عبور از خط قرمز پسر خاله ها تا پای چوبه دار

به گزارش خبرنگار ما،‌ بامداد هفتم مرداد91 مرد 55 ساله ای به نام رضا طی درگیری روی پل عابر خیابان دماوندمورد حمله قرار گرفت و جان سپرد.

بررسی ها نشان می داد: رضا یک واحد آپارتمان را به صورت قولنامه ای خریده و قرار بود بامداد هفتم مرداد ، سند را از فروشنده تحویل بگیرد که مورد حمله قرار گرفت و دزدان پس از دزدیدن قولنامه و مدارک همراه پیرمرد گریختند.

با افشای این ماجرا پلیس در نخستین گام از تحقیقات به مرد بنگاهدار به نام مجیدمشکوک شد اما این مرد به مکان نامعلومی گریخته بود.

44 روز از جنایت گذشته بود که مجید در شرق تهران دستگیر شد .

وی گفت: صبح هفتم مردادبه همراه رضا بودم که پسرخاله ام به نام معین که 22 ساله است روی پل عابر با چوب بر سر رضا زد و فرار کرد.به این ترتیب معین

در میدان وحدت اسلامی دستگیرشد و گفت: پسرخاله ام به من گفته بود رضا یکی از بستگان همسر سابقش است و می خواهد با قولنامه ای که در دست دارد خانه اش را به زور از او بگیرد. مجید از من خواست به محل قرار بروم و با چوب بر سر رضا بزنم تا قولنامه را از چنگش درآورد.

وی ادامه داد: در جریان دعوا روی پل عابر ، من فقط یک ضربه با چوب بر سر رضا زدم.همان موقع مجید چوب را از دستم گرفت و خودش هم با چوب ، چندین ضربه بر سر رضا زد.پس از دزدیدن قولنامه ، من و پسرخاله ام سوار موتوسیکلت مصطفی که منتظر ما ایستاده بود شدیم و فرار کردیم.

پلیس درگام بعدی از تحقیق ها دریافت آبان ماه سال 90 مجید یک واحد آپارتمانی را به مردی به نام کمال فرخته بود. کمال به خاطر اعتمادی که به مجید داشت کلید خانه اش را به این مرد بنگاهدار سپرده بود تا برایش مستاجر خوبی پیدا کند. اما مجید با سوء استفاده از اعتماد کمال از یکی از دوستانش خواسته بود در دیدار با رضا که خریدار خانه بود نقش مالک ساختمان را بازی کند. رضا هم که تصور می کرد خانه مناسبی یافته هنگام تنظیم مبایعه نامه 20 میلیون تومان به دوست مجید پرداخته و این پول نصیب بنگاهدار کلاهبردار شده بود.

مدتی پس از این کلاهبرداری کمال که از ماجرا بی خبر بود به بنگاه مجیدرفت و کلید خانه اش را پس گرفت.وقتی رضا به ماجرا ی کلاهبرداری پی برد 20 میلیون تومانش را به همراه ضررش خواسته بود که مجید برای خلاص شدن از دست این پیرمرد تصمیم گرفته بود قولنامه را از او بدزدد تا وی نتواند علیه او شکایت کند.

با افشای این ماجرا متهمان پای میز محتکمه ایستادند. در آن جلسه مجید گفت: باور کنید من و پسرخاله ام قصد قتل نداشتیم. من تصمیم داشتم با 20 میلیونی که از رضا گرفته بودم کار کنم و پس از مدتی پول را به او پس بدهم اما وقتی رضا به ماجرای کلاهبرداری پی برد تهدیدم کرد به پلیس شکایت میکند. به همین خاطر تصمیم گرفتم هر طور شده مبایعه نامه را از او بدزدم تا مدرکی علیه من نداشته باشد. معین نیز مشارکت در قتل را پذیرفت و گفت: پسرخاله ام داستان دروغینی گفته بود که خام حرف های او شدم و از سر دلسوزی قبول کردم تا در دزدیدن مبایعه نامه از پیرمرد به او کمک کنم.

مصطفی نیز که با موتور مجید و معین را به محل رسانده بود و منتظر مانده بود تا آنها را فراری دهد منکر معاونت در قتل شد و خود را بی گناه خواند.

در پایان آن جلسه هیات قضایی مجید و معین را به قصاص محکوم کرد. مصطفی نیز به اتهام معاونت در قتل به زندان محکوم شد. این حکم با اعتراض مصطفی در دیوان عالی کشور تایید نشد و این مرد برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد مصطفی گفت: باور کنید از نقشه قتل مجید و معین بی خبر بودم.من فقط می دانستم انها با پیرمرد اختلاف دارند . من به خاطر رفاقتی که با مجید و معین داشتم قبول کردم انها را به محل برسانم تا پس از دزدیدن مبایعه نامه از پیرمرد انها را فراری دهم. در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و مصطفی را به 10سال زندان محکوم کرد.این حکم در دیوان عالی کشورتحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و دیروز مهر تایید خورد و قطعی شد. به این ترتیب دو پسر خاله نیز به ایستگاه اجرای حکم قصاص نزدیک تر شدند.

کدخبر: 21590 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟