رکنا گزارش می دهد
کل کشورهای خاورمیانه ۴۰۰ هزار چاه آب دارند ایران به تنهایی ۱ میلیون چاه/ کشوری که آب میفروشد نه میوه
رکنا، در حالی که کل خاورمیانه حدود ۴۰۰ هزار چاه آب دارد، ایران بهتنهایی بیش از یک میلیون چاه حفر کرده و نیمی از آنها هم غیرمجازند؛ کشوری که روزگاری سرزمین قناتها بود، حالا در میانه بحران آب، با بیرحمی تمام، ذخایر زیرزمینیاش را میبلعد و همان آب را در قالب میوه و سبزی به جهان صادر میکند ـ به ازای هر یک دلار ارز حاصل از صادرات، ۵۸۰۰ لیتر آب از سفرههای زیرزمینی ایران حذف میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ایران در قلب خاورمیانه، در حالی که همسایگانش جمعاً حدود ۴۰۰ هزار چاه آب دارند، به تنهایی بیش از یک میلیون چاه فعال و نیمهفعال دارد؛ نیمی از آنها ، حدود ۵۰۰ هزار حلقه چاه، غیرمجاز حفر شدهاند. این رقم بهروشنی نشان میدهد که کشور در حال مکیدن آخرین ذخایر آبی زیرزمین است، بدون آنکه برنامهای جدی برای توقف این روند وجود داشته باشد.
اکنون بیش از هر زمان دیگر، شهرها در وضعیت قرمز آبی قرار دارند؛ از تهران تا کرمان و از همدان تا اصفهان، هشدار کمبود آب دیگر فقط یک پیشبینی کارشناسی نیست، بلکه واقعیتی است که در زندگی روزمره مردم دیده میشود، شیرهایی که قطرهچکانی آب میدهند، کشاورزانی که زمینهایشان ترک خورده، و تالابهایی که حالا تنها نامی از آنها باقی مانده است.
اما فاجعه به همینجا ختم نمیشود. ایران در حالی در میانه یکی از شدیدترین بحرانهای آبی تاریخ خود قرار دارد که همچنان به صادرات محصولات پرآببر ادامه میدهد.
پشت هر کیلوگرم هندوانه، خیار یا پرتقالی که از مرزهای ایران عبور میکند، هزاران لیتر آب پنهان وجود دارد. بر اساس برآوردها، به ازای هر یک دلار ارزی که از صادرات میوه و سبزیجات نصیب کشور میشود، حدود ۵۸۰۰ لیتر آب زیرزمینی از بین میرود. این یعنی ما در واقع، آب میفروشیم نه میوه.
به بیان دیگر، ایران با دست خود منابع آبی زیرزمینیاش را در بستههای میوه و سبزی به جهان صادر میکند. اگرچه این صادرات در ظاهر برای کشور درآمد ارزی ایجاد میکند، اما در باطن، زیربنای حیات در سرزمین خشک و کمباران ایران را نابود میسازد.
کارشناسان محیطزیست بارها هشدار دادهاند که تداوم این روند، ایران را به نقطهای غیرقابل بازگشت خواهد رساند؛ جایی که نه تنها کشاورزی، بلکه سکونت در بخشهایی از کشور غیرممکن میشود. کاهش سطح سفرههای آب زیرزمینی، فرونشست زمین، خشک شدن چاههای روستایی و افزایش مهاجرت از مناطق کشاورزی، نشانههایی از همین مسیر نابودگر است.
در واقع، آنچه امروز در حال رخ دادن است، نوعی خودتحریمی زیستمحیطی است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای منطقه با مدیریت منابع محدود خود توانستهاند الگوی مصرف آب را اصلاح کنند، ایران همچنان با سیاستهای کوتاهمدت و بدون برنامه، اجازه داده است که چاههای غیرمجاز بدون کنترل آب را از عمق زمین بیرون بکشند.
در این میان، نگاه دولت به «صادرات کشاورزی» همچنان اقتصادی است نه زیستمحیطی. سود ظاهری ارز حاصل از فروش محصولات، باعث میشود آسیب عمیق به منابع آبی کشور نادیده گرفته شود؛ در حالی که اگر ارزش واقعی آب در محاسبات اقتصادی لحاظ میشد، هیچ عقل سلیمی ادامه این روند را توجیه نمیکرد.
بحران آب در ایران دیگر فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ این بحران امنیتی، اقتصادی و اجتماعی است. خشک شدن زمین، آغاز فروپاشی معیشت و مهاجرتهای اجباری است. با هر چاه غیرمجاز جدید، آیندهی یک روستا و شاید بخشی از تمدن ایران باستان فرو میریزد.
اگر چاههای بیقانون بسته نشوند و صادرات پرآببر ادامه یابد، بهزودی ایران به کشوری بدل خواهد شد که برای زنده ماندن، باید آب وارد کند؛ همان آبی که امروز در بستههای میوه، بیصدا از کشور خارج میشود.
کشوری که قنات داشتا خشکنمیشه مدیران خشک کردن عمدا دشمن داخل کشور بیگانه کاری نداره