آستانه اشرفیه پس از حمله موشکی اسرائیل و روایت مردمی که در میان آوارها رها شده‌اند + صوت
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سوم تیرماه ۱۴۰۴، سکوت نسبی شهرستان آستانه اشرفیه با اصابت موشکی که به منزل یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران هدف گرفته شد، در هم شکست. این حمله نه تنها منجر به ویرانی خانه مورد هدف شد، بلکه حداقل ۳۰۰ منزل دیگر در این منطقه نیز دچار خسارت شد. از آن زمان تاکنون، تا ۱۹ شهریورماه، اهالی این شهرستان در شمال کشور اعلام می‌کنند که هیچ کمک قابل توجهی از سوی نهادهای دولتی دریافت نکرده‌اند و همچنان در میان ویرانه‌ها و بی‌توجهی مسئولان رها شده‌اند.

یکی زنان منطقه که خانه‌اش حدود ۵۰ درصد تخریب شده است، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، با صدای خسته وضعیت خود و همسایگانش را اینگونه روایت کرد:

«ما نمی‌دانیم صدای خود را به چه کسی برسانیم. خواهش می‌کنیم کمک‌مان کنید. خسارت‌های سنگینی دیده‌ایم و بسیاری از همسایه‌هایمان نیز از خانه‌هایشان آواره شده‌اند. با نزدیک شدن فصل باران و برف، خانه‌ها هنوز قابل سکونت نیستند. برخی از افراد پول دریافت کرده‌اند و برخی نه. ما توان مالی برای جبران خسارات خانه و خودرویمان را نداریم. هر کجا مراجعه می‌کنیم—دفتر امام جمعه، استانداری، فرمانداری، شهرداری—هیچ نهادی پاسخگو نیست. همسرم بیمار قلبی است و شب‌ها از شدت نگرانی و استرس نمی‌تواند بخوابد.»

وی ادامه داد که پس از حادثه، تنها اقدام مسئولان بازدید کارشناسان بنیاد مسکن بوده است: «آن‌ها آمدند و بازدید کردند، ما منتظر شدیم تا نوبت ما برسد و پرونده تشکیل شد. برای خودرو نیز به شهرداری مراجعه کردیم و عکس‌ها گرفته شد. هرچه می‌گویند، امروز و فردا… به برخی مبالغی بین ۴۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان پرداخت شده است، اما اولویت با کسانی بوده که بیشترین خسارت را دیده‌اند و ما نمی‌دانیم چه مبلغی به آن‌ها داده شده است.»

این زن میزان تخریب خانه خود را چنین توضیح داد: «خانه ما حداقل ۵۰ درصد آسیب دیده است. حلب‌ها، کرکره دروازه، خودرو و برخی لوازم خانه خسارت دیده‌اند. پارکینگ نیز آسیب دیده است. با وجود تخریب، ما در همین محل مانده‌ایم چون قابل سکونت بوده است؛ در حالی که برخی همسایه‌ها خانه‌شان کاملاً نابود شده بود.»

او درباره وعده‌های مسئولان افزود: «در این مدت هر جا مراجعه کردیم، تنها وعده شنیدیم. برخی می‌گویند واریز پول اشتباه بوده، برخی می‌گویند کارمند بنیاد مسکن باید پرونده‌ها را حضوری ببرد تا پرداخت شود. همه ما را درگیر کرده‌اند و وعده‌های مختلف داده‌اند. حتی خود فرماندار گفته که نگران نباشیم و پول پرداخت خواهد شد، اما هنوز بسیاری از ما هیچ دریافتی نداشته‌ایم.»

این زن وضعیت زندگی خود و خانواده‌اش را اینگونه شرح داد: «خانواده ما آذوقه و آب فراهم کرده‌اند، اما هیچ کمک رسمی دریافت نکرده‌ایم. خودرویمان تقریباً ۴۰۰ میلیون تومان خسارت دیده و خانه نیز وضعیت مشابهی دارد. تمام مدارک و فاکتورها موجود است، اما هیچ اقدام عملی برای بازسازی واقعی صورت نگرفته است.»

دو ماه پس از این حادثه، مردم آستانه اشرفیه همچنان در میان ویرانه‌ها زندگی می‌کنند و وعده‌های بی‌نتیجه مسئولان امید آن‌ها به بازگشت به زندگی عادی را کمرنگ کرده است. آنچه بیش از هر چیز نگران‌کننده است، سکوت و ناتوانی نهادهای دولتی در پاسخگویی به نیازهای فوری مردمی است که در یک لحظه تمام دارایی‌های خود را از دست داده‌اند و اکنون در میان خرابه‌ها تنها مانده‌اند.

خانواده ای که معجزه آسا از حملات اسرائیل به آستانه اشرفیه زنده ماندند: دو واحد خانه از دست دادیم اما از کمک دولتی خبری نیست! 

خانم ابراهیمی، یکی دیگر از بازماندگان این حمله، با جزئیات تکان‌دهنده‌ای تجربه خود و خانواده‌اش را اینگونه برای خبرنگار رکنا بازگو کرد: «ما از شلوغی‌های تهران فرار کردیم و به خانه مادرم آمدیم تا در آنجا  بمانیم. اما متأسفانه شب آخر، درست زمانی که حمله رخ داد، ما هم در خانه مادرم حضور داشتیم. خانه ما روبروی خانه دانشمند هسته ای بود که مورد هدف حملات اسرائیل قرار گرفت.فاصله ما با محل اصلی اصابت موشک بسیار کم بود، شاید کمتر از ده متر. اگر خانه ویلایی نبود، جان ما به احتمال بسیار زیاد از دست می‌رفت.»

او ادامه داد: «همسرم و دو دخترم زیر آوار ماندند. دست همسرم شکست و سرش آسیب دید. دخترانم ۹ و ۱۷ ساله بودند . تنها معجزه این بود که زیر مبل پناه گرفته بودند وگرنه نمی‌دانم چه بر سرشان می‌آمد.»

خانم ابراهیمی  لحظه انفجار را چنین شرح داد: «صدای انفجار وحشتناک بود. برق رفت و تاریکی همه‌جا را فرا گرفت. من فقط سرم را گرفتم و گوشه ای پنهان شدم. بعد از چند ثانیه سکوتی کامل حاکم شد، انگار دنیا متوقف شده بود. وقتی به اطراف نگاه کردم، خانه‌ها و ماشین‌ها را یکی‌یکی در حال نابودی دیدم. صدای کمک و فریاد همسر و دخترانم از زیر آوار می‌آمد، انگار صدا از ته چاه بلند می‌شد. من نمی‌دانستم چه کنم، هر کاری می‌کردم نمی‌توانستم آن‌ها را نجات دهم، چون آوار همه‌جا پراکنده بود.»

او افزود: «همسایه‌ها و دوستانمان، با تمام توان و جیغ و داد، توانستند ما را از زیر آوار بیرون بکشند. حضور مردم و تلاش‌های آن‌ها واقعاً معجزه‌آسا بود و بدون کمک آن‌ها شاید هیچ‌کدام از ما زنده نمی‌ماندیم.»

خانم ابراهیمی در ادامه توضیح داد: «خانه مادرم تقریباً به طور کامل نابود شد و تنها دیوارها باقی مانده بود. خانه‌های اطراف نیز آسیب دیده بودند. خسارات مالی بسیار زیاد بود، اما خوشبختانه همه زنده ماندیم. بعد از حمله، مسئولان محلی، بیمه و فرمانداری حضور یافتند، فیلم و عکس گرفتند و وضعیت ما را ثبت کردند، اما تا امروز هیچ کمک واقعی برای بازسازی دریافت نکرده‌ایم و تنها مبلغ محدودی به خانواده ما پرداخت شده است.»

 مشکلات بازسازی و بی‌توجهی مسئولان به خانواده‌های آسیب‌دیده

خانم ابراهیمی سپس به وضعیت خانه‌هایی که آسیب دیده‌اند اشاره کرد: «بازسازی خانه‌ها هنوز به صورت رسمی آغاز نشده است. بسیاری از افراد خودشان شروع به تعمیر کرده‌اند. به عنوان مثال، همسایه‌ای به نام آقای حاتم، که خانه‌اش آسیب شدیدی دیده بود، تلاش کرد سقف و پنجره‌ها را ترمیم کند. برخی حتی اجناس خود را فروختند تا خانه را تعمیر کنند. اما وقتی به فرمانداری و شهرداری مراجعه می‌کنیم، پاسخی دریافت نمی‌کنیم و بودجه‌ای هم اختصاص داده نشده است. 

او همچنین به خسارت‌های گسترده خانه مادرش اشاره کرد: «دو واحد بزرگ خانه مادرم کاملاً تخریب شد. حتی یک استکان هم باقی نمانده است. زندگی مادرم در عرض چند لحظه نابود شد و عکس‌ها و مدارک موجود نشان می‌دهد که تخریب خانه‌ها کاملاً کامل بوده و انگار محل دقیق اصابت انتخاب شده بود. اینقدر آسیب نزدیک بود که به نظر می‌رسد دقیقاً حیاط خانه ما هدف قرار گرفته بود.»

از دست دادن والدین تا سرقت وسایل در میان نخاله‌ها؛ روایت یک بازمانده از آستانه اشرفیه

آقای لطیفی، از دیگر اهالی آستانه اشرفیه، در گفت‌وگو با خبرنگار رکنا با بیان جزئیات حادثه‌ای که منجر به تخریب خانه والدینش و جان‌باختن آن‌ها شد، چنین روایت می‌کند:

«حادثه در شب سوم تیرماه اتفاق افتاد. آن شب پدر و مادرم تنها در خانه بودند. ما چند برادر هستیم؛ دو نفر از ما در تهران زندگی می‌کنیم و یکی دیگر خارج از کشور است. ساکن تهران هستم.چند روز قبل از حادثه، به‌دلیل شرایط تهران، خانواده‌هایمان را به شمال بردیم تا در امنیت باشند. حدود یک هفته‌ای در شمال ماندیم، اما من و برادرم به‌دلیل مشغله کاری به تهران بازگشتیم.

دو شب قبل از حادثه، همه اعضای خانواده  در خانه پدر و مادرم جمع بودیم. پس از بازگشت به تهران، آن شب حادثه رخ داد. بلافاصله به سمت شمال و آستانه اشرفیه حرکت کردیم،حدود ساعت پنج صبح به محل رسیدیم. صحنه بسیار وحشتناک بود؛ نیروهای انتظامی، سپاه و مردم در محل حضور داشتند. خانه پدر و مادرم به شدت ویران شده بود.حفره‌ای حدود ۲۰ متر در محل اصابت ایجاد شده بود.

متأسفانه پدر و مادرم در خواب و در اتاق خود جان باختند. پس از حادثه، درخواست کردیم نخاله‌ها و وسایل باقی‌مانده در محل مشخصی نگهداری شود، چراکه در خانه مقادیری طلا و دلار به امانت گذاشته بودیم. با این حال، پس از انتقال نخاله‌ها به بیرون شهر، متوجه شدیم بسیاری از این وسایل توسط افراد ناشناس به سرقت رفته است. حتی جعبه طلاهایمان را پیدا کردیم که خالی و در میان نخاله‌ها رها شده بود.

با نیروی انتظامی در این‌باره صحبت کردیم، اما با وجود بازرسی‌های انجام‌شده، وسایل ما پیدا نشد. از زمان حادثه در سوم تیر تا امروز (۱۸ شهریور)، هیچ‌گونه کمک مالی یا حمایتی به ما ارائه نشده است. جلساتی در فرمانداری تشکیل شد و صحبت‌هایی درباره خرید زمین خانه یا ساخت المان یادبود در محل شد، اما ما به‌صراحت اعلام کردیم که خانه یادگار والدینمان است و می خواهیم بازسازی کنیم.

خودروی پدرم که در پارکینگ بود و کاملاً نابود شد، مدتی به‌عنوان نماد حادثه در شهر رشت و آستانه به نمایش گذاشته شد، اما حتی خسارت آن هم پرداخت نشد. ساختمان خانه نیز به‌طور کامل ویران شده و امکان تعمیر وجود ندارد. در مجموع، هیچ کمکی از سوی مسئولان صورت نگرفته و تنها نهادی که با ما در ارتباط بوده، بنیاد شهید است که صرفاً راهنمایی‌های محدودی انجام داده است.

به گزارش رکنا، اکنون بیش از دو ماه از حادثه تلخ حمله موشکی به آستانه اشرفیه می‌گذرد، اما بسیاری از خانواده‌ها همچنان در خانه‌های نیمه‌ویران یا میان آوارها زندگی می‌کنند. روایت‌های تلخ بازماندگان نشان می‌دهد که نه‌تنها خسارت‌های مالی و جانی جبران نشده، بلکه روند رسیدگی‌ها به‌دلیل پیچیدگی‌های اداری نامناسب انجام شده یا اصلا انجام نشده است. این در حالی است که مردم منطقه با شروع فصل بارندگی، هر روز بیش از پیش نگران آینده‌ای نامعلوم برای خود و خانواده‌هایشان هستند.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی