با این 3 روش، بیش‌ فکری را به یک مهارت فوق‌ العاده تبدیل کنید!
تبلیغات

به گزارش رکنا، اگرچه بسیاری از افراد، بیش‌فکری را یک عامل اضطراب و سردرگمی می‌دانند، اما روان‌شناسان بر این باورند که این ویژگی، در صورت مدیریت صحیح، می‌تواند تبدیل به یک توانایی ارزشمند شود.

بر اساس گزارشی از فوربز که توسط فرارو بازتاب شده، شاید شما هم تجربه کرده باشید که در مواقع نامشخص، ذهن‌تان مدام میان مکالمات یا سناریوهای احتمالی سرگردان بماند. این فرآیند به عنوان تلاش ناخودآگاه ذهن برای مدیریت مسائل غیرقابل پیش‌بینی شناخته می‌شود.

ذهن انسان می‌تواند هم‌زمان بزرگ‌ترین همراه و سخت‌ترین چالش او باشد. این فعالیت مداوم، اگرچه گاهی خسته‌کننده به نظر می‌رسد، اما در حقیقت بخشی از مکانیسم طبیعی و تکاملی برای بقا است. همانند یک نگهبان شجاع که همیشه در صدد پیشگیری از خطر است، ذهن ما را هوشیار و آماده نگه می‌دارد. با این حال، زمانی که این خصوصیت مدیریت نشود، ممکن است خواب، آرامش و تصمیم‌گیری را مختل کرده و سبب تحلیل‌های وسواسی شود.

اما بر اساس تحقیقات، این گرایش به بیش‌فکری در صورتی که به‌درستی مدیریت شود، می‌تواند به ابزاری سازنده برای شناخت عمیق‌تر، تصمیم‌گیری بهتر و خودآگاهی بیشتر مبدل شود.

بیش‌فکری و دلایل روانشناسی آن

بیش‌فکری معمولاً در دو الگوی تکراری «مرور گذشته» و «بررسی آینده» ظاهر می‌شود. علت اصلی این فرآیند، تمایل دستگاه عصبی برای دستیابی به اطمینان کامل است. حتی وقتی یک رویداد استرس‌زا پایان می‌یابد، ذهن همچنان به پردازش آن ادامه می‌دهد، گویی که توانایی اقدام و راه‌حل نهایی در دورهای بیشتر فکرکردن نهفته است.

این الگوها اغلب نتیجه‌ احساسات حل‌نشده هستند. وقتی احساساتی مبهم یا ناخوشایند وجود داشته باشد، ذهن به جای رویارویی با آن‌ها، به تحلیل‌های بی‌پایان روی می‌آورد. چنین واکنشی در ابتدا طبیعی است؛ اما به مرور تبدیل به یک عادت ناکارآمد می‌شود.

افرادی که در محیط‌هایی پرورش یافته‌اند که عدم قطعیت یا خطا تهدیدکننده تلقی می‌شده، اغلب در بزرگسالی ذهنی در حالت آماده‌باش دارند، حتی زمانی که خطر واقعی وجود ندارد. اما آگاهی از منشأ این چرخه می‌تواند موجب کاهش سرزنش خود شود و کمک کند ذهن‌مان را به عنوان یک متحد پرکارکرد مدیریت کنیم.

آشنایی با الگوهای رایج بیش‌فکری

بیش‌فکری معمولاً در سه مدل اصلی بروز می‌کند:

۱. اصلاح‌گر (Fixer): کسی که سعی دارد با مرور مکرر اتفاقات، اشتباهات را پیدا کرده و از تکرار آن‌ها جلوگیری کند.

۲. نگران (Worrier): کسی که بدترین سناریوها را پیش‌بینی می‌کند تا برای آن‌ها آمادگی داشته باشد.

۳. موشکاف (Overanalyzer): کسی که تا زمانی که تمام گزینه‌ها بررسی نشوند، تصمیم نمی‌گیرد.

هرکدام از این سه مدل نقاط قوت خود را دارند: اصلاح‌گر اهل عمل است، نگران دقیق و موشکاف به‌صورت عمیق تفکر می‌کند. هدف این است که از این انرژی ذهنی برای روشنگری و اقدام، به جای انتقادگری بهره ببریم.

سه روش موثر برای تبدیل بیش‌فکری به یک اهرم قدرت

۱. مرور افکار برای نظم بخشیدن به ذهن

وقتی ذهن در حلقه‌ای از افکار مکرر گیر می‌افتد، نوشتن یا سوال‌سازی می‌تواند کمک‌کننده باشد. از خود بپرسید «هدف مشخص من چیست؟» یا «گام بعدی چه می‌تواند باشد؟». این روش فاصله گرفتن از افکار یا همان «جداسازی شناختی» را تقویت می‌کند.

تحقیقات نشان داده‌اند کسانی که توانایی دیدن افکارشان به عنوان پدیده‌های ذهنی (و نه حقیقتی مطلق) دارند، در حل مسائل و درک موقعیت‌ها موفق‌تر هستند.

۲. مقابله با سوال‌های بی‌پایان

سوال‌های مداوم نظیر «اگر این مشکل پیش بیاید چه؟» می‌تواند چرخه‌ای از تردید ایجاد کند. به جای آن، از خود بپرسید «بعدش چه می‌کنم؟». این تغییر کوچک به مغز کمک می‌کند از حالت منفی‌گرایی فاصله بگیرد و بر روی یافتن راه‌حل تمرکز کند.

این تکنیک می‌تواند منجر به اعتماد به نفس بیشتری شود و فرد را به یاد توانایی‌های گذشته‌اش در مواجهه با مشکلات بیندازد.

۳. هدایت بیش‌فکری به سوی آینده‌نگری

اگر بیش‌فکری به جای تمرکز بر یک ترس خاص، به سوی آماده‌سازی برای آینده هدایت شود، می‌تواند بسیار ارزشمند باشد. مغز ما برای شبیه‌سازی آینده طراحی شده است و این روش می‌تواند به ما در شناخت بهتر از آیندۀ احتمالی کمک کند.

پرسیدن سوالاتی مانند «آیا این فکر به من کمک می‌کند یا باعث آسیب می‌شود؟» می‌تواند تمایز بین بیش‌فکری سازنده و مخرب را مشخص کند.

در پایان، این سه راهکار نشان می‌دهند که بیش‌فکری به جای یک دشمن ذهنی، می‌تواند ابزاری برای آرامش، نظم و تصمیم‌گیری دقیق‌تر باشد؛ به شرطی که بتوانیم آن را بشناسیم و به درستی از آن استفاده کنیم.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی