نه بیمه، نه سهمیه سوخت، نه حمایت؛ رانندگان تاکسی های اینترنتی در حاشیه نظام رفاه/ تشکری هاشمی: وزارت صمت باید ساماندهی کند

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا،  در یکی از ظهرهای تیرماه، زیر آفتاب کج‌تاب تهران که آسفالت خیابان‌ها را به تابه‌ای سوزان بدل کرده، سوار خودرویی شدم که راننده‌اش زنی بود با چهره‌ای آرام، صدایی شمرده و واژگانی که خبر از تحصیلات آکادمیک می‌داد. زن، ۴۸ ساله، مترجم زبان انگلیسی، حالا اما راننده اسنپ تا کمک خرج خانواده سه نفره خودشان یعنی خودش و شوهر بازنشسته و دخترش باشد.

مسیرمان از مرکز شهر به غرب شرق تهران بود و در این فاصله کوتاه، قصه‌ای شنیدم که تصویر واضحی از سرنوشت هزاران زن و مردی است که در تاکسی های اینترنتی شهر کار می کنند.

«وقتی گوگل ترجمه آمد، ترجمه مرد»

با لبخندی تلخ گفت: «دانش‌آموخته زبان انگلیسی هستم. سال‌ها ترجمه می‌کردم. کارهای تخصصی، متون علمی، حتی چند کتاب ترجمه کرده‌ام. اما از وقتی ترجمه‌گرهای آنلاین و اپلیکیشن‌ها رایج شدند، مشتری‌ها رفته‌رفته کمتر شدند. حالا همه فکر می‌کنند با گوگل‌ترنسلیت می‌شود هر متنی را ترجمه کرد. کار من دیگر ارزشی نداشت... و نمی‌صرفید کسی هزینه بدهد.»

او از دو سال پیش وارد سیستم تاکسی اینترنتی شده تا کمک‌خرج خانواده‌اش باشد. خانواده‌ای سه‌نفره: خودش، همسر بازنشسته‌اش و دختر جوانی که هنوز شغلی ندارد. می‌گفت که انتخابش برای رانندگی بیشتر از سر ناچاری بوده تا علاقه. ترجمه برایش هویت بود، رانندگی فقط ابزاری برای زنده ماندن.

بیمه ندارم، سهمیه ندارم، فقط کار می‌کنم

پرسیدم آیا تاکسی اینترنتی‌ها به رانندگانشان سهمیه سوخت می‌دهند؟ بی‌درنگ گفت: «نه. هیچ سهمیه‌ای نیست. سوخت آزاد می‌زنم. همه‌اش از جیب خودم.» پرسیدم بیمه هستید؟ دوباره پاسخ "نه".

در ادامه گفت: «از نظر مزایا، تفاوتی بین من و راننده عبوری نیست. فقط مردم دیگر کمتر اعتماد می‌کنند به راننده عبوری یا مسافرکش‌های کنار خیابان. برای همین، وارد این پلتفرم شدم که مشتری بیشتری داشته باشم. ولی امکانات خاصی هم به ما نمی‌دن.»

حرفش را با مثالی ادامه داد: «شرکت روی یک کرایه صد هزار تومانی، 20هزار تومان برمی‌داره. عوارض، مالیات، سهم شرکت... همه‌اش از همون کرایه. برای راننده عملاً چیزی نمی‌مونه. خیلی زیاده انصافاً.»

کار، ترافیک، جنگ و سرگردانی

برنامه کاری‌اش را هوشمندانه تنظیم کرده: «از صبح زود تا حدود یک ظهر کار می‌کنم. چون ترافیک کمتره، مصرف بنزین هم کمتره. بعدازظهرها خیلی فرسایشی‌ـه، هم بخاطر ترافیک هم فشار روانی بیشتر.»

در طول گفت‌و‌گو، به روزهای اخیر اشاره کرد؛ روزهایی که تهران درگیر اختلال جی‌پی‌اس و التهاب جنگ 12 روزه بود. گفت: «در این ۱۲ روز جنگ، فقط سه روز کار کردم. بقیه روزها اصلاً کسی در شهر نبود. مردم نگران بودن. از خونه بیرون نمی‌اومدن.»

از او درباره اختلال GPS در این روزها پرسیدم. گفت: «دو روزه سیستم دستی راه‌اندازی شده. فعلاً می‌تونیم باهاش کار کنیم. ولی قبلش واقعاً گرفتار بودیم. همه چی به‌هم می‌ریخت. مسیریابی نمی‌شد کرد. هم ما سردرگم می‌شدیم، هم مسافر.»

بی‌پشتوانه، بی‌حق، بی‌نام

وقتی از او پرسیدم نداشتن بیمه اذیتتان نمی‌کند، به‌سرعت گفت: «چرا. اذیت می‌کنه. ولی چاره‌ای نداریم.»

تشکری هاشمی: مسئولیت بیمه و ساماندهی رانندگان تاکسی‌های اینترنتی با شهرداری نیست

تشکری هاشمی، عضو شورای شهر تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی «رکنا»، با تأکید بر اینکه ساماندهی وضعیت کاری رانندگان تاکسی‌های اینترنتی در حیطه اختیارات شهرداری قرار ندارد، اظهار کرد:

«موضوع بیمه رانندگان تاکسی‌های اینترنتی باید از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) و اتحادیه‌های صنفی مرتبط پیگیری شود، چرا که این رانندگان و شرکت‌ها در چارچوب نظام مدیریتی شهرداری تعریف نشده‌اند. طبیعتاً ما نمی‌توانیم برای مسئله‌ای که تحت نظارت ما نیست تصمیم‌گیری کنیم.»

او افزود: «تنها بخشی که به شهرداری واگذار شده، نظارت بر عملکرد رانندگان و شرکت‌های تاکسی اینترنتی است، که البته آن هم هنوز به طور کامل اجرایی نشده است. از لحاظ ساختاری، نه ارتباط تشکیلاتی با شهرداری وجود دارد، نه وظایف مشخصی در این رابطه تعریف شده است.»

به گفته این عضو شورا، رابطه میان رانندگان و شرکت‌های تاکسی اینترنتی، یک رابطه کارگر-کارفرمای رسمی تلقی نمی‌شود و همین امر موجب پیچیدگی بیشتر در زمینه مطالبه‌گری حقوقی و بیمه‌ای این افراد شده است. وی تأکید کرد که بررسی این موضوع باید در چارچوب اتحادیه‌های صنفی و بر اساس تصمیمات وزارت صمت انجام شود.

در عمل اما، وضعیت به‌گونه‌ای دیگر رقم خورده است؛ نبود نظارت مؤثر از سوی شهرداری، انفعال وزارت صمت، سکوت اتحادیه‌های صنفی و طفره‌رفتن شرکت‌های تاکسی اینترنتی از پذیرش مسئولیت به عنوان کارفرما، سبب شده که رانندگانی مانند این زن ۴۸ ساله، بی‌پناه، بی‌بیمه و در شرایط فرساینده روانی و اقتصادی، بار سنگین این ساختار معیوب را به دوش بکشند.

و شاید بتوان این وضعیت را چنین خلاصه کرد: تحصیل‌کرده‌هایی که در غیاب یک نظام حمایتی و میان سکوت نهادهای مسئول، روزانه در ترافیکِ دود، خستگی و بلاتکلیفی گم می‌شوند.

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی