فیلم / گمشدن بنگاهدار 30 ساله در شب تولدش / مادر حمید شندواری چشم به راه است ...
تبلیغات

به گزارش اختصاصی رکنا، گم شدن یک نفر شاید سخت‌ترین اتفاق برای یک خانواده باشد؛ وقتی عزیزشان ناگهان ناپدید می‌شود و با وجود تمام تلاش‌ها، هیچ پاسخی نمی‌گیرند. خانواده‌هایی که روزها، ماه‌ها و حتی سال‌ها چشم‌انتظار می‌مانند تا شاید خبری از عزیز گمشده‌شان برسد.

مانند پرونده امروز حمید شندواری، پسر جوانی از اهالی شهر شبستر در آذربایجان شرقی که شب تولد 30 سالگی‌اش در کرج ناپدید شد و از آن روز تا کنون یعنی 4 سال ، هیچ اثری از او پیدا نشده است.

در ادامه، گفت‌وگوی خبرنگار ما با سعید شندواری، برادر حمید را می‌خوانید؛ او که هنوز امیدوار است برادرش زنده باشد و به آغوش خانواده بازگردد.

گفت‌وگو با سعید شندواری، پسر کرجی گمشده:

لطفاً از روز حادثه و آخرین زمانی که از برادرتان خبر داشتید برایمان بگویید.

برادرم حمید مدتی در یکی از بنگاه‌های املاک شهر کرج کار می‌کرد، اما به‌دلیل رکود بازار تصمیم داشت به زادگاه‌مان، شبستر، برگردد و در آنجا فعالیت جدیدی را شروع کند. روز مفقود شدنش، اول دی‌ماه 1400 مصادف با سی‌سالگی‌اش بود. آن روز در شبکه‌های اجتماعی فعال بود، استوری گذاشته بود و پیام‌های تبریک دوستانش را پاسخ می‌داد. همه‌چیز کاملاً عادی به نظر می‌رسید. اما از صبح روز بعد، تلفن همراهش خاموش شد و از آن زمان تا امروز، هیچ خبری از او به دست نیامده است.

چه زمانی متوجه شدید که احتمال گم‌شدنش جدی است؟

2 روز بعد از اون روز، از کرج با ما تماس گرفتن، از همون اطراف محل کارش. گفتن حمید نیست، چند روزه پیداش نمی‌کنیم. من همون موقع سریع راه افتادم کرج، رفتم آگاهی، پرونده تشکیل دادم، هرجا که فکرش رو بکنید سر زدم. اما هیچ نتیجه‌ای نگرفتم. پنج ماه تمام اونجا بودم، حتی خونه برنگشتم، فقط دنبال یه نشونه بودم، اما انگار آب شده بود رفته تو زمین.

در جریان تحقیقات، به مورد یا سرنخ مشکوکی برخوردید؟

واقعیت این است که از بررسی پیامک‌ها و تماس‌های تلفنی حمید هیچ سرنخ خاصی به‌دست نیامد. مأموران گفتند بررسی‌ها ادامه دارد، اما نتیجه مشخصی حاصل نشد. البته یک موضوع وجود داشت؛ حمید پیش از مفقود شدن، همراه یکی از دایی‌هایم برای رسیدگی به یک اختلاف مالی با خانمی به شمال رفته بود.

آن‌ها با حکم قضایی، آن زن را بازداشت کرده بودند، اما پسرش بعد از مدتی با پرداخت بدهی، مشکل را حل کرد و رضایت گرفتند. از همان زمان، وقتی حمید ناپدید شد، اولین شکی که به ذهنم رسید، متوجه همان افراد بود. موضوع را با پلیس هم در میان گذاشتم، اما در جریان تحقیقات مشخص شد که آن افراد هیچ ارتباطی با ناپدید شدن برادرم ندارند. به‌جز آن ماجرا، هیچ فرد دیگری نیست که به او مظنون باشم.

آخرین بار که به پلیس مراجعه کردید، چه گفتند؟

آخرین باری که برای پیگیری پرونده به پلیس مراجعه کردم، اسفندماه سال گذشته بود. مأموران آگاهی کرج گفتند که بررسی‌ها همچنان ادامه دارد و در حال بررسی برخی پیامک‌ها و تماس‌های باقیمانده هستند، اما تا آن زمان هیچ نتیجه مشخصی به‌دست نیامده بود.

به گفته همکارانش در بنگاه املاک، روز مفقودی، حمید برای برداشتن وسیله‌ای از کشوی میز کارش وارد دفتر شد و سپس محل را ترک کرد؛ اما برخلاف همیشه، با خودرو نبود و پیاده از آنجا خارج شد. فاصله محل کار تا منزلش حدود ده دقیقه پیاده‌روی بود و متأسفانه بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف نیز به‌دلیل نقص فنی، هیچ سرنخی از او در اختیار پلیس قرار نداد.

آیا در مسیر بین محل کار و خانه، هیچ تصویری از او ثبت نشده؟

متأسفانه نه. چند تا مغازه بودن که دوربین داشتن، ولی یا تصویر ندادن یا پاک شده بود. فقط یه خیاطی دوربین داشت، ولی اونم بعد از سه چهار روز خودش پاک می‌کرد. یعنی هیچ سرنخی از اون مسیر پیدا نشد.

در این چهار سال، امید خانواده‌تون چطور بوده؟

در این چهار سال، ما هنوز امیدمون رو از دست نداده‌ایم. سعی کرده‌ام مادرم را به هر شکل ممکن دلگرم نگه دارم، چون از روزی که حمید ناپدید شد، دیگر آرامش ندارد. گاهی برای یافتن نشانه‌ای از او سراغ دعا‌نویس‌ها و فالگیرها می‌رود؛ یکی می‌گوید زنده است، یکی می‌گوید برمی‌گردد... من هم چیزی نمی‌گویم، فقط در دلم آرزو می‌کنم یک روز درِ خانه باز شود و خودش برگردد.

پدرم اما به‌کلی از پا افتاده؛ غصه و بلاتکلیفی باعث شده دچار افسردگی شدید و بیماری‌های عصبی شود. واقعاً بعد از این همه سال، دیگر توان و رمقی برایمان نمانده، اما هنوز منتظریم...

حالا بعد از گذشت این همه سال، چرا تصمیم گرفتید موضوع رو رسانه‌ای کنید؟

چون می‌خوام اگر کسی جایی برادرم رو دیده، چه اون موقع که گم شد یا بعدها، به ما اطلاع بده. شاید کسی چهره‌اش رو بشناسه، یا جایی دیده باشه و به ذهنش نیومده باشه. فقط یه نشونه می‌خوایم. مادرم دیگه طاقت نداره، و ما هنوز امید داریم که زنده باشه.

وی در پایان گفت:خواهش می‌کنم اگر کسی اسم یا چهره‌ی برادرم رو می‌شناسه، یا خبری ازش داره، با ما تماس بگیره. هنوز هم باور دارم حمید زنده است و یه روز برمی‌گرده.

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی