یلدا؛ روایت تولد دوباره خورشید و پیوند انسان با نور، خانواده و تاریخ ایران
رکنا: قطبالدین صادقی، فیلمنامهنویس و پژوهشگر فرهنگ ایرانی، با نگاهی اسطورهای و انسانشناسانه به شب یلدا، این آیین کهن را فراتر از یک جشن فصلی دانست و تأکید کرد که یلدا حاصل درهمتنیدگی پدیدههای کیهانی، باورهای آیینی، مناسبات اجتماعی و بنیان خانواده در فرهنگ ایرانی است؛ آیینی که پیام اصلی آن، پیروزی نور بر تاریکی و امید به زایش دوباره زندگی است.
به گزارش رکنا، قطبالدین صادقی با تشریح خاستگاههای عمیق و چندلایه شب یلدا، این آیین ملی را یکی از ارزشمندترین میراثهای ناملموس فرهنگ ایران توصیف کرد و گفت: پیش از هر چیز، شب چله یا یلدا یک رویداد کاملاً کیهانی است. در این زمان از سال، خورشید در حرکت سالانه خود به پایینترین نقطه افق جنوبی میرسد؛ لحظهای که شبها به بلندترین حد خود میرسند و پس از آن، خورشید آرامآرام مسیر بازگشت به سوی شمال افق را آغاز میکند.
وی با اشاره به درک اسطورهای انسانهای باستان از این پدیده طبیعی افزود: در نبود دانش نجومی امروز، این تغییر تدریجی چنین معنا میشد که خورشید دوباره متولد شده است. از همین رو، در فرهنگ ایران باستان آنچه تقدس داشت، خود شب یلدا نبود، بلکه سپیدهدم پس از آن بود که «فرخروز» نامیده میشد؛ روزی که نماد پیروزی روشنایی بر تاریکی به شمار میآمد.
این هنرمند و پژوهشگر فرهنگ ایرانی با اشاره به ریشه واژه «دی» اظهار کرد: زمانی که فرهنگستان زبان فارسی نام ماههای ایرانی را بازنگری کرد، این ماه «دی» نام گرفت؛ واژهای که اگرچه در فارسی امروز کمتر به کار میرود، اما در زبان کردی همچنان با صورتهایی چون «آدا»، «دایا» و «دایان» به معنای مادر زنده است. این نامگذاری، بهروشنی به مفهوم زایش خورشید و تولد دوباره زمین اشاره دارد.
صادقی با استناد به منابع تاریخی گفت: ابوریحان بیرونی در آثار خود یادآور میشود که در تقویم کهن سیستانی، آغاز سال در همین روز تعیین میشد و تنها در دوره سلطان سنجر بود که شروع سال به اعتدال بهاری منتقل شد. این نکته نشان میدهد که شب یلدا در نظام فکری، آیینی و تقویمی ایرانیان جایگاهی بنیادین داشته است.
وی با تأکید بر نقش حیاتی خورشید در زیست ایرانیان افزود: وابستگی کشاورزی، اقتصاد، فرهنگ و حتی سیاست به انرژی خورشید، سبب شده بود که یلدا به رویدادی سرنوشتساز تبدیل شود. با این حال، یلدا صرفاً یک جشن کیهانی نیست، بلکه آیینی اجتماعی، نمادین و انسانی نیز به شمار میرود.
این کارگردان تئاتر در ادامه به نمادشناسی خوراکیهای شب یلدا پرداخت و گفت: گردهمایی خانوادهها و مصرف میوههایی با رنگ سرخ مانند انار، هندوانه، سیب و سنجد، واجد معنایی کاملاً نمادین است. این رنگها نماد خورشید و حیاتاند و خوردن آنها نوعی کنش آیینی برای تقویت مادر زمین و تسریع زایش دوباره نور تلقی میشد؛ کنشی که از منظر انسانشناسی، ماهیتی جادویی دارد.
صادقی تحکیم بنیان خانواده را یکی از ارکان اصلی آیین یلدا دانست و افزود: در این شب، همه اعضای خانواده بدون استثنا گرد هم جمع میشدند، روبهروی یکدیگر مینشستند و این همنشینی، پیوندهای عاطفی، اخلاقی و اجتماعی را استحکام میبخشید؛ کارکردی که هنوز هم در بسیاری از فرهنگهای جهان دیده میشود.
وی چهارمین کارکرد یلدا را ذخیرهسازی انرژی زیستی انسان عنوان کرد و گفت: مصرف خوراکیهای متنوع و مقوی در این شب، افزون بر وجه نمادین، کارکردی عملی نیز داشت و انسانها را برای عبور از زمستانی سخت و کمخوراک آماده میکرد؛ نوعی مواجهه هوشمندانه و آیینی با طبیعت.
قطبالدین صادقی در جمعبندی سخنان خود تأکید کرد: این چهار پیوند ــ کیهانی، آیینی، اجتماعی و خانوادگی ــ در کنار یکدیگر، یلدا را به یکی از بزرگترین و گرانسنگترین آیینهای ملی ایران بدل کردهاند؛ آیینی که انسان را با جامعه، تاریخ، سرزمین و ریشههای فرهنگیاش آشتی میدهد و همچنان حامل پیام نور، همبستگی و امید در فرهنگ ایرانی است.
ارسال نظر