ماجرای تلخ دختر فراری ! / مادر بی نوا از بی آبرویی لادن گفت

به گزارش رکنا، زن میان سال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت با دیدن دختر فراری در مرکز انتظامی،لب به شکوه گشود و با بیان این که دیگر از رفتارها و آبروریزی های دخترم خسته شده ام و می خواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاورو مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:«لادن»وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای دو تن از دوستانش قرارگرفت و آداب معاشرت،ذگفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون می رفت و لباس های بسیار زننده ای می پوشید.

من هم اگر چه از این رفتارها زجر می کشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سخت گیری نمی کردم تا «لادن»لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.

این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمی توانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافه کاری تا نیمه های شب به خانه نمی آمد و گاهی نیز تا سپیده دم در منزل دوستانش به سر می برد.

در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونه ای که حتی در مهمانی ها هم گوشی تلفن از دستش نمی افتاد.

در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از2سال است که با «لادن»ارتباط داری ،حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن!«فرزین»هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید خیلی راحت گفت:من درکیش هستم و هیچ علاقه ای هم به دختر شما ندارم! لطفا مزاحم نشوید!

خلاصه این شکست عاطفی موجب شد تا دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند! در حالی که آن پسر فقط با چرب زبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی «لادن»با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد می خواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند.

این رفتار او موجب شدتا دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آن ها نمی توانستند با این فرهنگ زندگی کنند.

با همه این ها مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی دو تن از دوستانش باز شد که هیچ قید وبند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی «لادن»شدند.

یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکس های بسیار زننده و شرم آوری از خودش بگیرد و آن ها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد!آن ها آن قدر از زیبایی های ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرف ها،چنین رفتار زشتی را مرتکب شده بود و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد که از آن روز به بعد هیچ کدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی«لادن»را جزو فامیل خودشان نمی دانستند.

اکنون نیز حدود یک هفته است که از منزل فرارکرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا این که از کلانتری تماس گرفتند و من او را در این جا دیدم اما ای کاش ...

با توجه به حساسیت این پرونده،مشاوره های روان شناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنمایی های سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد)آغاز شد که دختر20 ساله درجریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرارگرفت  که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتاده اند و آینده خود را نابود کرده اند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

وبگردی