سلاجقه: بحران آب در ایران نتیجه کم‌آبی نیست؛ محصول آمایش‌گریزی و مدیریت جزیره‌ای است + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، علی سلاجقه رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست با انتقاد از ساختار تصمیم‌گیری بخش آب کشور، پرده از واقعیتی تلخ برداشت: بحران آب محصول کم‌آبی نیست، نتیجه مدیریت غلط، توسعه نمایشی و ترس مدیران از اعتراف به اشتباه است. علی سلاجقه گفت نمایندگان مجلس هر حوزه انتخابیه را یک کشور مستقل می‌بینند، آمایش سرزمین به حاشیه رانده شده و حقابه طبیعت قربانی سیاست شده است؛ اعترافی صریح که می‌تواند معادلات حکمرانی آب در ایران را به چالش بکشد.

علی سلاجقه، استاد تمام دانشگاه تهران و معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست در دولت سیزدهم (۱۴۰۰–۱۴۰۳)، با تأکید بر اینکه بحران آب در ایران پیش از آنکه فنی یا اقلیمی باشد، بحرانی ساختاری است، معتقد است مهم‌ترین گره مسئله آب در کشور به «چینش، آرایش و سازماندهی نادرست ساختار حکمرانی سرزمین» بازمی‌گردد. به گفته او، زمانی که ساختار به‌درستی شکل نگرفته باشد، هیچ سیاست اجرایی یا فنی نمی‌تواند به نتیجه مطلوب برسد.

سلاجقه در تشریح این موضوع توضیح می‌دهد که بحران آب را باید دست‌کم در سه سطح زیربنایی، مدیریتی–اجرایی و اجتماعی بررسی کرد. در سطح زیربنایی، به باور او، عدم اجرای واقعی و عالمانه «آمایش سرزمین» مهم‌ترین ضعف کشور است. وی تأکید می‌کند که آمایش سرزمین در ایران نه بر پایه علم و داده، بلکه به‌صورت کارمندانه و صوری دنبال شده و پازل توسعه سرزمینی هرگز به‌درستی چیده نشده است. به گفته سلاجقه، اگر قرار است آمایش سرزمین در کشور اجرایی شود، این امر الزاماً باید در قالب «مدیریت جامع حوزه‌های آبخیز» و بر مبنای مزیت‌های سرزمینی انجام گیرد؛ امری که هم در داخل کشور و هم در مناطق مرزی با چالش‌های جدی مواجه است.

او با اشاره به تجربه خود در سال ۱۴۰۱ می‌گوید نخستین بار در دولت شهید رئیسی بزرگوار بود که تلاش شد بودجه‌ریزی کشور تا حدی بر مبنای آمایش سرزمین شکل بگیرد، اما تأکید می‌کند که بدون اصلاح ساختار کلان تصمیم‌گیری، این اقدامات به نتیجه نخواهد رسید. سلاجقه در همین چارچوب از مدیران و مسئولان می‌خواهد «کت‌وشلوار تعصب و مسئولیت» را کنار بگذارند و صادقانه، بدون ملاحظات سیاسی، درباره آینده آب کشور و سرنوشت نسل‌های بعد سخن بگویند.

در بعد مدیریتی و اجرایی، سلاجقه یکی از ریشه‌های بحران را وجود دستگاه‌های موازی و نگاه‌های جزیره‌ای می‌داند. او با انتقاد صریح از رویکرد برخی نمایندگان مجلس تصریح می‌کند که بسیاری از نمایندگان، حوزه انتخابیه خود را همچون یک کشور مستقل می‌بینند و تصور می‌کنند باید تمامی زیرساخت‌های یک کشور ـ از فرودگاه و پالایشگاه گرفته تا صنایع سنگین ـ در محدوده شهرستان‌های کوچک و کم‌جمعیت آنان ایجاد شود. به باور او، این نگاه نه‌تنها با منطق «مدیریت واحد سرزمین» در تضاد کامل است، بلکه مصداق آشکار عطش توسعه‌ای است که کشور را به مسیرهای اشتباه سوق داده و نسبت به آن نیز نوعی تعصب شکل گرفته است.

سلاجقه با اشاره به ساختار بودجه‌ریزی کشور می‌گوید در زمان تخصیص اعتبارات، نگاه یکپارچه و همگرا وجود ندارد و هر دستگاه بر اساس اهداف بخشی خود بودجه دریافت می‌کند، بدون آنکه یک هم‌افزایی نهایی در سطح ریاست‌جمهوری شکل بگیرد. از سوی دیگر، مدیران حتی در صورت تشخیص اشتباه بودن مسیر، عملاً امکان اصلاح آن را ندارند؛ چراکه قوانین، مصوبات و نظارت نهادهایی چون دیوان محاسبات و سازمان بازرسی، آنان را به اجرای همان مسیرهای غلط متعهد کرده است. به گفته او، این وضعیت باعث شده اشتباهات مدیریتی در حوزه آب و توسعه زیرساخت‌ها سال‌ها تکرار شود، بدون آنکه شجاعت اعتراف و اصلاح وجود داشته باشد.

رئیس پیشین سازمان حفاظت محیط‌زیست با صراحت می‌گوید کشور در حوزه آب سال‌ها مسیر اشتباه را پیموده و همواره تمرکز بر «افزایش عرضه» بوده، در حالی که «مدیریت تقاضا» و «مدیریت مصرف» به حاشیه رانده شده است. به باور او، مدیران کشور باید جسارت تحول‌گرایی داشته باشند؛ یعنی اگر مسیری نادرست تشخیص داده شد، شجاعانه به مردم اعلام شود که اشتباه کرده‌ایم و مسیر اصلاح شود. او تأکید می‌کند که تصمیم‌گیری‌ها باید مبتنی بر علم، واقعیت‌های اجتماعی و بومی‌سازی سیاست‌ها باشد، نه نسخه‌های کلی و غیرقابل اجرا.

یکی از مصادیق بارز این ناکارآمدی، به گفته سلاجقه، فقدان «الگوی کشت دینامیک و هوشمند» در کشور است. او با ابراز تأسف می‌گوید هنوز در ایران الگوی کشت مبتنی بر زمان و مکان تعریف نشده و این مسئله آثار فاجعه‌باری از جمله در بحران دریاچه ارومیه و دیگر مناطق کشور داشته است. سلاجقه یادآور می‌شود که حتی زمانی که دولت الگوی کشت ارائه داد، وزیر نیرو از آن بی‌اطلاع بود، در حالی که اساس الگوی کشت باید آب‌محور باشد؛ چراکه محور اصلی توسعه، آب است.

به باور او، توسعه آب‌محور سه تصمیم کلیدی می‌طلبد: نخست، تعیین الگوی کشت هوشمند و پویا؛ دوم، آموزش و فرهنگ‌سازی عمومی؛ و سوم، استقرار مدیریت جامع حوزه‌های آبخیز به‌عنوان یک راهبرد ملی. سلاجقه تأکید می‌کند که بدون مشارکت مردم، هیچ میزان سرمایه‌گذاری دولتی به نتیجه نخواهد رسید و همان‌گونه که در بحران‌هایی مانند کرونا آموزش عمومی نقش تعیین‌کننده داشت، در مصرف آب نیز رسانه‌ها، به‌ویژه صداوسیما، باید به‌طور مستمر آموزش و آگاهی‌بخشی کنند.

در نهایت، سلاجقه با طرح پرسشی بنیادین درباره تخصیص آب می‌گوید چرا در ایران، آب پیش از هر چیز به محیط‌زیست تعلق نمی‌گیرد؟ به باور او، آب در اصل متعلق به طبیعت بوده و حقابه بعد از شرب انسانی، نخست باید برای حفظ اکوسیستم‌ها در نظر گرفته شود. او پیشنهاد می‌کند که نظام تخصیص آب کشور به سازمان حفاظت محیط‌زیست سپرده شود تا مدیریت آن با نگاه اکولوژیک و فرابخشی انجام گیرد؛ تغییری که می‌تواند نقطه آغاز اصلاح حکمرانی آب در ایران باشد.

 

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی