خودزنی و خودآزاری میان دختران نوجوان در سالهای اخیر افزایش یافته است/ افسردگی و دعواهای مکرر والدین از علل

 دکتر حامد بخشی پژوهشگر خانواده و مولف، مترجم و ویراستار کتب تخصصی روانشناسی به خبرنگار سلامت رکنا گفت: خودآزاری که از آن به مازوخیسم نیز یاد می کنند ریشه در مسائل کودکی افراد دارد که مواردی نظیر خراش روی دست، تیغ انداختن نوجوان روی دست و یا کندن مو و ضرب و جرح و حتی تتو کردن روی دست و بدن می تواند مصادیقی از خودآزاری کودک و نوجوان باشد.

 دکتر حامد بخشی پژوهشگر خانواده

وقتی در خانواده ای والدین درگیر روابط نا بهنجار و نامناسبند و زوجین مدام درگیری دارند نمی توان انتظار داشت که وضعیت روانی نوجوان مناسب باشد. گاهی هم پیش می آید که محیط خانواده مناسب است و والدین مدارا و رعایت زیادی دارند ولی باز نوجوان مشکل زا می شود. در این شرایط هم به سبک تربیتی والدین، گروه های دوستی همسالان و احیاناً مواردی مثل اختلاف سنی والدین و بچه ها و... می توان اشاره کرد که در بروز این رفتارها موثرند.

 مساله خودزنی نوجوان

 بخشی به دلایلی که نوجوانان تصمیم به خودزنی می‌گیرند اشاره کرد و گفت: می‌توان به دعواهای مکرر و بی پایان والدین، تنبیه های جسمانی و عاطفی شدید نوجوان از سوی والدین، روابط عاطفی با جنس مخالف و جلب توجه آنها، الگوبرداری، اختلالات روانی از جمله اختلال شخصیتی، اضطراب و افسردگی و... اشاره کرد.

بخشی گفت: فراگیری خودزنی در دختران نوجوان بیشتر است. یکی از علل اصلی خودزنی دختران نوجوان نسبت به پسران این است که پسران معمولا خشم و پرخاشگری خود را برون ریزی می‌کنند مثلاً به دیوار مشت می‌کوبند، دعوا می‌کنند یا سر افراد خانواده داد می‌زنند، در حالی که دختران خشم خود را درون ریزی می‌کنند و تن خود را هدف پرخاشگری‌ قرار می‌دهند یا اینکه تبدیل به افسردگی یا اختلالات دیگر می‌شود.

او ادامه داد: گاهی خودزنی ها از بچه‌های خانواده های آرام و بدون وجود درگیری هم سر می زند. بچه‌ای که تنها برای تأییدگرفتن از همکلاسی‌هایش دست به این رفتار می‌زند یا نوجوانی که به دلیل فشارها و بداخلاقی‌ها و محدودیت‌های بی‌حد والدینش دست یا پایش را می‌خراشد. خودزنی در بین نوجوانان متفاوت است، انگیزه پسران از خودزنی، قدرت طلبی است در حالی که انگیزه دختران بیشتر حمایت طلبی و جلب توجه جنس مخالف (پدر یا رابطه دوستی) است.

 مهمترین عوامل خودزنی در نوجوانان:

 مهمترین عوامل خودزنی در نوجوانان را می توان استرس، اضطراب، افسردگی، تنهایی ، عدم یادگری مهارت های سازگاری ، اختلافات خانوادگی و .... دانست.

بخشی با ابراز تاسف از اینکه خودآزاری و خودزنی در زن ها بیشتر شده است، گفت: چون زنها نمی‌توانند فشارهای عصبی و روانی شان را به راحتی منتقل یا ابراز کنند دست به خودزنی می کنند. در دختران دانش آموز هم میزان خودآزاری و رفتارهایی نظیر تیغ زنی روی دست و پا و موکندن و... نسبت به سال های قبل بیشتر شده است

بخشی با بیان اینکه راهبردهای درمانی رفتاری و شناختی زیادی می توان برای بهبود خشم و مهار عصبانیت در نظر گرفت. گفت:

رفتار درمانی: مثلا وقتی فرد خشمگین می شود می تواند پوزیشن و محل و موقعیت خود را تغییر دهد. در این صورت زمانی که فرد نشسته، بایستد و یا وقتی در حالت ایستاده است کمی از صحنه دور شود و قدمی زده و استرس را از خود دور کند. یا وقتی در جای بسته ای مثل اتاق و یا محل کار است از آن اتاق خارج شده و یا با نفس کشیدن در هوای آزاد و باز کردن پنجره کمی خشم و عصبانیت را از خود دور کند.

استفاده از تکنیک مکث 3 ثانیه: کلا اگر ما عادت کنیم در هر شرایطی حتی آرامش میخواهیم تصمیمی بگیریم و یا حرفی بزنیم قبل از هر عملی در حدود 3 ثانیه تامل و تفکر کنیم و بعد صحبت نماییم خیلی از مسایل حل می شود. اگر این رفتار و تکنیک به صورت مکرر انجام شود ملکه ذهن و رفتار فرد می شود و در بسیاری از موارد می تواند راهگشا باشد. بحث را همین جا نگه دارید، کمی مکث کنید و چشم‌های‌تان را ببندید. چند نفس عمیق بکشید و به حرفی که می‌خواهید بزنید فکر کنید.

موسیقی درمانی: موسیقی بخاطر شرایط روانی و تعادلی که ایجاد می کند می تواند منبع آرامش روانی افراد باشد. در این صورت با گوش دادن به نوای آرامبخش از هیجانات می توان دوری کرد.

نوشیدن آب و مایعات مناسب: از کارهای دیگری که می‌تواند افراد را در کنترل عصبانیت کمک کند آب نوشیدن است. هم باعث می‌شود از جایی که هستند خارج شوند و هم به گردش خون و آرام شدن ضربان قلب‌ کمک می‌کند.

توجه به نشانه های خشم در عملکرد بدن: به این که چه اعضایی از بدن‌مان دارند تغییر می‌کنند، به ضربان قلب‌، سردی و گرمی دست و پا یا بدن‌، به عرقی که روی پیشانی‌مان نشسته، به دردهایی که  حس می‌کنیم و … دقت کنیم. خودمان را از بیرون ببینید و اگر این حالت‌ها در مسیر شدید شدن هستند، پیشگیری کنیم و اقدامات لازم را برای آرام کردن خودمان انجام بدهیم.

نوشتن درمانی: یکی از راهبردهای مهم تخلیه خشم و ناراحتی که به همه می توان تجویز کرد نوشتن درمانی است. نوشتن باعث می شود که خاطرات تلخ و آسیب زننده و مسایلی که به خشم مربوط می شوند را ازخودمان دور کنیم. و تخلیه هیجانی صورت گیرد.

خودمان را جای دیگری بگذاریم: خیلی وقت ها خشم و ناراحتی ما ناشی از قضاوت نابجایی است که در مورد دیگری می کنیم. مثلا چون انتظار داشته ایم طرف مقابل رفتاری که ما میخواهیم را انجام بدهد و اینطور نشده از دستش عصبانی می شویم. در حالی که اگر خودمان در آن موقعیت قرار بگیریم هم شاید امکان انجام آن کار را نداشته باشیم.

بخشیدن دیگران: حتی اگر می‌دانید طرف مقابل‌تان مقصر است، رفتاری بزرگوارانه از خودتان نشان بدهید و سعی کنید حداقل در آن لحظه‌ی حساس و پر استرس از او گذشت کنید.

گوش کردن به موسیقی: موسیقی درمانی به عنوان یکی از رویکردهای نوین روان درمانی شناخته می شود و برای بسیاری از بیماران حتی بیمارانی که مشکل جسمی شدید و صعب العلاج مثل سرطانی دارند هم توصیه می شود. علت این توصیه برای افراد مبتلا به بیماری های جسمی و حتی روانی نظیر افسردگی و اضطراب به بهبود کیفیت زندگی کمک کند و به آرامش روانی آنها مدد میرساند و باعث تصمیم گیری در شرایط مناسب روانی می گردد. بسیاری از بیماران به علت مراحل سخت درمانی دچار استرس و فرسودگی روانی می شوند و موسیقی با ریتم ملایم و ارامبخش به تعادل روانی و افزایش تاب آوری آنها کمک می کند. ضمن اینکه هر کسی می تواند بدون هیچ گونه محدودیتی در جلسات درمانی شرکت کند و لازم نیست از قبل با دنیای موسیقی آشنا باشید تا از اثرات مفید آن بهره ببرید.

در طول یک جلسه موسیقی درمانی، ممکن است به انواع مختلف موسیقی گوش دهید، ساز بنوازید یا حتی آهنگ خودتان را بسازید. ممکن است از شما خواسته شود که آواز بخوانید. درمانگر ممکن است شما را به بداهه‌گویی تشویق کند، یا شاید از شما بخواهد یک متن از قبل آماده را بخوانید.

ممکن است از شما بخواهد هنگام انجام این تمرینات با احساسات خود ارتباط برقرار کنید یا بگذارید احساساتتان، اعمال شما را کنترل کنند و شما را به هرجایی که خواستند بکشانند. برای مثال، اگر عصبانی هستید، ممکن است نوت هایی با صدای بلند، تند و ناهماهنگ بنوازید یا بخوانید.

بخشی نقش مادر را در سلامت روانی و آرامش خانواده نقش بی بدیل دانست و گفت: همچنانکه پدر را ستون استوار خانواده می دانیم مادر نیز ستون عاطفی و روانی خانواده است. همدلی مادر با خانواده و همچنین تصور و درک موقعیت همسر و فرزندان سبب بیان مسائل و مشکلات، نیازها، احتیاجات و گفتگو با مادر خانواده شده و در نتیجه این روند، خانواده بدون قضاوت به برداشت‌های متعددی که از یک موقعیت یکسان حاصل می‌شود، توجه می‌کنند. رفتار همدلانه مادر همچنین در ایجاد و تقویت همدلی متقابل فرزندان با یکدیگر  پدر و فرزند و زوجین نیز تاثیرگذار بوده و خانه را به یک مامن امن برای آرامش و ابراز عواطف و احساسات بدل می‌کند.

 

 

 

تماس با ما : 23051497

 

 

 

وبگردی