قتل یک دوست در شوخی بچگانه در عالم مستی / شرمنده خانواده اش هستم! + جزییات

به گزارش رکنا، روز پنجشنبه 14 اردیبهشت‌ماه امسال، مأموران کلانتری 159 بیسیم در تماس تلفنی با  بازپرس کشیک قتل ، مرگ مرد 22 ساله‌ای را با ضربه چاقو روی تخت بخش اورژانس بیمارستان سوم شعبان گزارش کردند.

با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و کارشناسان تیم تشخیص هویت به همراه قاضی جنایی پای در سردخانه بیمارستان گذاشتند و با جسد مرد 22 ساله‌ای مواجه شدند که از ناحیه قلب هدف یک ضربه چاقو قرار گرفته بود.

گزارش اولیه امدادگران اورژانس که مقتول را به بیمارستان منتقل کردند حکایت از آن داشت، مرد جوان که در ناحیه قفسه سینه زخمی شده از بوستان ولی‌عصر(عج) با آمبولانس به بیمارستان سوم شعبان آورده شده اما اقدامات درمانی نداشته و او به کام مرگ فرو رفته است.

بدین ترتیب تیم جنایی راهی بوستان ولی‌عصر(عج) شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند در جریان بررسی‌ها فردی که شاهد جنایت بود، گفت: مقتول به همراه دوستانش در پارک نشسته بودند و در حال شوخی با یکدیگر بودند اما ناگهان درگیری میان آنها رخ  داد و در جریان این درگیری، قاتل یک ضربه چاقو به قفسه سینه مقتول وارد کرد و از مهلکه گریخت!

پس از پایان تجسس‌های میدانی در صحنه وقوع قتل، کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا با بازبینی دوربین‌های مداربسته و اقدامات اطلاعاتی مسیر تردد مرد جنایتکار را شناسایی و او را دستگیر کنند.

تحقیقات ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم ابتدا هویت قاتل را شناسایی و سپس با اقدامات اطلاعاتی گسترده مخفیگاه وی را در یکی از استان‌های غربی ایران  ردیابی کردند که متهم خیلی زود با دستور قضایی در یک عملیات غافلگیرانه بازداشت شد.

صبح امروز متهم به شعبه دهم دادسرای امور جنایی منتقل شد و هنگامی که مقابل قاضی امیرحسین علیمردان قرار گرفت در جریان تحقیقات مقدماتی به قتل مرد 22 ساله اعتراف و عنوان کرد به دلیل مصرف مشروبات الکی دست به این جنایت هولناک زده است.

گفتگو با متهم

مقتول را می‌شناختی؟

بله از دوران کودکی با یکدیگر دوست بودیم و مدرسه می‌رفتیم.

با مقتول اختلاف داشتی؟

نه، اصلا خیلی با هم دوست بودیم؛ حتی من خیلی زیاد به خانه او می‌رفتم.

پس چرا دوست خود را به قتل رساندی؟

همه چیز از یک شوخی ساده شروع شد، البته ناگفته نماند که مشروب الکلی نیز مصرف کرده بودم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

داخل پارک حضور داشتیم که سر یک شوخی با مقتول درگیر شدم و به دلیل اینکه در حالت طبیعی نبودم او را هدف ضربه چاقو قرار دادم.

پس از جنایت کجا رفتی؟

شبانه به یکی از استان‌های غربی ایران رفتم و مخفیانه زندگی می‌کردم که ناگهان توسط پلیس دستگیر شدم.

پشیمانی؟

بله خیلی پشیمانم، من قصد نداشتم تا دوستم را به قتل برسانم و از احساس شرمندگی نمی‌توانم با مادرش رو‌به‌رو شوم و شرمنده او هستم.

بنا بر این گزارش، با دستور قاضی علیمردان از شعبه دهم دادسرای امور جنایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

وبگردی