در گفت و گو رکنا با استاد تمام زمین شناسی بررسی شد
دریاچه ارومیه از نقشه ایران محو شد / دکتر زارع از نتیجه خشک شدن دریاچه ارومیه، این فاجعه ملی گفت
دکتر مهدی زارع، استاد زمینشناسی، میگوید تصاویر نیمه شهریور ۱۴۰۴ از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه «فاجعهای ملی» را نشان میدهند؛ فروپاشی اکوسیستم، نابودی گونههای بومی و مرگ میگوهای آب شور، نه تنها زندگی پرندگان مهاجر و ماهیان منطقه را تهدید کرده، بلکه صنایع محلی، کشاورزی و معیشت هزاران نفر را ویران کرده است. او هشدار میدهد میلیاردها تن نمک باقیمانده، با باد به شهرها منتقل شده و میلیونها نفر را در معرض بیماریهای تنفسی، فشار خون بالا و پیری زودرس قرار میدهد؛ بحرانی که اکنون از محیط زیست فراتر رفته و امنیت، اقتصاد و سلامت ملی را تهدید میکند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تصاویر نیمه شهریور ۱۴۰۴ از دریاچه ارومیه که حالا بهطور کامل خشک شده، نه تنها یک فاجعه محیط زیستی، بلکه آغاز یک بحران چندوجهی برای مردم و طبیعت منطقه است. فروپاشی اکوسیستم، از بین رفتن گونههای کلیدی و مرگ میگوهای بومی، زنجیره غذایی پرندگان مهاجر را قطع کرده و صنایع گردشگری و ماهیگیری محلی را نابود کرده است. همزمان، میلیاردها تن نمک باقیمانده در بستر دریاچه، با بادهای منطقه به آلودگی هوای گسترده و مشکلات شدید بهداشتی منجر شده و مهاجرت زیستمحیطی هزاران نفر را رقم زده است. این خشک شدن، از یک فاجعه محیط زیستی فراتر رفته و به تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات اجتماعی و سلامت عمومی ایران تبدیل شده است.
خشک شدن کامل دریاچه ارومیه؛ فروپاشی اکوسیستم و آغاز بحران انسانی و بهداشتی
دکتر مهدی زارع، استاد تمام زمین شناسی در این خصوص برای رکنا نوشت:
تصاویر خشک شدن کامل دریاچه ارومیه در نیمه شهریور 1404 تکان دهنده است و سوال پیش می آید که در نتیجه این اتفاق باید منتظر چه باشیم؟ فوریترین و قابل مشاهدهترین تأثیر، تخریب تنوع زیستی منحصر به فرد دریاچه است. دریاچه ارومیه، یک دریاچه بسیار شور، زمانی یک اکوسیستم فوقالعاده مقاوم با محوریت میگوی آب شور بومی، آرتمیا اورمیانا، را در خود داشت. این گونه که با محیطهای پرنمک با دامنه تحمل ۴۰ تا ۲۵۰ گرم در لیتر سازگار شده بود، به عنوان پایه و اساس زنجیره غذایی دریاچه عمل میکرد. با این حال، با کاهش سطح آب، شوری به بیش از ۳۰۰ گرم در لیتر افزایش یافت و محیط دریاچه را فراتر از محدودیتهای فیزیولوژیکی میگو سوق داده و آنها را به سمت انقراض نزدیک کرده است. از بین رفتن این گونه کلیدی منجر به فروپاشی جمعیت پرندگان مهاجر، مانند فلامینگوها و پلیکانهای سفید، شده است که زمانی برای غذا به میگو وابسته بودند. دریاچه دیگر محل زندگی هیچ گونه ماهی نیست و گیاهان و جانوران منحصر به فردی که زمانی در تالابهای اطراف آن رشد میکردند، به سرعت در حال ناپدید شدن هستند.
فروپاشی اکولوژیکی مستقیماً به یک بحران عمیق اجتماعی-اقتصادی تبدیل شده است. کاهش سطح دریاچه، صنایع گردشگری و ماهیگیری محلی را که زمانی معیشت هزاران نفر از ساکنان را تأمین میکرد، ویران کرده است. بخش کشاورزی که بخش عمدهای از مصرف آب در این حوضه را تشکیل میدهد، اکنون با آیندهای وخیم و ناپایدار روبرو است. بستر دریاچه که اکنون به یک دشت نمک وسیع حاوی میلیاردها تن نمک تبدیل شده است، در معرض فرسایش بادی قرار دارد. این پدیده که یادآور فاجعه دریای آرال در اتحاد جماهیر شوروی سابق است منجر به شور شدن خاک میشود که زمینهای کشاورزی را تخریب کرده و بازده محصولات را کاهش میدهد.
این ویرانی اقتصادی به عامل اصلی مهاجرت زیستمحیطی در مقیاس بزرگ تبدیل شده است. با از بین رفتن مزارع و فروپاشی معیشت، خانوادهها مجبور به ترک خانههای خود در مناطق روستایی و شهرهای کوچک میشوند و فشار زیادی را بر مراکز شهری که از قبل با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند، وارد میکنند. جابجایی جمعیت روستایی، همراه با فشار بر منابع شهری، باعث تنشهای اجتماعی و افزایش نرخ بیکاری شده است. بدون تغییر روندهای فعلی، میلیونها نفر ممکن است در سالهای آینده آواره شوند و به نارضایتیها دامن بزنند و به یک فاجعه انسانی گستردهتر تبدیل شوند.
موذیترین پیامد خشک شدن دریاچه، تهدید بهداشت عمومی ناشی از طوفانهای گرد و غبار نمکی است. بستر دریاچه که در معرض آلودگی قرار گرفته، حدود ۱ تا ۲ میلیارد تن نمک را در خود جای داده است که بادها آن را برداشته و در سراسر منطقه اطراف حمل میکنند. طوفانهای نمکی حاصل، میلیونها نفر را در معرض ذرات معلق در هوا قرار میدهد که منجر به مجموعهای از مشکلات بهداشتی مستند میشود. زندگی در نزدیکی دریاچه را با خطر قابل توجه بیماریهای تنفسی، از جمله آسم و سرطان دستگاه های تنفسی و گوارشی، مرتبط است. خطر آسم در جمعیت در معرض آلودگی ۱.۸۵ برابر بیشتر از نرمال بوده است. ارتباط قوی بین خشک شدن دریاچه و افزایش شیوع فشار خون بالا و کمخونی در مناطق شهری و روستایی مجاور مشخص شده است. کودکانی که در مناطق با تأثیرپذیری بالا در نزدیکی دریاچه زندگی میکنند، تلومرها - پایانه فیزیکی کروموزمهای خطی - کوتاهتری دارند که نشانگر زیستی بالقوهای برای پیری زودرس و افزایش خطر بیماری است و نشاندهنده پیامدهای بهداشتی بلندمدت و احتمالاً چند نسلی ناشی از قرار گرفتن در معرض گرد و غبار نمکی است.
این بحران از یک مشکل محیط زیستی محلی به یک تهدید چندبعدی برای امنیت و ثبات ملی تبدیل شده است. فروپاشی محیط زیستی منجر به فروپاشی اقتصادی میشود که به نوبه خود بیثباتی اجتماعی و مهاجرت انسانی را تشدید میکند. همزمان، بستر دریاچه در معرض خطر، یک وضعیت اضطراری بهداشت عمومی ایجاد میکند.
ارسال نظر