واکنش وکیل افسانه بایگان به حکم قانونی خانم بازیگر + جزییات کامل

ماجرای صدور احکام غیرمتعارف حجاب از سوی یک شعبه خاص در مواجهه با اقشار مختلف شهروندان به اندازه‌ای میان افکار عمومی ایرانیان بازتاب پیدا کرد و نقد حقوقدانان و مردم را در پی داشت که سرانجام رییس و معاون اول دستگاه قضایی را به واکنش واداشت.

غلامحسین محسنی اژه‌ای و محمد مصدق تلویحا اشاره کردند که صدور احکام قضایی باید مبتنی بر قانون و در راستای اقناع افکار عمومی باشد نه اینکه باعث وهن مردم نسبت به نظام تصمیم‌سازی‌های قضایی شود. یکی از احکامی که طی روزهای اخیر منشأ بروز دامنه وسیعی از بحث و تبادل نظرها میان مردم و حقوقدانان شده است، حکمی است که اخیرا در پرونده افسانه بایگان صادر شده است.

پس از صدور احکامی مانند شستن میت در غسالخانه، مراجعه به روانپزشک و... افسانه بایگان هم که برای تماشای نمایشی در تئاتر شهرزاد با کلاه حاضر شده بود محکوم به 2سال حبس و مراجعه به روانپزشک شده است.

دیروز خبر رسید روسای 4 انجمن روانشناسی کشور ابعاد مختلف مرتبط با این حکم را از منظر روانشناسی عمومی و اجتماعی بررسی کرده و خواستار تجدید نظر اساسی در صدور یک چنین احکامی شده‌اند.

نوری زینال، وکیل افسانه بایگان اما با بررسی حقوقی این پرونده ابعاد مختلف این حکم را از منظر قانونی زیر سوال می‌برد و آن را غیرمتعارف ارزیابی می‌کند.

المیرا نوری زینال با اشاره به اینکه بارها در سریال‌ها، فیلم‌ها و محصولات نمایشی شبکه خانگی، زنان با کلاه حضور داشته‌اند، اعلام می‌کند که «در دادنامه هیچ استدلال حقوقی برای استناد به ماده مذکور و صدور مجازات‌های موصوف یافت نمی‌شود.»

به گزارش روزنامه اعتماد بخش هایی از گفت و گوی نوری زینال را در ادامه می خوانید:

  • در پی تشکیل پرونده برای خانم بایگان به دلیل حضور ایشان در سالن شهرزاد برای تماشای تئاتر کافه عاشقی با پوشش کلاه اتهامی ذیل عنوان «قرار دادن حالت و وضعیت بی‌حجابی در انظار عمومی و نهایتا انتشار یافتن تصاویر در فضای مجازی» علیه ایشان صادر شد.
  • در ادامه به استناد قسمت دوم بند ٣ ماده ٦٤٠ قانون مجازات اسلامی ١٣٧٥ به ایشان تفهیم و کیفرخواست صادر شد (در حالی که ایشان نه خود تصاویر را منتشر کرده‌اند نه به آن علم داشته‌اند و نه اساسا رفتار ایشان مشمول ماده می‌شود) و در نهایت پرونده ایشان به شعبه ١٠٨٨ مجتمع قضایی ارشاد ارسال شد.
  • اصل تعقیب به خاطر استفاده از پوشش کلاه در‌حالی که تصویر بسیاری از سینماگران با این پوشش در پلتفرم‌های رسمی وجود دارد و در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های شبکه نمایش خانگی از این نوع پوشش استفاده می‌شود، به هیچ‌وجه قانع‌کننده نیست.
  • حضور بانوان با کلاه در فیلم‌ها و سریال‌ها و... در واقع تایید ضمنی و تلقی کلاه به عنوان نوعی پوشش است. این در حالی است که حکم صادرشده در مورد خانم بایگان این تلقی را، با تردید جدی مواجه می‌کند. به عبارت روشن‌تر به نظر می‌رسد نوعی برخورد دوگانه در خصوص امری واحد مشاهده می‌شود که افکار عمومی را با تضادهای بسیاری مواجه می‌کند.
  • در دادگاه با تشکیل دو جلسه رسیدگی، به ایشان اتهام «تشویق به فساد و فحشا از طریق بی‌حجابی» به ایشان تفهیم شد و قرار نظارت قضایی مبنی بر منع دسترسی ایشان به شبکه اینترنت با توقیف تلفن همراه ایشان و سیمکارت(های) متعلق به ایشان صادر شد که ایشان از حقوق شهروندی به این قرار تمکین نکرده و جهت رسیدگی به آن در دادگاه تجدید نظر اعتراض کردیم. نهایتا دادنامه به استناد بند دوم ماده ٦٣٩ صادر شد.
  • بر اساس قانون، قرار نظارتی که برای ایشان مبنی بر توقیف گوشی و منع دسترسی به شبکه اینترنت و... صادر شد، و مصداق هیچ‌یک از بندهای ماده ٢٤٧ قانون آیین دادرسی کیفری نیست؛ ضمن اینکه صدور این قرار، نقض حقوق شهروندی است که مدنظر قانون‌گذار نبوده است. به نص ماده ٢٤٧ و نیز صراحت آیین‌نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تامین قضایی هیچ‌گونه تردید و شبهه‌ای در خصوص غیرقانونی بودن قرار صادره باقی نمی‌گذارد. و در دادنامه هیچ استدلال حقوقی برای استناد به ماده مذکور و صدور مجازات‌های موصوف یافت نمی‌شود. در 4 صفحه دادنامه، دادرس تنها به بیان نظرات شخصی خود و تفسیر به رای مواد قانون پرداخته . حتی از جانب ایشان حرف‌هایی بیان شده که مطلقا در جلسه دادرسی عنوان نشده بودند.
  • نهایتا در مورد پرسش شما هم باید بگویم با توجه به اینکه هنرمندان دیگری که در این شعبه به اتهام‌شان رسیدگی و دادنامه علیه آنها صادر شد نیز مجازات سنگینی دریافت کردند، نمی‌توان با اطمینان گفت که اصرار ایشان بر استیفای حقوق شهروندی و حق اعتراض بر قرار نظارت قضایی صادره در صدور چنین حکمی تاثیر مستقیم داشته است.
  • اساسا رفتار ارتکابی توسط افسانه بایگان، مبنی بر حضور در سالن تئاتر شهرزاد با پوشش کلاه نه مصداق در معرض قرار دادن شیئی است که عفت و اخلاق عمومی را جریحه‌دار کند (که در دادسرا به ایشان تفهیم شد) و نه ترویج و تشویق به فساد و فحشاست (که در شعبه ١٠٨٨ در جلسه دوم رسیدگی به ایشان تفهیم شد.)
  • هنرمندانی که از پوشش کلاه استفاده کرده‌اند با توجه به رویه مرسوم قصد تخطی از قانون و ارتکاب رفتار مجرمانه را نداشته‌اند. مضافا اینکه عدم واکنش رسمی به پوشش کلاه و استفاده از این نوع پوشش در فیلم‌ها و سریال‌ها و انتشار تصویر برخی سینماگران با کلاه در پلتفرم‌های رسمی مبنی بر تایید کلاه به عنوان نوعی پوشش است.
  • اساسا هیچ‌گونه استدلال حقوقی در دادنامه مبنی بر نسبت دادن عنوان مجرمانه ترویج و تشویق به فساد و فحشا یافت نمی‌شود و نه عنصر مادی این جرم محقق شده و نه عنصر معنوی آن. بنابراین انتساب چنین عنوان مجرمانه‌ای فاقد وجاهت قانونی است.
  • علاوه بر موارد فوق، تشخیص بیماری‌ها و ناهنجاری‌های شخصیت امری تخصصی و با روانپزشک است نه قاضی. به‌طور کلی می‌توان گفت که دادنامه صادر شده صرفا بیان نظرات شخصی قاضی صادر‌کننده است. عجیب اینکه در جلسات رسیدگی نیز نماینده دادستان حضور نداشت و قاضی رسیدگی‌کننده نقش دادستان و قاضی را توامان ایفا کردند که این شیوه رسیدگی نیز خلاف قانون و اصل بی‌طرفی قاضی است.
  • خوشحالیم که رییس محترم قوه قضاییه به صدور این احکام که حقیقتا موجب وهن دستگاه قضا و توهینی است به قضات، در سخنرانی خویش واکنش نشان دادند. امیدواریم شاهد نقض این احکام در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور باشیم و نیز امیدواریم که قضات صادر‌کننده دادنامه‌ها در رویه خود تجدیدنظر کنند .
  • مهم‌ترین درخواست ما و اساسا همه وکلا و حقوقدانان نظارت قضایی توسط مسوولان عالیرتبه دستگاه قضاست تا ان‌شاءالله شاهد چنین رویه‌ها و صدور مجدد چنین احکام و قرار‌هایی نباشیم.
  • اعتماد

وبگردی