واقعاً رفتارش تنبلانه است یا نه.
دِوُلدِر توضیح میدهد که نگرش رایج، تأکید بیش از حد بر تلاش دائمی و زیاد است. اما نکته حائز اهمیت این است که آیا تلاشهای ما در راستای اهداف مهم ما قرار دارند یا خیر. به عبارتی، تلاش در جهت مناسب میتواند بسیار ارزشمندتر از تلاش بیهدف و بیمعنا باشد.
برای شما چه چیزی ارزشمندتر است؟
بسیاری از افراد احساس گناه میکنند که چرا همیشه مشغول کار نیستند، اما اولویتبندی ارزشهای واقعی زندگی میتواند این نگرانی را برطرف کند. اگر برای شما همراهی با خانواده، کمک به جامعه یا جستجو برای تجربههای معنادار مهم است، آنگاه تصمیمات شما نباید بهعنوان «تنبلی» دیده شوند، بلکه باید بهعنوان مدیریتی هوشمندانه بر منابع محدود زمانی و انرژی تلقی گردند.
دِوُلدِر معتقد است که در برخی موارد کمتر کار کردن، نهتنها نشانه تنبلی نیست، بلکه نوعی حکمت به حساب میآید. این دیدگاه به افراد کمک میکند که بهتر بتوانند میان خواستههای خود و انتظارات اجتماعی و حرفهای توازن برقرار کنند و دیگر بابت رفتارهایی که به ظاهر غیربهرهورانهاند اما برای سلامت روح و روان ضروری هستند، احساس گناه نکنند.
ارسال نظر