دریاچه ارومیه در بدترین بحران تاریخی / کارزاری با 34 هزار امضا خطاب به رئیس جمهور
تبلیغات

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، شهریورماه ۱۴۰۴، دریاچه ارومیه در بحرانی‌ترین وضعیت خود طی یک دهه اخیر قرار گرفته است. تراز آبی دریاچه به پایین‌ترین سطح دو دهه اخیر رسیده است؛ به‌گونه‌ای که مسئولان اعلام می‌کنند دیگر عددی برای اعلام دقیق سطح آن وجود ندارد. تصاویر هوایی ثبت‌شده در این ماه، حکایت از آن دارد که در بخش‌های جنوبی، تنها لایه‌ای نازک از آب باقی مانده و در صورت ادامه روند کنونی، احتمالاً تا پایان تابستان، بخش‌های پایانی دریاچه نیز خشک خواهد شد و نگرانی‌ها درباره آینده این پهنه آبی را دوچندان کرده است.

خشکسالی، مصرف بی‌رویه و کاهش روان‌آب‌ها؛ عوامل بحران

کارشناسان و پژوهشگران محیط زیست، علت اصلی وضعیت فعلی را ترکیبی از خشکسالی‌های شدید، کاهش روان‌آب‌ها و مصرف بالای منابع آبی در حوضه آبریز دریاچه می‌دانند. گزارش‌ها نشان می‌دهند که در سال آبی جاری، میزان ورود آب به دریاچه بسیار محدود بوده و با توجه به شدت گرمای هوا و تبخیر بالا، شرایط خشکی تشدید شده است. کاهش شدید حجم آب نه‌تنها اکوسیستم منطقه را تهدید می‌کند، بلکه پیامدهای زیست‌محیطی و بهداشتی گسترده‌ای برای میلیون‌ها ایرانی به همراه خواهد داشت. کارشناسان هشدار داده‌اند که خشک شدن دریاچه ارومیه می‌تواند شرایطی مشابه با فاجعه دریاچه آرال ایجاد کند؛ طغیان بیماری‌ها، افزایش دما و آسیب‌های گسترده زیست‌محیطی، تنها بخشی از این تهدیدات است.

سدهایی که آب دریاچه را بلعیدند

یکی از اصلی‌ترین دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، ساخت بیش از ۵۰ سد در حوضه آبریز آن است که حجم عظیمی از آب‌های ورودی را به خود اختصاص داده‌اند. این سدها نه تنها حجم ورودی آب به دریاچه را کاهش داده‌اند، بلکه باعث اختلال در اکوسیستم طبیعی رودخانه‌ها و تالاب‌ها شده‌اند.

فهرست کامل سدهای بهره‌برداری شده در حوضه اصلی ارومیه:

    سد پارام (آذر شرقی) — ۵ میلیون مترمکعب

    سد چوغان (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد آمند (آذر شرقی) — ۴ میلیون

    سد اردلان (آذر شرقی) — ۵ میلیون

    سد تاجیار (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد تیل (آذر شرقی) — ۱ میلیون

    سد حسنلو (آذر غربی) — ۱۱۲ میلیون

    سد ده گرچی (آذر غربی) — ۵ میلیون

    سد زولا (آذر غربی) — ۸۵ میلیون

    سد ساروق (آذر غربی) — ۱۰ میلیون

    سد شهرچایی (آذر غربی) — ۲۲۰ میلیون

    سد علویان (آذر شرقی) — ۶۰ میلیون

    سد بوکان (آذر غربی) — ۷۶۲ میلیون

    سد قاضی کندی (آذر شرقی) — ۱.۵ میلیون

    قلعه چای (آذر شرقی) — ۵۵ میلیون

    سد قوریچای (آذر غربی) — ۱ میلیون

    سد قیصرق (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد کردکندی (آذر شرقی) — ۶ میلیون

    سد مقصودلو (آذر شرقی) — ۲ میلیون

    ملا یعقوب (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد ملکیان (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد مهاباد (آذر غربی) — ۲۰۰ میلیون

    سد نهند (آذر شرقی) — ۳۰ میلیون

    سد هاچهسو (آذر غربی) — ۳ میلیون

    سد هفت چشمه (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد ینگجو (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد فاضل گلی (آذر شرقی) — ۲.۵ میلیون

    وانق علیا (آذر شرقی) — ۲ میلیون

    سد سنجاق (آذر غربی) — ۵ میلیون

    سد سفیدان عتیق — ۶ میلیون

    سد کانسپی (آذر غربی) — ۵ میلیون

    سد قوشخانه — ۳ میلیون

    سد اوغان (آذر شرقی) — ۲ میلیون

    سد عبدال آباد (آذر شرقی) — ۵ میلیون

    سد مینق خاکی — ۳ میلیون

    سد حسنجانکوه

    سد ورگیل

    سد احمد

    سد آمند 1

    سد آمند 2

    سد باروق هریس

    سد پیره یوسفان

    سد خرمالو

    سد خونیق

    سد گاودوش آباد

    سد ینگجه 1 هریس

    سد مینق سنگی

    سد هریس

    سد چناغ بلاغ

    سد سرای

    سد گل تپه مراغه

    سد چپر آباد (آذر غربی)

    سد چراغ ویس کردستان

    سد امام چای (آذر شرقی) — ۳ میلیون

    سد خراسانه (آذر غربی) — ۶ میلیون

حجم آب انباشت شده در این سدها به میلیاردها مترمکعب می‌رسد و به وضوح نشان می‌دهد که چه بخشی از آب‌های حیاتی دریاچه ارومیه در مسیر سدها مسدود شده‌اند.

روند ۲۵ ساله تخریب؛ حکمرانی و سوءمدیریت منابع

منصور سهرابی، کارشناس آب، با مقایسه دو تصویر ماهواره‌ای از ۱۳ شهریور سال‌های ۱۳۷۹ و ۱۴۰۴، روند ۲۵ ساله زوال اکولوژیک دریاچه را نشان می‌دهد. به گفته او، این دگرگونی ناشی از الگوی مدیریتی تخریبی است که ایران در حوزه منابع طبیعی دنبال کرده است. گسترش بی‌رویه کشاورزی آبی، سدسازی‌های متعدد، انتقال حقابه‌ها به استان‌های مجاور، حفر بیش از ۱۴۰ هزار حلقه چاه و احداث پل میان‌گذر غیراصولی، مهم‌ترین عواملی هستند که این اکوسیستم منحصر‌به‌فرد را به آستانه نابودی کشانده‌اند. دریاچه‌ای که روزگاری یکی از بزرگ‌ترین پهنه‌های آبی شور جهان به شمار می‌رفت، امروز عملاً از میان رفته است.

فاجعه‌ای ملی؛ پیامدهای زیست‌محیطی و بهداشتی

پیامدهای خشک شدن دریاچه فراتر از یک بحران محیط زیستی ساده است. بستر خشک شده دریاچه به کانونی از گرد و غبار نمکی و سمی تبدیل شده است که سلامت میلیون‌ها ایرانی را تهدید می‌کند. مطالعات دانشگاه علوم پزشکی تبریز نشان می‌دهد که این ذرات می‌توانند منجر به شیوع بیماری‌های تنفسی، قلبی، کلیوی و اختلالات سیستم ایمنی شوند. دامنه آثار این بحران حتی به استان‌های همجوار و کشورهای منطقه نیز خواهد رسید، و اگر اقدامی فوری صورت نگیرد، تنها حسرت و اندوه از این زیان باقی خواهد ماند.

کاوه مدنی، کارشناس  حوزه آب و از مدیران سابق سازمان ملل، در گفت‌وگو با خبرنگار رکنا تأکید می‌کند: «پس از سیل‌های شش تا هفت سال اخیر، بارها از مفهوم «پنجره طلایی» احیای تالاب‌ها صحبت کرده‌ام. این پنجره، دوره‌هایی است که حجم آب کافی وجود دارد و فرصت هست بخشی از تالاب‌ها، حتی با آب محدود، احیا شوند. اما وقتی خشکی شدید است و منابع آب محدود، رهاسازی آب مثل ریختن آب در قلک سوراخ است؛ تبخیر سریع آب، اثر ملموسی بر اکوسیستم ندارد.»

مدنی اضافه می‌کند که تنها با بارندگی مناسب و اراده سیاسی قوی، همراه با برنامه‌ریزی جامع و دقیق برای استفاده از منابع آب، می‌توان به احیای پایدار تالاب‌ها امید داشت. در غیر این صورت، تالاب‌ها به خاطره‌ای از گذشته تبدیل خواهند شد.

کشاورزی پرمصرف؛ بلای جان منابع آبی

فرهاد سرخوش دبیر استانی سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه به خبرنگار رکنا گفت: ۹۰ درصد منابع آبی حوزه ارومیه صرف بخش کشاورزی می‌شود که اغلب با روش‌های سنتی و پرمصرف مدیریت می‌شود. محصولاتی مانند سیب و گندم که نیاز آبی بالایی دارند، به جای جایگزین شدن با محصولات کم‌مصرف‌تر مثل جو و زعفران، کماکان کاشته می‌شوند. همچنین عدم توسعه کافی سیستم‌های آبیاری نوین نظیر آبیاری قطره‌ای باعث هدررفت بی‌رویه آب شده است.

کارشناسان بر این باورند که احیای دریاچه ارومیه در بازه زمانی ۱۵ ساله (۱۴۰۵ تا ۱۴۲۰) نیازمند برنامه‌ای جامع، سرمایه‌گذاری حداقل ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلاری، و اراده سیاسی جدی است.

وی افزود: مهم‌ترین اقدامات پیشنهادی عبارتند از: کاهش مصرف آب در کشاورزی با جایگزینی محصولات کم‌مصرف،توقف سدسازی‌های جدید و بازنگری در مدیریت سدهای موجود،جلوگیری از انحراف آب رودخانه‌های اصلی (زرینه‌رود، سیمینه‌رود، آجی‌چای)،استفاده از آب تصفیه‌شده برای آبیاری،برخورد جدی با چاه‌های غیرمجاز و مدیریت دقیق منابع آبی،

فرهاد سرخوش برنامه احیا را در سه مرحله  عنوان کرد و گفت:مرحله اول (۱۴۰۵ تا ۱۴۱۰): اقدامات اضطراری برای توقف خشک شدن و افزایش ۱۰ تا ۲۰ درصدی حجم آب دریاچه،مرحله دوم (۱۴۱۰ تا ۱۴۱۵): تثبیت سطح دریاچه در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد سطح تاریخی،مرحله سوم (۱۴۱۵ تا ۱۴۲۰): بازسازی کامل اکوسیستم، کاهش شوری، بازگشت حیات وحش و بهره‌برداری پایدار از منابع آبی.

سرخوش تاکید داشت :اگر برنامه‌ای جدی و فوری تدوین و اجرا نشود، دریاچه ارومیه که زمانی نماد هویت و طبیعت این منطقه بود، به خاطره‌ای تلخ تبدیل خواهد شد؛ خاطره‌ای از بی‌تدبیری، سدسازی‌های بی‌رویه، و کشاورزی پرمصرف .

دریاچه ارومیه در نبرد سیاسیون مُرد!

علیرضا شریعت دبیر کل فدراسیون صنعت آب کشور نیز به رکنا گفت: واقعیت این است که حاکمیت باید تضاد ساختاری را مدیریت کند. نمی‌شود دو وزارتخانه نیرو و جهاد کشاورزی، هر کدام ساز خود را بزنند. من بارها این پیشنهاد را داده‌ام و باز هم می‌گویم، یک بار برای همیشه، رئیس دولت بیاید و دو وزیر، یکی از وزارت نیرو و یکی از وزارت جهاد کشاورزی را انتخاب کند، این دو وزیر با هم بنشینند، یک برنامه واحد حول محور کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی با لحاظ تامین امنیت غذایی و استفاده از تکنولوژی نوین کشاورزی و تغییر الگوی کشت و ..‌ تدوین کنند، هر دو نفر زیر آن را امضا کنند و بعد، در مجلس برای رأی اعتماد، همین برنامه را ارائه بدهند. در طول اجرای برنامه هم اگر تخلفی کردند یا از برنامه عدول کردند، هر دو نفر هم‌زمان برکنار شوند یا پاسخگو باشند.

علیرضا شریعت در ادامه این گفت و گو با تاکید بر اینکه برنامه احیا قربانی تضاد ساختاری، رقابت سیاسی و مدیریت استانی شد گفت:«وقتی ما درباره صرفه‌جویی ۱۵ میلیارد مترمکعبی صحبت می‌کنیم، این فقط یک عدد نیست. ما می‌توانستیم با هدایت این میزان صرفه‌جویی، هم تکنولوژی‌های به‌روز و مدرن کشاورزی را در کشور توسعه دهیم و هم امنیت غذایی را تهدید نکنیم. بلکه حتی می‌شد محصولات بهتر با راندمان بالاتر  نیز به‌دست آورد. این موضوع در مقطعی به‌طور جدی در ستاد مطرح شد، اما متأسفانه بالاترین مقام  توجه لازم را به آن نشان داده نشد.»

وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی بدون هم راستایی دارند مسیر خودشان را می روند و آسیب می زنند.شریعت ادامه می‌دهد: «واقعیت این است که این دو نهاد بزرگ و کلیدی، یعنی وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی، هر کدام دارند مسیر خودشان را می‌روند. بدون هماهنگی، بدون هم‌راستایی. وزیر نیرو وقتی در مجلس تحت فشار قرار می‌گیرد که چرا صرفه‌جویی ۱۵ میلیارد مترمکعبی در آب اتفاق نیفتاده، طبیعتاً نمی‌تواند مقابل نماینده‌ها بایستد. مجبور می‌شود با آمارسازی یا سیاست‌های آرام‌کننده فضا را مدیریت کند. از آن طرف هم وزارت جهاد کشاورزی تحت فشار است که محصولات استراتژیک را به خودکفایی برساند. او هم برای اینکه استیضاح نشود، باید اعلام کند که بله، فلان محصول را فلان درصد افزایش داده‌ایم. این دو عملکرد در تضاد کامل‌اند، اما هر دو در یک برنامه توسعه‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند.»

وی در ادامه با اشاره به سابقه‌ی رئیس‌جمهور در ستاد احیای دریاچه ارومیه اظهار کرد: «آقای پزشکیان، رئیس‌جمهور کنونی، خودشان  زمانی نماینده‌ی مجلس و از حامیان سرسخت حفاظت از مخیط زیست و منابع طبیعی هستند  . حال چرا دوباره مشاورانی را به‌کار گرفته اند که همان سیاست‌های شکست‌خورده‌ی انتقال آب را تکرار می‌کنند؟ چرا دوباره همان مسیر معیوب را دنبال می‌کنیم؟»

شریعت افزود: «تا امروز کدام خط انتقال موفق بوده است؟ همگی یا ناکام مانده‌اند یا آسیب‌زا بوده‌اند، اما هرکدام میلیاردها تومان هزینه در برداشته‌اند. 

بحران آب؛ نه با عمل زیبایی که با جراحی عمیق حل می‌شود.‌

او در پایان گفت: «مشکل آب را نمی‌توان با پروژه‌های کوتاه‌مدت و تبلیغاتی حل کرد.»

درخواست فعالان محیط زیست از دولت

در پی وخامت وضعیت دریاچه، کارزاری با نزدیک به سی و چهار هزار امضا که در سایت کارزار قرار دارد از رئیس جمهور درخواست کرده است که احیای فوری و علمی دریاچه ارومیه در دستور کار قرار گیرد. این نامه، که توسط کنشگران محیط زیست، پژوهشگران مستقل و شهروندان دغدغه‌مند امضا شده، با اشاره به کاهش ۵۱ سانتی‌متری تراز دریاچه و پیامدهای زیست‌محیطی آن، خواستار بازنگری در ساختار ستاد احیای دریاچه و انتقال مسئولیت آن به سطح ملی شده است. در این کارزار، استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی و جوامع محلی به همراه تخصیص منابع پایدار، به عنوان راهکارهای عملیاتی پیشنهاد شده است.

به گفته امضا‌کنندگان، احیای دریاچه ارومیه نه تنها یک ضرورت زیست‌محیطی، بلکه معیاری از مسئولیت‌پذیری دولت‌ها در برابر نسل‌های آینده است. وضعیت این دریاچه در پایان دوره دولت کنونی، یکی از شاخص‌های سنجش کارآمدی مدیریت منابع و حفاظت محیط زیست در حافظه تاریخی ملت ایران خواهد بود.

به گزارش رکنا، دریاچه ارومیه، که روزگاری نماد طبیعت بکر و شاداب ایران و زیستگاه هزاران گونه جانوری بود، امروز در بدترین وضعیت خود طی شش دهه گذشته قرار دارد. کاهش بی‌رویه تراز آب، سوءمدیریت منابع و فقدان اراده سیاسی برای اقدام مؤثر، این پهنه آبی را به مرز فاجعه رسانده است. وضعیت موجود تنها با اقدامات علمی، ملی و فوری قابل اصلاح است و تاخیر در تصمیم‌گیری، ایران را با بحرانی زیست‌محیطی بی‌سابقه مواجه خواهد کرد که پیامدهای آن فراتر از مرزهای استان‌های شمال غربی کشور خواهد بود.

 

اخبار تاپ حوادث

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات

وبگردی