داستانهای نیمه
کدخبر:
604421
ویرایش خبر
رکنا : داستانک زیر را مطالعه کنید.
چرخش عقربههای ساعت تمومی نداشت کاش میشد به ساعت گفت لحظهای صبر کن. اگر زمین نمیچرخید شاید جوان میماندم ولی میچرخد پس بچرخ تا بچرخیم. چرا من چرا تو او کجاست آیا نمیداند منتظریم قیمت انتظار را چه شخصی باید بپردازد من تو یا او؟
آرامش واقعی در همین شهر است نزدیک نزدیک ولی نوبتی به قول کودکیمان نمیتوانیم جابزنیم همه میرویم چرا ترس چرا حرص چرا طمع چرا چرا؟ کاش ماهی بودم و احساسی به این خاک فریبنده نداشتم. نمیخواهم عقاب باشم و از فراز آسمان فقط نگاهم به دنبال موشها باشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
گل خوشبختی/ 0939---5632
کدخبر:
604421
ویرایش خبر
ارسال نظر