من حدوداً ۳ سال است که ازدواج کرده ام و در این مدت مشکلات، اختلاف و درگیری زیادی با همسرم بخصوص با خانواده اش داشتیم طوری که ۵ - ۶ بار به دست شوهرم کتک خوردم و از خانه بیرونم کرده است. آخرین بار چند ماه پیش بود که خانوادهاش به خانه ما آمده و طبق معمول با دخالتها و طعنه و کنایه ها و سبب دعوا و درگیری شدند و چند نفری من را زدند و از خانه خودم بیرون کردند. در پزشکی قانونی شکایت کردم و چون قفل درها را هم عوض کرده بودند دیگر چاره ای نداشتم و مهریه ام را به اجرا گذاشتم. الان بیشتر از سه ماه است که منزل پدرم هستم و بخاطر این اتفاقات احساس ناامیدی میکنم. من واقعا همسر و زندگیام را دوست داشتم ولی در دوراهی مانده ام، از نطر عقلانی و منطق دیگر در آن خانه و زندگی برای من جایی نیست ولی از نظر احساسات و قلبی هنوز هم دلم آنجاست و میخواهم برگردم. خواهش میکنم بگویید چکار کنم؟
پسرم 17 ساله است. هر روز با دوستانش به کافه می روند و قلیان می کشند دو سه بار هم دیدم که سیگار می کشد . چه کار کنم او را از این وضعیت در بیاورم و از طرفی نگران آینده اش هستم.
35 سال سن دارم . تا چه سنی بارداری مشکلی ندارد ؟
کمرم خیلی جوش میزند که چرکی هم هستند. چند بار دکتر رفتم خوب نشده است. نمی توانم به خاطر جوش لباس های سفید بپوشم.
من و خانمم دو تا بچه داریم. من ۴۵ سال و خانمم ۳۲ سال سن داریم. دو سال است امید به بارداری داریم اما تا به حال موفق نشدیم . چه کار باید بکنیم؟