قرار مرگبار فریبرز با دختر دستفروش + عکس و اعتراف شهین بعداز بازداشت

 چند شب قبل مأموران پلیس تهران در یکی از خیابان‌های جنوبی تهران جلوی مغازه‌ای جسد پسر جوانی را کشف کردند و موضوع را به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند.

با اعلام این خبر بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل و در آنجا با جسد پسر ۳۰ ساله‌ای به نام فریبرز روبه‌رو شدند که آثار ضرباتی روی سر و صورتش نمایان بود.

نخستین بررسی‌ها حکایت از آن داشت پسر جوان بر اثر اصابت جسم سختی به سر و صورتش و سقوط از ارتفاع به قتل رسیده‌است.

شناسایی مقتول

صاحب مغازه با شناسایی هویت مقتول به مأموران گفت: «فریبرز دوست من بود و ساعتی قبل پیش من آمد و خواست کلید مغازه‌ام را به او بدهم.

او گفت می‌خواهد با دختر مورد علاقه‌اش به نام شهین درباره ازدواجشان صحبت کند و از من خواست ساعتی مغازه‌ام را در اختیار او قرار دهم و من کلید مغازه را به او دادم.

لحظاتی قبل یکی از همسایه‌های مغازه‌ام با من تماس گرفت و گفت پسرجوانی از پشت‌بام مغازه من به پایین پرت شده و جانش را از دست داده‌است. به سرعت خودم را به مغازه‌ام رساندم و با جسد دوستم فریبرز روبه‌رو شدم و نمی‌دانم چطور او از پشت بام مغازه‌ام به پایین سقوط کرده و جان باخته‌است.»

بازداشت دختر

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، تیم جنایی متوجه دختر جوانی شد که در آن نزدیکی پرسه می‌زد. از طرفی صاحب مغازه هم با دیدن دخترجوان به مأموران خبر داد وی همان دختر مورد علاقه مقتول است.

بدین ترتیب مأموران شهین را به عنوان مظنون حادثه بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.

وی در بازجویی‌ها با معرفی قاتل به مأموران گفت: «من دستفروش هستم و در یکی از خیابان‌ها لباس زنانه می‌فروشم. مدتی قبل فریبرز از من لباسی خرید، اما پس از ساعتی دوباره پیش من آمد و لباس را عوض کرد و همین موضوع باعث آشنایی ما شد.

از آن روز به بعد او هر روز پیش من می‌آمد و در فروش لباس‌ها به من کمک می‌کرد و همین موضوع باعث رابطه بیشتر ما شد تا جایی که پیشنهاد ازدواج داد.

مدتی بعد او تعدادی لباس زنانه برای من آورد تا بفروشم و من هم فروختم، اما بعداً متوجه شدم، او لباس‌ها را سرقت کرده‌است. او بعضی وقت‌ها از مغازه‌های لباس‌فروشی سرقت می‌کرد و لباس مردانه را خودش می‌فروخت و لباس‌های زنانه را به من می‌داد و برای او می‌فروختم. البته او مدعی بود لباس‌ها را دوستش از مرز برای او می‌آورد.»

رقیب عشقی

دختر جوان ادامه داد: «ارتباط دوستانه ما ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل پسر جوانی به نام شاهین به من ابراز علاقه کرد. او ضایعات جمع کن بود و به من پیشنهاد دوستی داد، اما من قبول نکردم و بعد هم فهمید با فریبرز دوستم هستم.

پس از این او همیشه فریبرز را تهدید می‌کرد تا مرا رها کند و حتی چند باری هم با هم درگیر شده‌بودند. شب حادثه من و فریبرز داخل مغازه دوستش بودیم که شاهین با چوبدستی وارد مغازه شد.

من ترسیدم و فرار کردم و فریبرز هم به پشت‌بام رفت و شاهین هم او را تعقیب کرد. آن‌ها پشت‌بام با هم درگیر شدند و من دیدم شاهین ابتدا با چوبدستی ضربه‌ای به سرش زد و بعد هم از پشت‌بام او را به پایین پرت کرد و از محل گریخت.»

دختر جوان در ادامه برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن صحت و سقم اظهاراتش در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. تیم جنایی در تلاش است تا شاهین را بازداشت و زوایای پنهان این حادثه مرگبار را بر ملا کند.

کدخبر: 943257 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟