در گفت و گوی رکنا با رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران مطرح شد
جعفر گودرزی: ۵۰ درصد سینماگران در ۲ سال اخیر بیکار یا نیمهبیکار بودند، زنان بیشتر/ایجاد صندوق پایدار ملی سینما ضروری است/رانت، استعدادهای مستقل را حذف کرده است
رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در گفت و گو با رکنا گفت: بیش از نیمی از فعالان سینمای ایران در یک تا دو سال اخیر بیکار یا نیمهبیکار بودهاند؛ ۶۰ درصد آنها مرد و زنان به دلیل تبعیض و محدودیت نقشها آسیب بیشتری دیدهاند.ایجاد یک صندوق پایدار ملی سینما ضروری است؛ نه بهعنوان صدقه، بلکه بهعنوان حق قانونی سینماگران.

به گزارش خبرنگار رکنا، روز سینما در ایران فرصتی است برای پاسداشت هنری که در سختترین روزها، آینه رنجها و امیدهای مردم بوده است. سینمای ایران با روایتهای انسانی، نگاههای شاعرانه و جسارت در بیان واقعیتها، نهتنها دل مردم کشور را ربوده، بلکه در جهان نیز جایگاهی ویژه یافته است.
این هنر اصیل با هنرمندان متعهد و آثار درخشانی که بارها در جشنوارههای معتبر جهانی تقدیر شدهاند، به یکی از نمادهای فرهنگ و هویت ایرانی تبدیل شده است. از فیلمنامههای پرمغز و کارگردانیهای خلاقانه تا بازیگریهای درخشان، سینمای ایران همچنان میدرخشد و پیام صلح، عشق و استقامت را به جهانیان مخابره میکند.
در این روز برای نگاهی داشتن به اقتصاد سینما و سینماگران ایرانی با جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران گفت و گویی داشتیم که در ادامه می توانید بخوانید.
وضعیت اقتصادی و معیشتی سینماگران امروز را چگونه توصیف میکنید؟
واقعیت این است که تنها حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد سینماگران وضع نسبتاً باثباتی دارند. آن هم بیشتر در حلقهای کوچک از برخورداران و نزدیکان به مراکز قدرت و سرمایه. و ۸۰درصد بدنهی سینما در بیکاری یا اشتغال نیمهوقت گرفتارند؛ از دستیاران صحنه گرفته تا نویسندگان و بازیگران جوان و…. بسیاری مجبور شدهاند شغلهای غیرسینمایی انتخاب کنند یا مهاجرت کنند.
در حال حاضر بخش اعظمی یا عملاً بیکارند و ناچارند از منابع جانبی (تدریس، تبلیغات، فعالیت در پلتفرمها یا حتی مشاغل غیرسینمایی) درآمد داشته باشند.
چه مکانیسمهایی برای نجات اقتصاد سینما ضروری است؟
پیش از هر چیز، ایجاد یک صندوق پایدار ملی سینما ضروری است؛ نه بهعنوان صدقه، بلکه بهعنوان حق قانونی سینماگران. دوم، قراردادهای الزامآور باید جایگزین قراردادهای شفاهی و غیررسمی شوند. سوم، پلتفرمها باید سهمبری عادلانهای برای عوامل سینما تعریف کنند. و نهایتاً، دولت باید با سیاستهای تشویقی مانند معافیتهای مالیاتی و حمایت از اکران بینالمللی، صنعت سینما را زنده نگه دارد.
مشکل اصلی توزیع بودجه در سینما چیست؟
رانت. بودجهها بر اساس روابط توزیع میشود، نه کیفیت. نتیجه، تمرکز ثروت و قدرت در دست عدهای محدود است. در چنین چرخهای، استعدادهای جوان و مستقل حذف میشوند و سینما از رقابت سالم خالی میماند.
این تمرکز نهتنها عدالت صنفی را خدشهدار کرده، بلکه موجب شده سینما به بازاری غیررقابتی تبدیل شود؛ جایی که کیفیت و شایستگی قربانی روابط و سفارشها میشود. نتیجه: اکوسیستم سینما شکننده و نابرابر میماند.
امنیت شغلی در سینما چه جایگاهی دارد؟
تقریباً هیچ. بخش بزرگی از عوامل سینما قرارداد رسمی، بیمه و امنیت شغلی ندارند. این یعنی با یک حادثهی ساده در صحنه، یک خانواده میتواند تمام زندگیاش را از دست بدهد. چنین بیمسئولیتی نه تنها اخلاقاً غیرقابل دفاع است، بلکه به فروپاشی اقتصاد خانوادههای سینمایی منجر میشود.
پلتفرمها چه نقشی در بحران امروز دارند؟
پلتفرمها با سرمایههای انحصاری خود، سالنهای سینما را به حاشیه راندهاند. فیلمهای کوچک مجال دیدهشدن پیدا نمیکنند. اگر ساختار درآمدی تغییر نکند، سالنهای سینما به موزههای خاطره بدل خواهند شد. راهحل روشن است: سهم عادلانه برای عوامل، بازتعریف سالنها بهعنوان تجربهای فرهنگی و حمایت دولتی برای بازگرداندن مردم به سینما.
فساد در سینما تا چه اندازه بر اقتصاد تأثیر دارد؟
فساد یک سرطان خاموش است. وقتی تخصیص بودجه و جوایز بر اساس زدوبند و روابط پشتپرده باشد، اقتصاد سینما بیمار میشود. این فساد مستقیم به معیشت سینماگران ضربه میزند. تنها راه، شفافسازی کامل هزینهها، نظارت صنفی و انتشار عمومی گزارشهای مالی است.
آمار بیکاری در سینما چهقدر جدی است؟
بسیار جدی. برآوردها نشان میدهد بیش از ۵۰ درصد فعالان سینما در یک تا دو سال اخیر بیکار یا نیمهبیکار بودهاند. از این میان، حدود ۶۰ درصد مرداناند، اما زنان آسیب بیشتری دیدهاند؛ چون با تبعیض جنسیتی و محدودیت نقشها هم روبهرو هستند.
جمعبندی شما از شرایط سینما چیست؟
سینمای ایران بر لبهی تیغ ایستاده؛ میان خلاقیت و فروپاشی. اگر شفافیت، صندوق پایدار، بیمه، قرارداد استاندارد و سهم عادلانه از پلتفرمها ایجاد نشود، آنچه باقی میماند نه سینما، که کاریکاتوری از یک صنعت فرهنگی است؛ پرزرقوبرق در ظاهر اما توخالی و بیجان در باطن.
و فراموش نکنیم: تا سینماگران در بقا و حیات سینما سهم و شراکتی نداشته باشند، سینما راه به جایی نخواهد برد.
ارسال نظر