اعدام برای مرد شیطانی که پاکدشت دست به قتل بی رحمانه زد + عکس

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال کشته شدن صاحب یک کارگاه قالب سازی در پاکدشت آغاز شد . ماموران وقتی به کارگاه رفتند با جسد خونین صاحب آنجا به نام مهرداد روبه رو شدند که شواهد نشان می داد با ضربه‌های جسم سخت به سرش از پا درآمده است.

جسد با دستورقضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارگر مهرداد که پلیس را مطلع کرده بود به ماموران گفت :صبح که به  کارگاه آمدم وقتی در را باز کردم  با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم .صاحبکارم کشته شده و همه دستگاه‌ها به سرقت رفته بود که بلافاصله با پلیس تماس گرفتم .

ماموران در نخستین فاز از تحقیقات به پرس و جو از همسایه ها پرداختند و دریافتند در همسایگی کارگاه مهرداد کارگاه قالب سازی دیگری بود که صاحب آن از چند روز قبل قصد داشت دستگاههای  قالب سازی اش را  بفروشند.

ماموران به بازجویی از صاحب کارگاه به نام داوود پرداختند و تناقض گویی های وی شک پلیس را دو چندان کرد .به این ترتیب داوود بازداشت شد و پرده از قتل مرد همسایه برداشت .

بازداشت مرد همسایه

وی گفت: من و دایی ام  یک کارگاه قالب سازی داریم و در آن کار می کنیم. ما از سالها قبل با مهرداد  همسایه بودیم .مدتی بود من مشکل مالی پیدا کرده بودم و با همسرم مشکل داشتم. به همین خاطر تصمیم گرفته بودم یکی از دستگاه های کارگاهم را بفروشم .چند روز پیش وقتی با مهرداد در این باره صحبت کردم او هم گفت قصد دارد چندین دستگاه قالب سازی را بفروشد. آنجا فکر شیطانی به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم دستگاه قالب سازی کارگاه مهرداد بدزدم و آنها را هم بفروشم .ولی دستگاه ها سنگین بودند و باید برای حمل  آنها از جراثقیل استفاده می کردم.

وی ادامه داد: من در فرصتی مناسب  قرص خواب به مهرداد دادم تا بخوابد. وقتی او در کارگاهش به خواب عمیق  رفته بود دو مالخر را به کارگاه آوردم و شبانه با  جرثقیل دستگاه کارگاه خودم و چند دستگاه از کارگاه مهرداد را به مالخرها  فروختم .چند ساعت از این ماجرا گذشته بود که مهرداد از خواب بیدار شد و به ماجرا پی برد.او به کارگاهم آمد  و داد و بیداد راه انداخت.او میخواستم پلیس را خبر کند که با او درگیر شدم و چند ضربه به سرش زدم .

به دنبال اعتراف‌های این مرد،وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده اش با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .

در ابتدای جلسه اولیا ی دم درخواست قصاص را مطرح کردند .

سپس داوود در جایگاه متهم ایستاد  و اتهام قتل عمدی را  نپذیرفت .

وی گفت :باور کنید من نمیخواستم مهرداد را بکشم .او می خواست به پلیس زنگ بزند .به همین خاطر فقط میخواستم مانع تماس او شوم. به همین خاطر چوبی را که روی زمین افتاده بود برداشتم .میخواستم به کمر او ضربه بزنم تا روی زمین بیافتد و دیگر نتواند پلیس را باخبر کند .اما او یکباره  برگشت و ضربه ناخواسته به سرش برخورد کرد و موجب شکستگی جمجمه اش شد . اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ام و حالا پشیمان هستم .

وی ادامه داد :من مشکلات مالی داشتم .به همین خاطر وقتی از مهرداد شنیدم و او هم می‌خواهد دستگاه های گران قیمت کارگاهش  را بفروشد و تصمیم گرفتم  دستگاه های کارگاه او را سرقت کنم و بفروشم .اما فکر نمی کردم کار به قتل کشیده شود.

بنا بر این گزارش؛ در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.

 

وبگردی