این ها بخشی از اظهارات جوان 19 ساله ای است که به اتهام قتل Murder یکی از بستگانش پای میز محاکمه ایستاده است. او پس از آن که به سوالات قضایی و تخصصی قاضی Judge کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره چگونگی ارتکاب جنایت Crime پاسخ داد، افکارش را به خاطرات دوران کودکی خود گره زد و گفت: دو خواهر و سه برادر دارم اما هیچ کدام از آن ها در مقاطع بالا تحصیل نکرده اند. من هم در کلاس سوم ابتدایی درس و مدرسه را رها کردم چرا که درس هایم ضعیف بود و علاقه ای هم به درس و مشق نداشتم. پدرم آهنگر است و وضعیت مالی مناسبی دارد. از این رو از همان دوران کودکی به کارگاه آهنگری پدرم می رفتم تا این که به شغل آهنگری علاقه‌مند شدم و آرام آرام این حرفه را آموختم و به ساخت قیچی های فلزبری پرداختم. از آن به بعد در کارگاه آهنگری مشغول کار بودم اما به خدمت سربازی نرفتم. در حالی که با رسیدن به سن 19 سالگی باید دفترچه اعزام به خدمتم را می گرفتم حدود پنج ماه قبل خانواده ام دختر عمویم را برایم خواستگاری کردند. آن ها در همسایگی ما زندگی می کردند و من به دختر عمویم علاقه داشتم. اولین بار وقتی نوجوان بودم و دختر عمویم از مدرسه می آمد علاقه ام را به او ابراز کردم و به او گفتم که دوستش دارم به همین خاطر خانواده ام نیز کاملا با این ازدواج موافق بودند و خیلی زود مقدمات برگزاری مراسم ازدواج ما را فراهم کردند. ما به تازگی زندگی زیر یک سقف را آغاز کرده بودیم که این حادثه Incident تلخ رخ داد و زندگی ام از هم پاشید.

من همواره انسانی خونسرد بودم و سعی می کردم کمتر عصبانی شوم اما  وقتی کسی به خانواده ام زور می گفت دیگر حال خودم را نمی فهمیدم.

در واقع نمی توانستم این گونه صحنه ها را تحمل کنم و زود از کوره در می رفتم که در نهایت نیز همین عصبانیت ها کار دستم داد و نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم. در لحظه ای که شنیدم برادرم کتک خورده است اگر برای چند ثانیه درست فکر می کردم و به عاقبت کارم می اندیشیدم شاید امروز حسین (مقتول) زنده بود و من هم به عنوان قاتل The Murderer محاکمه نمی‌شدم ولی  افسوس زمانی به خودم آمدم که دیگر کاری از دست هیچ کس ساخته نبود.

آن روز من در خانه نشسته بودم و میوه می خوردم که ناگهان فهمیدم آن مرحوم بینی برادر کوچک ترم را شکسته و سر و صورتش خون آلود شده است. با دیدن این صحنه چنان عصبانی شدم که نفهمیدم چه حادثه ای رخ داد. چاقوی میوه خوری را برداشتم و در حالی که خشم سراپای وجودم را فرا گرفته بود، دوان دوان به داخل کوچه آمدم. داخل کوچه شلوغ بود. وقتی جلو رفتم که ببینم چه خبر است آن ها به من حمله کردند و در این میان چاقو به حسین اصابت کرد. من هم ترسیدم و از محل فرار Escape کردم. روز بعد زمانی که در منزل یکی از دوستان برادرم مخفی شده بودم شنیدم که حسین بر اثر اصابت چاقو جان خود را از دست داده است و در نهایت هم با دخالت بزرگ ترهای فامیل خودم را تسلیم قانون Law کردم اما ای کاش ...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

تجاوز به زن 35 ساله در شب تولد سومین مرد بازداشت شد

ناگفته های تارا از قتل وحشتناک جوان مهابادی و دو دختر به نام کیمیا و ملیکا + عکس

بلای هولناک که بر سر دختر جوان در پشت پیشخوان مغازه آمد + عکس

عاقبت سرقت از باغ نارنگی + عکس

2 ادعا در مرگ تلخ دختر دانشجوی پزشکی در حمام خوابگاه

اعدام در ملأ‌عام مجازات قاتلان سریالی گلستان + عکس

اعتراف فرزاد به قتل هشتمین زن در رشت + عکس

18 سال با آزاده دوست بودم ولی آن روز عصبانی شدم! وقتی نفس نکشید، جسدش را تکه تکه کردم و!!! + فیلم اعتراف و عکس

خودکشی حامد 24 ساله در پونک / مرگ مشکوک امیر در بستر خواب + جزئیات 2 مرگ مشکوک

اقدام وحشتناک مرد جوان با دختر جوان پشت پیشخوان یک صرافی در میدان فردوسی

بلای وحشتناکی که مرد همسایه به خاطر بدنامی بر سر دختر جوان آورد +فیلم وعکس

علت مرگ دختر دانشجوی پزشکی در حمام خوابگاه شهرکرد

همخوابی بی شرمانه زنم با مرد غریبه را در دوربین مخفی اتاق خواب دیدم+ عکس

سر بریده دختر خبرنگار پیدا شد + عکس

به چوب بستن جوانی توسط مردم که دختر 10 ساله را آزار داده بود + عکس

نام حضرت عباس (ع) جوانی را در پای چوبه دار نجات داد

کدخبر: 313859 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟