در گفت و گوی رکنا کارشناس تحلیل دادهها در پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی مطرح شد؛
یوز آسیایی در مرز فروپاشی ژنتیکی / کمبود دوربین های تله ای اوضاع را بدتر کرده + فیلم
رکنا: کارشناس تحلیل دادهها در پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی میگوید بیشتر یوزهای توران از نسل دو ماده اصلی، هرب و تلخاب هستند که بهدلیل محدودیت نرها، خطر درونآمیزی و کاهش تنوع ژنتیکی جمعیت را جدی کرده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، پویان بهنود، کارشناس تحلیل دادهها در پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ، در گفتوگو با رکنا توضیح داد که از سال ۱۳۹۹ تاکنون، پایشهای سالانه در ذخیرهگاه زیستکره توران، دادههای منظم و پیوستهای از وضعیت جمعیت یوزپلنگ آسیایی فراهم کرده است.
او گفت: «در تمام این سالها حضور دو ماده ارزشمند به نامهای هرب و تلخاب را در توران ثبت کردهایم. تلخاب متولد سال ۱۳۹۵ است و یک رابطه خویشاوندی خواهر-برادری با یوز نر توران به نام فراز دارد. هرب نیز نخستینبار در سال ۱۳۹۵ به عنوان یوز بالغ شناسایی شد؛ اما هیچ نسبت ژنتیکی میان او و یوزهای بالغ ثبتشده در آن دوره مشاهده نشده است.»
بهنود ادامه داد: «این دو ماده طی سالهای گذشته هرکدام سه نسل زادآوری را در برابر دوربینهای تلهای ثبت کردهاند. به همین دلیل بخش قابل توجهی از یوزهای شناساییشده در توران، چه تولههایی که اکنون بالغ شدهاند و چه افرادی که احتمال میرود از این زیستگاه مهاجرت کرده باشند، بهنوعی از نسل هرب یا تلخاب به شمار میرسند. از میان ۲۸ یوز ثبتشده، بخش عمدهای نوه یا نتیجه این دو هستند.»
به گفته او؛ محدود بودن تعداد یوزهای نر در زیستگاه و همپوشانی قلمرو فراز با هرب و تلخاب، احتمال مواجهه این افراد در فصل جفتگیری را بالا برده است. همچنین وجود ۲۸ یوز وابسته به دو ماده اصلی، نگرانی جدی درخصوص افزایش درونآمیزی ایجاد میکند؛ موضوعی که میتواند در طول زمان، تنوع ژنتیکی جمعیت را کاهش دهد و خطر انقراض را تشدید کند. او یادآور شد: «وقتی تعداد یوزهای مولد کم میشود، ناچار افراد در زمان مواجهه با یکدیگر جفتگیری میکنند و این مسئله روابط خویشاوندی نزدیک میان والدین برخی تولهها را توضیح میدهد.»
بهنود افزود: «این روند در کوتاهمدت ممکن است قابل مشاهده نباشد؛ اما در بلندمدت میتواند به بروز مشکلات جدی در نسلهای جدید و کاهش حداقلی تنوع ژنتیکی منجر شود. در این میان اهمیت زیستگاههای جنوبی بسیار پررنگ است. ذخیرهگاه توران در شمال قرار دارد و شناسایی یوزهای جدید در زیستگاههای جنوبی میتواند ما را با افرادی روبهرو کند که احتمالا از خانوادههای متفاوت هستند و کمترین ارتباط خویشاوندی را با یوزهای توران دارند. متأسفانه در سالهای اخیر، به دلیل کمبود دوربین تلهای، پایش منظم در زیستگاههای جنوبی انجام نشده است.»
او با اشاره به تجربه کشورهای آفریقایی در مدیریت سایتهای فراجمعیت گفت: «در این کشورها، با مدیریت انسانی و جابهجایی برنامهریزیشده یوزها، تنوع ژنتیکی در سایتهای فراجمعیت حتی بیشتر از زیستگاههای طبیعی شده است. در کشورهای در حال توسعه، زیستگاههای طبیعی معمولا به شکل جزیرهای درمیآید و ارتباط جمعیتها بهدلیل توسعه انسانی از بین میرود. سایتهای فراجمعیت این امکان را فراهم میکنند که تنوع ژنتیکی بهصورت هدفمند مدیریت شود. امیدواریم بتوانیم یوزهای بیشتری را در توران شناسایی کنیم تا تصویر واقعیتری از ساختار جمعیت داشته باشیم.»
بهنود تاکید کرد: «پایش زیستگاههای یوز باید همزمان انجام شود؛ یعنی در فصلی که توران پایش میشود، استانهای دیگر و مناطق همجوار نیز دوربینگذاری شوند. یوزها جابهجایی زیادی دارند و ممکن است در زمانی که دوربین در یک منطقه نصب شده، در محدوده فاقد دوربین قرار بگیرند.»
او در پایان با اشاره به دشواری تامین دوربینهای تلهای بهدلیل تحریمها گفت: «تأمین تجهیزات زمانبر است؛ اما هرچه سریعتر انجام شود به نفع یوز خواهد بود. بدون پایش دقیق، نمیتوان نسبت نرها به مادهها را شناخت و این موضوع افق برنامهریزی برای آینده را محدود میکند. امیدواریم بتوانیم بخش بزرگی از زیستگاهها بهویژه زیستگاههای همپوشان را پایش کنیم.»
ارسال نظر