معمای ناپدید شدن هارد محرمانه در یک سرقت خشن
حوادث رکنا: اعضای باند ۶ نفره سرقت که علاوه بر زورگیری از چندین شهروند، تلفن همراه مدیر یک شرکت دانشبنیان با اطلاعات حساس و محرمانه را به سرقت بردهاند، در دادگاه کیفری محاکمه شدند.

به گزارش رکنا، اواسط سال 1403 مردی با مراجعه به پلیس از سرقت تلفن همراهش توسط راکبان یک موتورسیکلت در منطقه سعادت آباد خبر داد.
وی در تشریح ماجرا گفت: «در حال گذر از پیاده رو بودم که راکبان یک موتورسیکلت کنارم توقف کردند و یکی از آنها با چاقو به سراغم آمد و دو ضربه غیرکاری به دست و زانویم زد و گفت که تلفن همراهم را به او بدهم. از آنجایی که من مدیر یک شرکت دانشبنیان در حوزه پزشکی هستم و اطلاعات بسیار حساسی در تلفنم ذخیره بود، مقاومت کردم اما راننده موتورسیکلت پیاده شد و من را به نردههای کنار خیابان کوبید. به آنها گفتم ساعتم گرانبهاست و داخل کارتهای بانکیام هم پول است آنها را بردارید اما تلفنم را نبرید ولی آنها هم کارت و ساعتم را گرفتند و هم تلفنم را سرقت کردند و بعد هم از محل گریختند.» پس از آن پلیس تحقیقاتش را آغاز کرد اما چند روز بعد مالباخته با مراجعه به پلیس آگاهی گفت: «من داخل تلفنم یک سیمکارت کشور آلمان داشتم. دوستانم از کشور آلمان تلفنم را ردیابی کردند و حالا هم مکانی که تلفنم سرقت شده مشخص است. با این اظهارات مأموران به محل اعلام شده توسط مالباخته رفتند و به سارقان و تلفن سرقت شده رسیدند.»
پس از آن چند شاکی دیگر هم که به همین صورت مورد سرقت و زورگیری قرار گرفته بودند، شکایتشان را مطرح کردند و پرونده پس از تکمیل شدن برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در این جلسه شاکیها یک به یک به جایگاه رفتند و با تشریح ماجرا برای متهمان درخواست اشد مجازات و رد مال کردند. دختر 25 سالهای که از او در میدان صادقیه زورگیری شده بود، گفت: «در حال رفتن به محل کارم بودم که دو راکب موتورسیکلت که برخلاف جهت خیابان حرکت میکردند به سراغم آمدند و با تهدید چاقو تلفنم را گرفتند. بعد از آن 2 ماه نتوانستم سرکار بروم و تا یک سال حتی از صدای موتورسیکلت میترسیدم.»
پس از آن مردی 42 ساله به جایگاه رفت و گفت: «در کنار اتوبان امام علی ایستاده بودم که دو متهم اصلی با موتور کنارم آمدند تا تلفنم را بگیرند. وقتی مقاومت کردم، یکی از آنها قمه را روی شاهرگم گذاشت و به جان مادرش قسم خورد که اگر تلفنم را ندهم مرا میزند. من هم به ناچار تسلیم شدم اما از آن روز به بعد دیگر در جیبم چاقو میگذارم تا از خودم دفاع کنم.»
در ادامه دو شاکی دیگر نیز ماجرای سرقت خود را مطرح کردند و در آخر نیز شاکی که مدعی بود تلفن همراهش اطلاعات محرمانه و بسیار حساسی داشته به جایگاه رفت و گفت: «اطلاعاتی که در هارد تلفنم ذخیره شده بود مربوط به تولید یکی از وسایل ضروری پزشکی است که تولید آن میتواند کشور ما را در آن زمینه خودکفا کند. من تلفن همراهم را در حالی که هاردش را خارج کرده بودند، تحویل گرفتم. چند روز بعد هم فردی که خودش را مالخر معرفی کرد با من تماس گرفت و در مقابل پس دادن هارد تلفنم درخواست پول کرد. من هم پذیرفتم اما دیگر خبری نشد. من نه پولهایی که از کارتم برداشت شده را میخواهم و نه ساعت چند ده میلیونیام را، فقط آن هارد را میخواهم. ما پس از این ماجرا با شرکتی که اطلاعات را در اختیارمان گذاشته بود مکاتبه کردیم تا بتوانیم دوباره آن اطلاعات را بگیریم اما آنها مدعی شدند ما از اول اشتباه کرده بودیم که به شما اطلاعات دادیم و خوشحالیم که دیگر آن را ندارید. در بررسی مهندسان امنیتی شرکت ما مشخص شده که سارقان کاملاً حرفهای هارد را خارج کردهاند و شاید هم میدانستند که اطلاعات آن اهمیت زیادی دارد. باور کنید بعد از بازداشت دو متهم اصلی من به آنها پیشنهاد دادم که شما هارد را به من برگردانید من کمکتان میکنم تا به هر چه میخواهید برسید اما همکاری نکردند.» پس از آن 6 متهم یک به یک به جایگاه رفتند و غیر از سرقت تلفن همراه مدیر شرکت دانشبنیان که عکس و مدارک ردیابی آنها در پرونده موجود بود، سرقت از سایر مالباختگان را نپذیرفتند و مدعی شدند هارد گوشی را خارج نکردهاند و تصمیم داشتند تلفن را برگردانند اما از ترس دستگیری این کار را نکردهاند. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
-
طنز جالب گوگل با آیفون ۱۷ ایر + فیلم
ارسال نظر