ما شما 5 نفر را تا عمر داریم، فراموش نمی‌کنیم + عکس خانم بازیگر ها!

زن در سینمای بهرام بیضایی جایگاهی ویژه داشته. این مطلب درباره چهار زن ماندگار سینمای بیضایی و استثنائا یک مرد فراموش نشدنی(آقای حکمتی، رگبار) است. همراه ما باشید.

خانم بزرگ به لطف جمیله شیخی

جمیله شیخی

یکی از فیلم‌های پراستعاره بهرام بیضایی است که همچنان درباره‌اش حرف می‌زنند. «مسافران» داستان مسافرانی است که یک آینه قدیمی را برای یک مجلس عروسی عمل می‌کنند و عده زیادی در تهران، منتظر آن‌ها هستند. مسافران در تصادف اتومبیل می‌میرند. اما بزرگ خانواده، مرگ آنها را باور ندارد. در نهایت مسافران با آینه سر می‌رسند و عروسی برگزار می‌شود. «مسافران» با نگاهی خاص به عینیت بخشی به باور جمعی، پیش آگاهی مادربزرگ از تصادف جمعی از خانواده در راه سفر، با تکثیر باور او از بازگشت آن‌ها ادامه می‌یابد. جمیله شیخی ایفاگر نقش بزرگ خانواده است که در بازی او اقتدار می‌بینیم و اقتدار. اینجا هم زن به تعبیری نماد امید به زندگی است که مرگ را باور ندارد و به زندگی عینیت می‌بخشد.

نایی جان به لطف سوسن تسلیمی

ما شما پنج نفر را تا عمر داریم، فراموش نمی‌کنیم

بیضایی در «باشو غریبه کوچک»، یک زن مقتدر اما با احساسات مادرانه را به تصویر کشید. زنی که از انجام سخت‌ترین کارها ابایی ندارد و نمی‌گذارد کسی برایش تصمیم بگیرد. باشو، پسر جنوبی که از جنگ و بمباران نجات پیدا کرده، خیلی اتفاقی پشت کامیونی پنهان می‌شود که به سمت شمال کشور حرکت می‌کند. او وقتی چشم‌هایش را باز می‌کند در شمال ایران است و هیچ‌کس را نمی‌شناسد. نایی جان او را پیدا می‌کند و به او نان و غذا می‌دهد و از او مراقبت می‌کند. درعوض باشو برای او کار می‌کند. همسایه‌ها با این کار مخالف هستند و شوهر نایی جان هم که در جبهه است او را از این کار باز می‌دارد اما نایی جان کوتاه نمی‌آید. با زور کتک هم که شده باشو را باسواد می‌کند و مثل بچه‌هایش از او نگهداری می‌کند. تا اینکه نهایتا شوهرش راضی می شود تا او را پیش خودشان نگه دارند.

 

اقای حکمتی به لطف پرویز خانِ فنی‌زاده

فیلم رگبار

داستان فیلم «رگبار» درباره آقای حکمتی، معلم جدید مدرسه‌ای در جنوب شهر است. وی در آغاز ورود به کلاس درس، یکی از شاگردانش به نام مصیب را از کلاس بیرون می‌کند. عاطفه، خواهر مصیب، به اعتراض نزد آقای حکمتی می‌رود، حکمتی به او ابراز علاقه می‌کند. آقا رحیم، قصاب محله، نیز به خواهر مصیب علاقه دارد. آقای حکمتی با بازی به یاد ماندنی پرویز فنی‌زاده فردی خجالتی، کم‌حرف و معلمی روشنفکر است که در نهایت هم در عشق شکست می‌خورد و هم با وجود موفقیت‌هایش در مدرسه، حکم انتقال به مدرسه‌ای دیگر دریافت می‌کند. آقای حکمتی نماد آدمی است که در میان روابط منحط اجتماعی زمان خود می‌کوشد برخلاف جریان آب شنا کند هرچند که مدام در معرض تهدید است.

گلرخ کمالی به لطف مژده شمسایی

ما شما پنج نفر را تا عمر داریم، فراموش نمی‌کنیم

بیضایی در «سگ‌کشی»، چهره واقعی یک زن فداکار را به تصویر می‌کشد. گلرخ کمالی بعد از جنگ به ایران بر می‌گردد و متوجه می‌شود شوهرش ورشکست شده و به خاطر چک‌هایی که دست طلبکارها دارد فراری است. او برای نجات شوهرش، طلب همه طلبکارها را صاف می‌کند و چک‌ها را می‌گیرد. در این راه بارها تهدید می‌شود، مورد پیشنهادهای بی‌شرمانه قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد در ادامه اتفاقاتی می‌افتد که غافلگیرتان خواهد کرد. گلرخ کمالی به مرور از شمایل یک زن مرفه شیک‌پوش خارج می‌شود و تصویر زنی تحقیرشده را پیدا می‌کند. ... بیضایی همزمان با اینکه تصویری فداکار و محکم از زن نشان می‌دهد، جایگاه مرد را پایین می‌آورد. هنرنمایی مژده شمسایی احتمالا به واسطه شناخت کاملش از جهان‌بینیی بیضایی کم‌نظیر است،؛ تمام تغییرات شخصیت گلرخ به خوبی اجرا شده و تبدیل به یک شخصیت نمونه‌ای شده.

 تارا به لطف سوسن تسلیمی

سوسن تسلیمی

بیوه‌زنی به نام تارا (سوسن تسلیمی) همراه دو کودک کم‌سالش از ییلاق به کومه‌اش بازمی‌گردد. در راه می‌شنود که پدربزرگش مرده، و در جادهٔ جنگلی به مردی غریب برمی‌خورد که جامهٔ تاریخی پوشیده و شتابان می‌گذرد. تارا میان میراث پدربزرگ شمشیری می‌یابد که نمی‌داند با آن چه کند؛ تارا می‌کوشد شمشیر را به جای داس درو به کار گیرد؛ اما شمشیر به این کارها نمی‌آید و ...

نکته فیلم روایت ملموس از یک فضای تاریخی و اساطیری است که به با ظرافت بیضایی به خوبی پرداخت شده، نقش‌آفرینی سوسن تسلیمی هم آن قدر درجه یک است که همیشه جای خالی‌اش را در سینمای ایران یادآور می‌شود. هر بار که «چریکه تارا» را می‌بینیم، حسرت می‌خوریم که چرا دیگر سوسن تسلیمی در این سینما نیست.

منبع:برترین ها

وبگردی