جزئیات واردات ۶ میلیارد دلاری بنزین به ایران
تبلیغات

بحث درباره بنزین بار دیگر به یکی از موضوعات داغ در بخش انرژی تبدیل شده است. دلیل اصلی این موضوع، ضرورت واردات بنزین به کشور و هزینه ارزی آن می‌باشد. در همین راستا، اطلاعات جدیدی که درباره میزان واردات منتشر شده، سوالات و ابهاماتی را مطرح کرده است.

حمید پورمحمدی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، در جریان نشست علنی روز سه‌شنبه ۲۰ آبان در مجلس شورای اسلامی، ضمن بررسی عملکرد یک ساله دولت در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامه هفتم توسعه، اعلام کرد: «در سال جاری، واردات ۶ میلیارد دلار بنزین را برنامه‌ریزی کرده‌ایم. این هزینه از منابع مربوط به نان، دارو و بنیه دفاعی کشور کسر خواهد شد. هرچه بیشتر واردات بنزین داشته باشیم، از سهم بودجه مربوط به این بخش‌ها کاسته خواهد شد؛ زیرا منابع مالی محدود است.»

 

حال این سوال مطرح می‌شود که آیا واقعا هزینه واردات بنزین تا این میزان است؟

 

آیا نیمی از نیاز بنزین کشور باید وارد شود؟عبداله باباخانی، کارشناسی ارشد حوزه انرژی، در کانال تلگرامی خود به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «اگر رقم ۶ میلیارد دلار را به عنوان مبنا بپذیریم و قیمت میانگین بنزین در منطقه خلیج فارس را حدود ۰٫۵ دلار برای هر لیتر در نظر بگیریم، به معنی آن است که کشور توانسته با این اعتبار، حدود ۱۲ میلیارد لیتر بنزین معادل ۵۴ میلیون لیتر در روز در مدت ۲۲۰ روز وارد کند. اما واقعیت تراز انرژی کشور به گونه‌ای دیگر است. تولید روزانه بنزین در پالایشگاه‌های داخلی، خصوصاً پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، بین ۱۱۰ تا ۱۱۵ میلیون لیتر بوده است.»

 

او همچنین افزود: «مصرف روزانه بنزین بین ۱۲۵ تا ۱۳۰ میلیون لیتر تخمین زده می‌شود. بنابراین، کسری واقعی کشور حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیون لیتر در روز است؛ نه ۵۴ میلیون لیتر. به عبارت ساده‌تر، اگر ۶ میلیارد دلار تنها برای بنزین صرف شده باشد، بیش از نیمی از بنزین مصرفی کشور باید وارداتی بوده باشد؛ چیزی که حتی در سال‌های سخت اقتصادی ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ نیز سابقه نداشته است.»

 

با این حال، ارقام مطرح شده همچنان شک‌برانگیز هستند. الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت، در اردیبهشت ۱۴۰۴ طی جشنواره شهید رجایی اظهار داشت: «سال گذشته ۴ میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه شد و احتمالا امسال این رقم به ۶ میلیارد دلار خواهد رسید و در صورت ادامه این روند، ممکن است سال آینده به ۸ میلیارد دلار برسیم.»

 

این در حالی است که به گفته پورمحمدی، ۶ میلیارد دلار تنها در ۷ ماه اول سال هزینه شده است.

 

فرهاد شهرکی، نائب‌رئیس اول کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیز عنوان کرده است: «بودجه ارزی دولت فقط در ماه‌های ابتدایی سال برای واردات بنزین به پایان رسید.»

 

با در نظر گرفتن اطلاعات مطرح شده، این سوال پیش می‌آید که چگونه می‌توان چنین حجم بالایی از بنزین را در مدت کوتاه وارد کرد؟ اگر پالایشگاه‌های داخلی روزانه حدود ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین تولید دارند، چرا نیاز به واردات ۵۴ میلیون لیتر بنزین در روز وجود داشته باشد؟

 

آیا افزایش قیمت بنزین می‌تواند به کاهش واردات منجر شود؟علاوه بر مسائل مطرح‌شده، موضوع واردات بنزین از زوایای دیگری نیز باید بررسی شود. استفاده نادرست و ابزاری از این بحث برای پوشاندن ضعف‌های مدیریتی در سیاست‌گذاری، تأثیرات منفی گسترده‌ای خواهد داشت.

 

برای بررسی اینکه افزایش قیمت بنزین آیا می‌تواند نیاز به واردات را کاهش دهد یا خیر، دو عامل کلیدی را باید مدنظر قرار داد: کشش قیمتی تقاضای بنزین و وجود گزینه‌های جایگزین مانند سامانه حمل‌ونقل عمومی.

 

براساس مبانی اقتصادی، اگر کالایی کشش قیمتی بالایی داشته باشد، افزایش قیمت می‌تواند باعث کاهش مصرف شود. اما وقتی کالاهایی مانند بنزین «ضروری» و «بدون جایگزین» محسوب می‌شوند، تغییری چشمگیر در تقاضا مشاهده نخواهد شد. وضعیت بنزین در ایران چنین است. در حال حاضر، شبکه حمل‌ونقل عمومی ناکارآمد است و بسیاری از مردم برای انجام امور روزمره نیاز به خودرو شخصی دارند. بنابراین، افزایش قیمت تنها فشار مضاعف اقتصادی به مردم وارد می‌کند، بدون آنکه کاهش پایداری در مصرف رخ دهد.

 

حتی اگر تصور کنیم افزایش قیمت بنزین باعث کاهش استفاده از خودرو شخصی شود، این امر بحران دیگری را به دنبال خواهد داشت. سیستم حمل‌ونقل عمومی کشور از ظرفیت کافی برای تأمین تقاضای زیاد برخوردار نیست و مشکلاتی نظیر کمبود ناوگان و زیرساخت مشهود است.

 

تجربه آبان ۱۳۹۸ این امر را به خوبی نشان داد.

 

محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، در کانال تلگرامی خود نوشت: «بعد از افزایش قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸، مصرف تنها به مدت یک ماه حدود ۱۰ میلیون لیتر کاهش یافت و سپس در دی‌ماه به سطح قبلی بازگشت.»

 

کارشناسان معتقدند که دلیل کاهش نیافتن مصرف بنزین، نبود گزینه‌های جایگزین است. ناوگان اتوبوس‌های شهری در دهه گذشته از ۵ هزار دستگاه به کمتر از ۲ هزار دستگاه کاهش یافته است. مترو در بسیاری از شهرها توسعه نیافته و حمل‌ونقل بین‌شهری نیز با مشکلاتی نظیر بلیت گران و کمبود خطوط مواجه است. در چنین شرایطی، حتی اگر قیمت سوخت چند برابر افزایش یابد، مصرف‌کننده گزینه‌ای برای تغییر رفتار ندارد.

 

به این ترتیب، افزایش قیمت بنزین بدون اعمال اصلاحات ساختاری در سامانه حمل‌ونقل عمومی و ارتقای فناوری خودروها، کاهش وابستگی به واردات را به همراه نخواهد داشت. داده‌های موجود نشان می‌دهد که کشش قیمتی بنزین در ایران بسیار ناچیز است. تا زمانی که مردم نیاز به خودرو شخصی برای فعالیت‌های روزمره دارند، سیاست‌های قیمتی نه تنها تأثیری محسوس در کاهش مصرف ندارند، بلکه منجر به فشار بیشتر بر خانوارها می‌شوند.

 

به نظر می‌رسد بسیاری از مسئولان در تحلیل رفتار مصرف‌کننده دچار خطا شده‌اند و فرض می‌کنند افراد طبق فرمول‌های ساده اقتصادی رفتار می‌کنند. در حالی که رفتار مصرف‌کننده، علاوه بر قیمت، به مجموعه‌ای از عوامل مانند زیرساخت‌ها، خدمات و فرهنگ نیز بستگی دارد. با نبود جایگزین مناسب، انتظار کاهش مصرف بنزین تنها با افزایش قیمت، دور از واقعیت است. رفتار اقتصادی، برخلاف مدل‌های نظری، در چارچوب زندگی روزمره شکل می‌گیرد؛ امری که در تدوین سیاست‌های اقتصادی کشور کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی