رکنا گزارش می دهد
تاسوعای حسینی؛ آینهای برای بازخوانی معنای وفاداری، شرافت و مسئولیت اجتماعی در روزگار ما
در روزگاری که مفاهیمی چون وفاداری، شرافت و ایستادگی زیر گرد و غبار زندگی مدرن و بحرانهای اجتماعی کمرنگ شدهاند، تاسوعای حسینی فرصتی است برای بازگشت به ریشهها؛ نه به عنوان یک آیین، بلکه به مثابه یادآوری یک ضرورت اخلاقی، اینکه هنوز هم میتوان انسان ماند.برای نسل جوان ایران، تاسوعا میتواند نه صرفاً یک مراسم مذهبی، بلکه لحظهای برای بازتعریف مسئولیت اجتماعی باشد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تاسوعای حسینی، نهمین روز از ماه محرم، فراتر از یک واقعه تاریخی یا مناسبت مذهبی صرف است. این روز، بهویژه در فرهنگ ایرانی که قرنها با روح عاشورا تنیده شده، یادآور یک مفهوم عمیق اخلاقی و انسانی است، وفاداری بیچشمداشت، شجاعت در لحظه تصمیم و مسئولیتپذیری در قبال حقیقت، حتی در پرهزینهترین شکل آن.
در مرکز این روز، چهرهای ایستاده که تاریخ از او با لقبهایی چون "بابالحوائج"، "قمر بنیهاشم" و "علمدار کربلا" یاد کرده؛ اما آنچه فراتر از این القاب باقی مانده، شخصیت حضرت عباس(ع) به عنوان نماد بیبدیل وفاداری، عزت و تعهد به آرمان است.
داستان عباس، داستان انسانی است که میتوانست به زندگی بازگردد، میتوانست از راهی آسانتر عبور کند، اما وفاداریاش به حقیقت، به امام و به مردمی که تشنه عدالت بودند، او را بر آن داشت تا جانش را فدای معنا کند. این الگو، حتی برای نسل جوان امروز که با بحرانهای هویتی، فشارهای اقتصادی و اجتماعی، اضطراب جمعی و گاه بیاعتمادی به روایتهای رسمی مواجه است، همچنان زنده، الهامبخش و قابل بازتعریف است.
برای بسیاری از جوانان امروز، مفاهیم مذهبی اگر صرفاً در چارچوب مناسک ظاهری باقی بمانند، دیگر آن کارکرد عمیق را نخواهند داشت. نسلی که با ابزارهایی چون شبکههای اجتماعی، جریانهای فکری متنوع و افقهای باز جهانی درگیر است، تشنه فهمی نو، ریشهدار و صادقانه از باورهای دینی است. تاسوعا میتواند یکی از آن بزنگاهها باشد؛ جایی که تاریخ، نه به شکل اسطورهای دور، بلکه به مثابه یک آینه اخلاقی روبهروی ما قرار میگیرد.
آیا امروز کسی صدای وفاداری عباس را در جامعه ما میشنود؟ آیا معنای "علمداری" در روزگاری که جوان ایرانی با مهاجرت، ناامنی شغلی، بحران آیندهنگری و بیثباتی اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، میتواند از نو تفسیر شود؟
تاسوعا به ما یادآوری میکند که وفاداری نه به معنای تسلیم، بلکه به معنای پافشاری بر ارزشهای انسانی و کرامت در برابر زور و تحقیر است. حضرت عباس، با آنکه تشنه بود، آب را ننوشید، چون وجدانش به او اجازه نداد در حالی که کودکان در خیمهها بیرمق بودند، حتی جرعهای بنوشد.
این تصویر، اگر به زبان امروز ترجمه شود، پیامی روشن دارد: مسئولیت اجتماعی، همدلی واقعی، و ایستادن در کنار ضعیفترینها، ارزشهایی هستند که جامعه را از فروپاشی نجات میدهند.
تاسوعا تنها مرثیه نیست، بلکه تمرینی است برای خودآگاهی. نسلی که گاهی بیپناه مانده، گاهی به حاشیه رانده شده، و گاه با بیصدایی و بیتفاوتی مواجه است، در الگوی حضرت عباس میتواند صدای درونی خود را دوباره پیدا کند، صدای عدالت، صدای شرافت، صدای "نه" گفتن به تحقیر. وقتی جوان ایرانی احساس کند که ارزشهای عاشورا با زندگی امروز او پیوند خورده، آن وقت است که میتوان از "فرهنگسازی" سخن گفت. و این فرهنگسازی، نه از طریق شعار، بلکه از طریق مواجهه صادقانه با الگوهای تاریخی، ممکن خواهد بود.
بازخوانی تاسوعا برای نسل امروز، به معنای دعوت به تفکر، به معنا دادن دوباره به مسئولیت، و به شکلدهی وجدان عمومی است. در جهانی که وفاداری معنای خود را از دست داده، در عصری که منفعتطلبی بر ارزشمداری غلبه یافته، یادآوری عباس، یعنی زنده کردن انسانیت. او نه فقط یک قهرمان مذهبی، بلکه نمونهای جهانی از تعهد به حقیقت است.
بیاییم امسال، تاسوعا را نه صرفاً در حسینیهها، که در دل خود تجربه کنیم. نه فقط با اشک، که با عمل؛ نه تنها با سوگواری، بلکه با تصمیم به بهتر شدن. اگر عباس در راه عدالت جان داد، ما در راه عدالت چه کردهایم؟ این پرسشی است که هر جوان ایرانی، در خلوت خود باید از خود بپرسد. و شاید همین پرسش، آغاز راهی تازه باشد برای معنابخشی به ایمان در جهان امروز.
-
ژیلا صادقی: مهمون خونه ما میومد مامانم در اتاق منو قفل میکرد! غیرتم به جوش اومد سند خونمو زدم به نام یکی+فیلم
ارسال نظر