من وقتی ازدواج کردم شوهرم اهل چیزی نبود من برایش چیزی کم نگذاشتم همه جوره در همه مراحل زندگی کمکش بودم ولی یه مدت بود که بهش شک کردم که اعتیاد دارد حالا بعد ۱۰ سال آمده و میگوید من معتاد شدم و تو باید کمکم کنی من میخواهم برگردم به روزهای قبل و پاک شوم چون تا به حال خیلی بهم قول داده ولی نتوانسته روی حرفش بایستد. من اصلا هیچ اطمینانی بهش ندارم و سردرگم هستم. دیگر دوستش ندارم گفتم جدا بشویم قبول نمیکند. ادامه زندگی هم برایم سخت است و نمیدانم راه درست چیست و باید چکار کنم؟
ارسال نظر