دختری هستم 21 ساله و دانشجو كه با شكست عشقی مواجه شدم. اوایل خواستار این رابطه نبودم ولی بخاطر اصرارهای بیش از حد طرف مقابلم و با شناختی كه از او داشتم و مورد تایید قرار گرفتنش از طرف دیگران در نهایت پذیرفتم و در مكان مقدسی با هم عهد بستیم برای همیشه با هم بمانیم ولی با گذشت زمان با خیانت مواجه شدم با این حال هنوز قادر به فراموش كردنش نیستم و نمیتوانم غیر از او به فرد دیگری فكر كنم. در حالی كه موقعیتهای زیاد دیگری دارم تا بتوانم او را فراموش كنم ولی باز هم نمیتوانم. در خانوادهام شرایط عاطفی خوبی هم مهیاست. راه حل چیست؟
خانوادهام رسم نامزدی ندارند. بدون آشنایی عقد كردیم. بعد از 2ماه تازه همدیگر را شناختیم و نپسندیدیم، چه فایده حالا نه راه رفت هست نه راه برگشت.
پسرم شاگرد درسخواني است و كلاس پنجم ابتدايي درس ميخواند. يكدفعه افت تحصيلي شديدي پيدا كرده است. با اين افت تحصيلي ناگهاني نميدانم بايد چكار كنم؟
6 ماه است كه حافظهام كم شده است، حرفهایم یادم میرود و فراموش میكنم هر چیزی را كجا گذاشتم. از نظر روحی ـ روانی بهم ریختهام و این مساله من را عصبی كرده است، نمیدانم دلیل فراموشیام به خاطر چیست؟
نسبت به حرف اطرافیانم حساس شده و احساس دلهره دارم. به شدت عصبی میشوم و كنترل خودم را از دست میدهم. چه راهكاری برای از بین بردن این احساس وجود دارد؟