عاشقی پسر بی شرم دروغ بود / رابطه سیاه در بیهوشی دختر کرجی !

به گزارش اختصاصی خبرنگار حوادث رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از بهمن ماه پارسال بدنبال شکایت دختر 20ساله شروع شد این دختر جوان خود مدعی شد که پسر جوانی پس از اظهار علاقه و وعده ازدواج او را را به ویلای خود برده و مورد تعرض قرار داده است.

بدنبال این شکایت بود که پسر جوان 32 ساله بنام حامد تحت تعقیب قرار گرفت و با گذشت حدود 8 ماه از شکایت،  پسر جوان با هویت دیگری بنام حمید شناسایی و بازداشت شد.

این متهم در نخستین اظهاراتش مدعی شد دختر جوان را شاکی پرونده است هرگز ندیده و نمی شناسد اما وقتی مستنداتی ارائه شد اظهارات متناقض دیگری را مطرح کرد. این متهم به اتهام تعرض بازداشت شد و پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان بخشی از متن کیفرخواست را خواند آنگاه شاکی پرونده بنام رعنا در جایگاه ایستاد و به طرح شکایت خود پرداخت.

دختر جوان در آغاز صحبت هایش به وعده ازدواج پسر جوان که چند صندلی آن طرفتر نشسته بود اشاره کرد و با دستش او را نشان داود گفت: این آقا وقتی که من از کلاس زبان به خانه می رفتم مقابلم ایستاد و اظهار علاقه کرد و بعد از مدتی به اصرار او سوار خودرویش شدم ...

او میگفت که میخواهد با خانواده اش به خواستگاری من بیایند بعد از مدتی یک روز که من از کلاس می آمدم مرا دوباره سوار کرد و گفت باهم برویم بیرون اما او مرا به ویلای که می گفت برای خودش است برد و با خوراندن آبمیوه مرا بیهوش و به من تعرض کرد بعد هم گفت که باهم ازدواج میکنیم به ترکیه می رویم اما بعد متوجه شدم که او دروغ میگوید و شاگرد یک املاکی املاکی است و اصلا آن ویلا هم برای او نیست ....

درهمین زمان رییس دادگاه گفت شما دختر جوان شما بر چه اساسی به این اقا اعتماد کردی و به خانه او رفتی هر چند آن جا ملک شخصی او هم نبوده ...

درهمین حال دختر جوان سرش را به پایین انداخت و درحالی که چیزی برای پاسخ نداشت گفت: من فریب این آقا را خوردم ...درادامه جلسه دادگاه رییس دادگاه به متهم دستور داد پای میز محاکمه بایستد قاضی پس از تفهیم اتهام به متهم گفت شما متهم هستید به تعرض این خانم جوان که در دفاع از خودش گفت: من قبول دارم که با این خانم به ویلا رفتیم و من به او وعده ازدواج دادم اما قبول ندارم که به او تعرض کردم او با خواسته خودش با من آمد و هیچ زوری در کار نبوده است .

دختر جوان که شدت از شنیدن این جمله عصبی شده بود گفت: تو مرا بردی اما بعد با من عملی انجام دادی که من هیچ اختیاری از خودم نداشتم و تو مرا بیهوش کرده بودی....،  بعد هم که من فهمیدم گفتی باهم ازدواج می کنیم و به ترکیه می رویم این هم متن تمام پیام های تو بعد از آن روز لعنتی است.

رییس دادگاه از دختر جوان خواست همه ی متن پیام های  پسر جوان را بعنوان مدرک به دادگاه ارائه دهد.

در ادامه دادرسان دادگاه باتوجه به تکمیل نبودن اطلاعات لازم برای رسیدگی کامل به پرونده جلسه دادگاه را تجدید وقت کردند تا در فرصت دیگری رسیدگی به این پرونده انجام گیرد .

 

 

کدخبر: 829027 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟