فرسودگی شغلی یا افسردگی پنهان؟ هشدار یک پژوهشگر درباره نادیده‌گرفتن نشانه‌های خطر در میان کارکنان درمان
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،پیام خانلری، دانشجوی دکترای تخصصی ارگونومی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌و‌گو با رکنا گفت: از زمان مطرح شدن سندروم فرسودگی شغلی در دهه ۱۹۷۰ تاکنون توجه زیادی از سوی متخصصان سلامت شغلی به آن شده است. به گونه‌ای که هم‌اکنون کلیدواژه «فرسودگی شغلی» در پابمد بیش از ۳۴ هزار نتیجه به دست می‌دهد. علاوه بر اینکه فرسودگی شغلی با نگرانی‌های اجتماعی‌ـ‌فرهنگی معاصر همخوانی یافته و در میان عموم مردم نیز مورد توجه قرار گرفته است.

وی در ادامه افزود: در چند سال اخیر پژوهش‌هایی نشان داده‌اند که مفهوم فرسودگی شغلی اشکالات اساسی دارد و نیاز به بازنگری دارد. به عنوان مثال شناسایی تفاوت‌های عینی بین فرسودگی شغلی و افسردگی دشوار است و بعضی محققان اعتقاد دارند که نشانه‌های فرسودگی شغلی احتمالاً بازتاب‌دهنده زیرمجموعه‌ای از نشانه‌های افسردگی هستند.

پیام خانلری تأکید کرد: بخش بزرگی از شک و تردیدی که فرسودگی شغلی را احاطه کرده، احتمالاً ناشی از این است که این ساختار و مفهوم پیش از هر پژوهش نظام‌مندی استفاده شده و تا حد زیادی از پیش تعریف‌شده بوده است. به عنوان مثال در سال ۱۹۷۶ ماسلاخ علت فرسودگی را امری تمام‌شده می‌داند، درحالی‌که هیچ تحقیق درستی در این زمینه انجام نگرفته بود و کارهایی که آن زمان درباره فرسودگی انجام شده بودند، اعتبار و پایایی نامعلومی دارند؛ بنابراین پژوهش درباره فرسودگی بیش از حد توسط ادعاهایی تعیین شده بود که بر شواهد اندک یا هیچ استوار بودند.

این دانشجوی دکترای تخصصی ارگونومی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: فرسودگی شغلی شاخص خوبی از ناراحتی مرتبط با شغل نیست، زیرا نشانه‌های مهمی را که در میان کارکنان دچار استرس مشاهده شده، از جمله نشانه‌های شدیدی مانند تمایل به آسیب زدن به خود یا از بین بردن امید به ادامه زندگی نادیده می‌گیرد. همچنین، مفهوم و سازه فرسودگی به شناسایی افراد دارای سطوح بالینیِ معنادار از ناراحتی شغلی کمک نمی‌کند که این موضوع مداخله به‌موقع را مختل می‌کند.

پیام خانلری همچنین تأکید کرد: بعضی معتقدند که علیرغم مفهوم‌سازی فرسودگی شغلی به عنوان یک پدیده منحصر به‌فرد مرتبط با کار، این استرس مرتبط با کار است که عامل اصلی افسردگی در بین پزشکان است. نکته مهم این است که شناسایی و درمان افسردگی می‌تواند به کاهش خطر آسیب به خود و از دست دادن انگیزه برای ادامه زندگی در میان پزشکان کمک کند. متأسفانه، وقتی پزشکان را تشویق می‌کنیم که خود را فرسوده بدانند نه افسرده، تمایلی برای دنبال کردن یا دریافت مداخلات در سطح فردی که می‌تواند رفاه را بهبود بخشد، ندارند. با توجه به این موارد، بعضی محققان باور دارند که باید تغییراتی در این مفهوم و چارچوب ایجاد کرد و لازم است تمرکز از فرسودگی به مظاهر اصلیِ ناراحتی انسانی یعنی علائم افسردگی و اضطراب جابه‌جا شود.


اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی