فرار عاشقانه پس از قتل / راز جسد خونین بابک بعد از ۴ سال فاش شد
پرونده قتل مردی میانسال در اطراف تهران که از سال 1398 مفتوح مانده بود، پس از چهار سال با دستگیری دو متهم و اعترافهای متناقض در دادگاه کیفری یک تهران وارد مرحله صدور رأی شد؛ قتلی که با ادعای خشونت، خیانت و فرار به افغانستان گره خورده است.
به گزارش رکنا،رسیدگی به این پرونده جنایی از اواسط سال 1398 و با کشف جسد خونین مردی میانسال در حاشیه تهران آغاز شد. بررسیها نشان داد جسد متعلق به مردی به نام بابک است که چند روز پیش از کشف جسد، مادرش ناپدید شدن او را به پلیس گزارش کرده بود.
در جریان تحقیقات اولیه مشخص شد بابک با زنی به نام سمیرا زندگی میکرده است. مأموران برای تحقیق به سراغ این زن رفتند اما اثری از او به دست نیامد. بررسیهای بعدی نشان داد سمیرا در یک کارخانه پلاستیکسازی مشغول به کار بوده و در آنجا با مردی به نام کریم، از اتباع افغانستانی، آشنا شده و هر دو پس از وقوع قتل به افغانستان گریختهاند.
تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری متهمان ادامه داشت تا اینکه در سال 1402، سمیرا و کریم پس از ورود مجدد به ایران بازداشت شدند. هر دو متهم در بازجوییها به قتل بابک اعتراف کردند و برای کریم به اتهام قتل عمد و برای سمیرا به اتهام معاونت در قتل، کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در ابتدای جلسه دادگاه، مادر مقتول با حضور در جایگاه، خواستار قصاص متهمان شد. سپس کریم در دفاع از خود گفت: سمیرا به من گفته بود بابک او را کتک میزند و قصد جان من را دارد. روز حادثه بابک با من تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. وقتی به خارج شهر رفتیم، بابک چاقو کشید و من برای دفاع، چاقو را از او گرفتم و چند ضربه به دست و کتفش زدم. بابک داخل چاله افتاد و بیحال شد. بعد به سمیرا خبر دادم. او که رسید، با چاقو به صورت و گردن بابک ضربه زد. من ضربه کشنده نزدم و قتل را قبول ندارم.
کریم درباره فرارشان گفت: در افغانستان صیغه کردیم و صاحب فرزند شدیم اما بعد از قدرت گرفتن طالبان مجبور شدیم به ایران برگردیم. در مسیر بازگشت یکی از فرزندانمان در تیراندازی طالبان جان باخت و یکی دیگر هم در زندان ایران متولد شد.
در ادامه، سمیرا در جایگاه حاضر شد و مسئولیت قتل را بر عهده گرفت. او گفت: قاتل اصلی من هستم. بابک مرا با تهدید در خانه نگه داشته بود و به من مثل برده نگاه میکرد. روزی نبود که من را کتک نزند. وقتی فرصت انتقام پیدا کردم، او را کشتم.
وکیل اولیای دم اما این ادعا را رد کرد و گفت: سمیرا با وجود داشتن همسر وارد زندگی بابک شده و سپس با آشنایی با کریم، نقشه قتل را طراحی کرده است.
در ادامه قاضی درباره وضعیت ازدواج سمیرا سؤال کرد. او مدعی شد بابک به او گفته طلاقش را بهصورت غیابی انجام دادهاند، اما پسرخاله مقتول این ادعا را رد کرد و گفت هیچ پرونده طلاقی تشکیل نشده است. سمیرا نیز ادعا کرد مدارکش هنگام فرار به افغانستان گم شده است.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی نهایی وارد شور شدند.
ارسال نظر