مامای قهرمان بابلی: پیشنهاد دادم نام نوزاد را «کوروش» بگذارند گفت عبدالله می گذاریم / سال 99 هم پسر 2 ساله‌ای را نجات دادم + فیلم

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، کارشناس ارتباطات اورژانس بابل در یک اقدام پر از عشق و محبت و وظیفه شناسی جان یک نوزاد و مادرش را در ارتفاعات بابل نجات داد. فیلم دقایق مکالمه و علمیات امدادرسانی این کارشناس اورژانس در فضای مجازی موجی از ابراز محبت را به سمت معصومه مهرآور، مامایی که نجاتگر این عملیات بود جاری کرد.

خبرنگار رکنا در ادامه گفت و گویی با معصومه مهر آور داشت که بخش هایی از آن را می توانید در ادامه بخوانید و کل مصاحبه را در فیلم مشاهده کنید و بشنوید.

گفتنی است ، تمام تلاش تیم خبری پایگاه خبری رکنا برای برقراری تماس تصویری از طریق همه اپلیکیشن های داخلی و خارجی به دلیل زیرساخت های ضعیف اینترنتی و بردوت هوا در منطقه ناموفق ماند و تنها یک راه برای گفت و گو ماند و آن گفت و گویی تلفنی بود.

معصومه مهرآور ،کارشناس ارتباطات اورژانش 115 بابل در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی رکنا از جزئیات نجات نوزاد و مادرش در ارتفاعات درگیر با برف بابل  اینگونه گفت: چهارشنبه شب درتماس با عوامل اورژانس بابل از زایمان یک زن اتباع در ارتفاعات برف گرفته بابل مطلع شدیم. بعد از اینکه کودک متولد شد با همراه بیمار که بر بالین او بود تماس گرفتم و جویای حال نوزاد شدم. گفت:"هنوز نوزاد گریه نکرده و جفت در شکم مادر باقیست."

وی ادامه داد: با شنیدن این جمله به دلیل اینکه ماما هستم ، دانستم که اگر اقدامات فوری صورت نگیرد امکان از دست دادن مادر و نوزاد وجود دارد. بدون درنگ امدادرسانی  از راه دور همکاری آغاز کردم.

معصومه مهرآور که یک مامای حرفه ای است و 22 سال سابقه مامایی دارد و  تنها 6 سال است که به اورژانس بابل پیوسته، تاکید می کند:  نوزادان در بدو تولد و در 28 روز اول دچار یک مرگ زود رس می شوند که ناشی از عدم رسیدگی های اولیه در زمان تولد است. مانند اینکه اگر گریه نکند و بدنش ماساژ داده نشود امکان از دست دادن نوزاد در روزهای بعدی وجود دارد.

او که مادر یک دختر 19 ساله است، لحظه احیای نوزاد را اینگونه تعریف کرد: تمام تلاشم را کردم تا به پدر نوزاد شیوه به گریه انداختن نوزاد را از راه دور آموزش بدهم وتا صدای گریه نوزاد را نشنیدم از تلاش نایستادم . در دقایقی پدر دقیقا متوجه نمی شد که باید چه کاری را انجام دهد. به او گفتم کودک را به آغوش مادر بسپار و در ادامه من و مادر و نوزاد تلاش کردیم .بهترین لحظه همان ثانیه ای بود که صدای گریه نوزاد بلند شد. شنیدان صدای گریه نوزاد، ذوق را در تمام وجودم جاری کرد و شادی مادر ،هدیه ای بود که به قلبم داده شد.

مهرآور در پاسخ به این سوال که پیش از این هم جان کسی را اینطور نجات داده است یا نه  گفت:بله  سال 99 هم یک پسربچه 2 و نیم ساله که در دریا در حال غرق شدن بود را با کمک های به موقع توانستم از مرگ نجات بدهم.

وی با لبخندی شیرین و حال خوبی که از تولد این نوزاد داشت جریان نامگذاری نام نوزاد تازه متولد شده را اینگونه تعریف کرد: بعد از نجات مادر و نوزاد، کمی با خانواده گفت و گو کردیم، گپ و گویی شاد که در آن لحظات متوجه شدم ، نجاتگر یک مادر و نوزاد افغانستانی بودم . به پدر گفتم:" پیشنهاد می دهم اسم پسر تازه متولد شده تان را کوروش بگذارید"ولی او اصرار داشت که نام نوزاد را عبدالله بگذارند، زیرا از قبل با مادرش به این تصمیم رسیده اند. عبدالله در روز برفی بابل در شرایط سخت، دنیا آمد و امیدوارم که زندگی آرام و شاد داشته باشد.

 

 

 

وبگردی