«استاد» صدای زنانی است که مقابل تجاوز سکوت نمی‌کنند
تبلیغات

به گزارش رکنا، فیلم سینمایی «استاد» ساخته‌ عماد حسینی که در بخش سینما آنلاین فیلم نت اکران شده است یکی از جسورانه‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ایران است. حسینی پیش‌تر در فضای فیلم کوتاه تجربه‌های جدی داشت و خودش را به‌عنوان فیلمسازی علاقه‌مند به روایت‌های اجتماعی معرفی کرده بود.

«استاد» نخستین فیلم بلند اوست و همین شروع کار نشان می‌دهد که قصد دارد مستقیم سراغ موضوعاتی برود که معمولا سینمای ما از آن‌ها می‌ترسد.

فیلم، داستان دانشجویی به نام گلنوش را روایت می‌کند که برای گرفتن توصیه ‌نامه‌ تحصیلی به استادش مراجعه می‌کند. این موقعیت ساده به ‌سرعت به صحنه‌ سوءاستفاده و تعرض بدل می‌شود. عماد حسینی، با انتخاب هوشمندانه‌ یک لوکیشن واحد و محصور (آتلیه‌ استاد)، فضای فیلم را بسته و خفه نگه می‌دارد؛ درست شبیه موقعیتی که قربانی تجربه می‌کند. در این فضا، هر حرکت، هر نگاه و هر جمله‌ استاد، نه‌فقط نشانه‌ای از قدرت، بلکه نمایش عریان قلدری و سواستفاده از جایگاه است.

فیلم «استاد» بیش از هر چیز بر دوش بازی بازیگرانش استوار است. حسن معجونی در نقش استاد، با آرامش و لبخندهایی که هر لحظه تهدیدآمیزتر می‌شوند، چهره‌ای می‌سازد که هم می‌توان به او اعتماد کرد و هم از او وحشت داشت. او نماد مردانی است که در پوشش علم و فرهنگ، حریص‌ترین شکل قدرت را پنهان می‌کنند. حسن معجونی با ترکیبی از صلابت و وقاحت، چهره‌ای می‌سازد که به‌طرز ترسناکی واقعی به نظر می‌رسد.

او نه هیولاست و نه کاریکاتور، بلکه همان آدمی است که ممکن است در کلاس، در محیط کار یا در موقعیت‌های اجتماعی با او برخورد کنیم: ظاهرا روشنفکر، اما با درونی فاسد. در مقابل، هدیه حسینی‌نژاد در نقش گلنوش، تمام آسیب‌پذیری یک قربانی را با چشمانی اشک‌بار و صدایی لرزان تصویر می‌کند؛ دختری که میان ترس، خشم و نیاز گیر کرده است. لحظه‌هایی که او سکوت می‌کند، حتی سنگین‌تر از دیالوگ‌هاست.

او موفق می‌شود شکنندگی، ترس و خشم فروخورده‌ یک قربانی را به‌خوبی منتقل کند. سجاد بابایی در نقش نامزد گلنوش هم به خوبی توانسته خشم، نفرت و استیصال خود در برابر رخداد پیش آمده را به نمایش بگذارد. او با بازی خود توانسته به خوبی چهره مردی مدرن که درگیر موضوعی حساس و تنش زا شده را به نمایش بگذارد، نه میتواند از کنار فاجعه بگذرد نه توان جبران و انتقام را دارد. مستاصل است و استیصال خود را به بهترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد.

زمان‌بندی فیلم «استاد» یکی دیگر از نقاط قوت کار است. روایت در یک بازه‌ زمانی کوتاه می‌گذرد و همین محدودیت زمانی، شدت اضطراب را بیشتر می‌کند. فیلمنامه هم با دیالوگ‌های موجز و بدون پرگویی، موفق می‌شود تنش را حفظ کند. استفاده از تک‌لوکیشن، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر دراماتیک انتخاب درستی بوده و باعث می‌شود تمرکز تماشاگر فقط روی بازی‌ها و جدال میان شخصیتهای اصلی باقی بماند. بزرگ‌ترین ضعف اثر این است که به لایه‌های درونی شخصیت‌ها کمتر وارد می‌شود.

استاد، هرچند قانع‌کننده تصویر شده اما همچنان می‌توانست عمیق‌تر و پیچیده‌تر پرداخت شود تا دلیل‌های روانی و شخصی رفتار شخصیت‌ها بیشتر آشکار شوند. گلنوش هم، فراتر از لحظه‌های ترس و اعتراض، نیاز به کاوش بیشتری در دنیای درونی‌اش داشت. کارگردان بیشتر تمرکزش را بر افشاگری عمل تجاوز گذاشته و کمتر به پیامدهای روحی و روانی آن پرداخته است. همین باعث می‌شود فیلم در نیمه‌ دوم کمی تخت ‌شود و از پرداخت روانی‌ای که می‌توانست آن را به اثری ماندگار بدل کند، عقب بماند.

«استاد» فیلمی است که اهمیتش در جسارتش نهفته است؛ اینکه در سینمایی پر از کلیشه و فرار از واقعیت، کسی تصمیم گرفته باشد با صداقت درباره تجاوز به زنان، درباره خلأ قانونی دفاع از آنان و درباره مردانی که با تکیه بر قدرتشان سکوت را تحمیل می‌کنند، فیلم بسازد.

«استاد» فیلم بی‌نقصی نیست، اما یک هشدار است. فریادی در دل سکوت و تاکید بر اینکه سکوت دیگر سلاح زنان برابر تجاوز و تعرض نیست و همین کافی‌ست تا عماد حسینی، در همان اولین گام، به‌عنوان کارگردانی جدی و قابل‌توجه به چشم بیاید. کارگردانی که آینده‌اش را باید با جدیت دنبال کرد.

میلاد فتاحی

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی