بازگشت ختر کوچولو به آغوش مادر پس از 8 سال / زن وشوهر اردبیلی چطور آشتی کردند

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از حدود 2 ماه قبل و با شکایت زن جوانی آغاز شد که در خیابان از شوهرش کتک خورده بود. وی وقتی به همراه پدرش برای شکایت راهی اداره پلیس شد در تشریح ماجرا گفت: چند سال قبل با مرد جوانی که با وانت میوه فروشی می‌کرد ازدواج کردم.

اوایل زندگی خوبی داشتیم اما کم کم دخالت خانواده‌ها و مشکلات مالی باعث شد بین ما اختلاف ایجاد شود. با این حال چون شوهرم را دوست داشتم سعی کردم گذشت کنم و به زندگی ادامه دهم؛ در همین حال متوجه شدم باردار هستم. از این موضوع خیلی خوشحال بودم و فکر می‌کردم با آمدن بچه زندگی من و همسرم بهتر شود اما اشتباه می‌کردم چون بعد از تولد دخترم مشکلاتم بیشتر شد و سرانجام هم وقتی دخترم یک ساله بود از خانه شوهرم رفتم و به خانه پدرم برگشتم.

در این مدت بزرگان و ریش سفیدان فامیل با وساطت قصد آشتی دادن ما را داشتند اما بی‌فایده بود. خانواده شوهرم دخترم را گرفتند و من تنها‌تر از قبل فقط غصه می‌خوردم و زجر می‌کشیدم. در تمام این 8 سال فقط سالی دو بار آن هم عید نوروز و جشن تولد دخترم او را می‌دیدم و خانواده شوهرم اجازه نمی‌دادند او را نزد خودم ببرم. من هم سرانجام تصمیم گرفتم شکایت کنم و درخواست مهریه و نفقه کردم اما شوهرم وقتی از این ماجرا باخبر شد مرا در خیابان به باد کتک گرفت و حالا هم از او به اتهام ضرب و جرح شکایت دارم.

پس از ثبت این شکایت پرونده برای رسیدگی و حل و فصل به شعبه ششم شورای حل اختلاف اردبیل فرستاده شد و رئیس شعبه و اعضای آن پس از بررسی پرونده این زوج تصمیم گرفتند با وساطت و برگزاری جلسات صلح و سازش تلاش خود را برای آشتی دادن آنها آغاز کنند.

بدین ترتیب پس از 2 جلسه که با حضور زوج جوان و اعضای شورا برگزار شد سرانجام زن جوان از شکایت خود صرف نظر کرد و همسرش نیز با پذیرش شرایط وی قدم پیش گذاشت و این زوج پس از 8 سال دوری و اختلاف آشتی کردند و همراه دخترشان که سالها از محبت مادرانه محروم مانده بود زندگی جدیدی را  آغاز کردند.

وبگردی