اعترافات تکان دهنده ببر سیاه + عکس های لحظه بازداشت

به گزارش رکنا، متهم این پرونده که «عباس حقدل» نام دارد در اعترافات هولناک خود درباره ماجرای گروگانگیری مرگبار در کاشمر به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: از حدود ۸ماه قبل  از وقوع حادثه «سمیرا» را به عقد موقت خودم درآورده بودم و در همین مدت کوتاه خیلی برایش هزینه کردم و هدایایی برایش خریدم حتی رهن منزل او را دادم؛ اما هنگامی که در ماجرای قتل افسرا ارشد پلیس به زندان افتادم، او حتی پاسخ تلفن‌هایم را نداد.

​​​​​​​

بعد از مدتی فهمیدم  قصد ارتباط با فرد دیگری را دارد وبه من پاسخ نمی دهد. به همین خاطر از او خواستم تا همه پول ها و هدایا را به من بازگرداند اما او مدعی شد که من نمی توانم هیچ غلطی بکنم! و پولی هم به من نمی دهد!

در این شرایط وقتی در زمان مرخصی از زندان، به همراه «امیر حسین-ح» به یکی از کافه های کاشمر رفته بودیم«امیرحسین» به شدت مرا تحریک کرد و گفت: «یک زن بتواند پول تو را بخورد؟» من هم که به غرورم برخورده بود، ناگهان اسلحه کلاشینکف را برداشتم و به همراه امیرحسین  و پسر عموی او (علیرضا) راهی منزل مادر سمیرا شدیم که علیرضا رانندگی خودرو را به عهده داشت و امیر حسین هم نقاب به چهره زده بود. هنگامی که وارد خانه شدیم، من از محل حضور «سمیرا» پرسیدم اما آن ها با فحاشی پاسخ مرا دادند. من هم با عصبانیت اعظم (خواهر سمیرا) را گرفتم و فریاد زدم اگر او نیاید من پسر و خواهرش را با خودم می برم!

در این وضعیت آن ها سرو صدا می کردند که من گلوله ای به سوی مادر زنم شلیک کردم. وقتی شوهر اعظم قصد مقاومت در برابر مرا داشت گلوله ای هم به طرف او شلیک کردم که گویا به پایش خورده بود ولی من قصد قتل نداشتم. در همین حال امیر عباس(پسر۱۰ساله) و اعظم(خواهرسمیرا) را با خودم بردم! در بین راه پولی به پسر عموی امیر حسین دادم و او را از خودرو پیاده کردم. 

فردای آن روز هم زمانی که برای زدن بنزین و خوردن ساندویچ از مخفیگاهم بیرون آمدم، مغازه دار از مرگ ابوذر (شوهراعظم)سخن گفت. وقتی این ماجرا را شنیدم به همان خانه خرابه (مخفیگاه)رفتیم که فهمیدم کارآگاهان پلیس در تعقیب من هستند. این بود که ۲گروگان را درحاشیه جاده رها کردم.

چند روز در باغ ها وکوه های اطراف به سر بردیم. بعد هم در شهرهای مختلف آواره شدم و در ادامه به شهرهای شمال کشور رفتم و در سوئیت اجاره ای زندگی می‌کردم که در نهایت پلیس به سراغم آمد و در شهرستان عباس آباد دستگیر شدم.

متهم به قتل و گروگان‌گیری در حالی زوایای وحشتناک دیگری از تبهکاری های مخوف خود را فاش کرد که فیلمی از شکنجه‌های خون آلود او در گوشی تلفن وی نمایان شد. این تصویر بیانگر آن بود که وی مردی را لخت کرده و در حالی که سلاح به دست دارد، او را به شدت شکنجه می کند!

متهم ۴۳ ساله در این باره گفت: آن مرد برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده بود که او را کتک زدم ولی به خاطر ترسی که داشت، جرئت نکرد به قانون مراجعه کند!

بنابراین گزارش، وی درباره درگیری مسلحانه نیز مدعی شد فکر می کردیم داخل خودرو افراد دیگری هستند. آن روز من راننده بودم و من شلیک نکردم. علیرضا (یکی از اعضای باند سیاه) نیز که مدعی بود از طریق انتشار خبر در جریان قتل ابوذر قرار گرفته است در اعترافات خود گفت: آن روز من و امیر حسین به همراه عباس برای صرف شام به کافه رفته بودیم که من داخل خودرو نشستم و آن دو نفر به درون یک منزل در کاشمر رفتند و من فقط صدای شلیک گلوله را شنیدم. زمانی که آن ها یک زن و پسر بچه را آوردند، من ترسیدم. به آن ها گفتم چرا این طوری می کنید؟! دردسر می شود! بعد از خودرو پیاده شدم و تماسی با آن ها نداشتم تا این که خبر قتل را خواندم و روز بعد هم دستگیر شدم.

بر اساس این گزارش، در پی اعترافات متهمان و تحقیقات مقدماتی، «عباس-ح»(ببرسیاه) به کاشمر منتقل شد و بررسی های تخصصی با دستورهای قاطع قاضی شعبه دوم دادسرای عمومی وانقلاب کاشمر ادامه یافت.

سابقه خبر 

یازدهم مرداد گذشته گروگان‌گیری مرگباری در کاشمر رخ داد که موجی از نگرانی را در میان شهروندان به وجود آورد به گونه ای که به دلیل فراری بودن اعضای خطرناک باند،ترس و وحشتی در میان برخی از افراد به وجود آمد.در همین حال با دستورهای ویژه دادستان کاشمر، پرونده به شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب ارسال شد وبررسی های گسترده ای برای دستگیری عاملان این شرارت آغاز شد.

در این میان نیروهای انتظامی با هدایت مستقیم سرهنگ مشهدی(فرمانده انتظامی کاشمر) تحقیقات تخصصی را درحالی آغاز کردند که با توجه به اهمیت ماجرا، گروهی کارآزموده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز با نظارت عملیاتی و میدانی سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (جانشین رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز عازم کاشمر شدند و امکانات فنی و تجهیزات نوین پلیسی را برای دستگیری اعضای این باند مخوف به کار گرفتند که در نهایت حدود۱۳تن از متهمان و افراد مرتبط در عملیات های مختلف دستگیر شدند؛ اما سرکرده باند که خود را «ببر» معرفی می کرد، همچنان فراری بود.

بالاخره سرنخ‌هایی از محل اختفای وی هنگامی در شمال کشور به دست آمد و طولی نکشید که با تماس های مردمی و هماهنگی های قضایی و پلیسی، نیروهای انتظامی شهرستان عباس آباد نیز وارد محل شدند و متهم معروف به «ببرسیاه»را به دام انداختند.

با دستور مقامات قضایی کاشمر، تحقیقات ویژه این پرونده همچنان ادامه دارد.

سیدخلیل سجادپور / خراسان

وبگردی